اغتشاشات و حوادث در ماه های اخیر کشور را درگیر خودش کرده و ذهن تمام دستگاههای کشور را از مسئله اصلی جامعه به دور کرد. درست زمانی که دولت سیزدهم درحال شروع یک جراحی بزرگ اقتصادی بود تا بتواند کلیدی که هشت سال در قفل اقتصاد شکسته شده بود را ترمیم کند ناگهان یک خبر ماه ها کشور را به آشوب و اغتشاش کشاند.
اما در این بین نقش عدهای که در فضای عمومی کشور آنها را به واسطه مشهور بودن سلبریتی مینامند دارای اهمیت خاصی بود و توانستند به نحوی در آشوبهایی که همگان بر نبود رهبر سیاسی اجتماعی تاکید داشتند جهت دهی این ناآرامیها را به دست بگیرند.
ابتدا در ماه محرم و درست زمانی که مردم در حال عزاداری برای سید و سالار شهیدان بودند علی کریمی با انتشار یک پست در صفحه شخصی خود در فضای مجازی به عزاداری و فلسفه نذری دادن توهین میکند که با واکنش جدی مردم روبرو میشود. هر چند که علی کریمی پس از چند روز از مردم عذرخواهی میکند اما درست چند روز بعد خیلی آرام و بی سر و صدا کشور را ترک میکند و راهی امارات میشود.
اما تازه این اول داستان است و قبل از مراسم اربعین تمام دشمنان نظام جمهوری اسلامی به صف می شوند تا این بار به تعبیر خودشان یک دست شوند و کار نظام را تمام کنند. اقدامی که میتوان با جنگ احزاب مقایسه کرد. سال پنجم هجری تمام کفر علیه اسلام به صف شدند تا اسلام را از بین ببرند و پیامبر خدا را بکشند، هر کدام از دشمنان در یک عرصه وارد شدند و منتظر بودند تا اسم رمز به آنها گفته شود و عملیات خود را آغاز کنند.
چند روز پس از راهپیمایی با شکوه مردم در اربعین حسینی در کشور عراق که جلوه اتحاد مسلمنان و تمام پیروان مکتب صلح و آزادی در سراسر جهان بود اسم رمز عملیات به نام مهسا امینی از رسانههای معاند فارسی زبان به سراسر جهان مخابره میشود.
آمریکا و غرب در حوزه اقتصادی و تحریمهای بی اساس، منافقین هم همانند اوایل انقلاب با کشته سازی دست به ترور و کشتن مردم بیگناه و بی دفاع زدند، سلطنت طلبان هم به سراغ تحریف تاریخ رفتند تا شاید بتوانند ذهن نسل جدید و جوان را از جنایات خون بار محمدرضا پهلوی مثل ماجرای جمعه خونین خیابان ۱۷ شهریور و میدان ژاله پاک کنند اما در این بین وظیفه اصلی به سلبریتیها و رسانهها داده شد تا در حوزه اجتماعی ورود کنند.
در حوادث اخیر سلبریتیها نقش پر رنگی داشتند زیرا که با حداکثر توان خود پا به عرصه مبارزه علیه کشور گذاشتند و به آتش فتنه و اغتشاش بیشتر دمیدند. اکثر آنان که در فتنه های گذشته انقلاب اسلامی ساکت مانده بودند با موضع گیریهای خود در فضای مجازی به کمک دشمنان ملت ایران آمدند و با انتشار اخبار کذب و غلط و تحلیلهای بیپایه و اساس اذهان عمومی را تشویش نمودند و سبب این شدند که عده ای از جمله جوانان فریب بخورند و هیجان زده دست به کارهایی بزنند که زندگی و آینده خود و خانوادهشان را تحت الشعاع قرار بدهند.
در این بین عده از این سلبریتیها از جمله بازیگران و مجریان مطرح کشور که توسط صداوسیما جمهوری اسلامی شناخته شدند و به مردم معرفی شدند از ادامه همکاری در رسانه ملی و پروژه ها و برنامههای صداوسیما انصراف دادند مانند مهران مدیری که بعد از اینکه دستمزد خود را تمام و کمال از پروژه تلویزیونی که در آن مشغول به فعالیت بود گرفت از برنامه دورهمی انصراف داد تا به مردم ثابت شود که در بین برخی ازاین جماعت عشق به پول و شهرت از هرچیز دیگری از جمله عشق به وطن و مردم مهمتر است. حمید فرخ نژاد هم که بعد از این که آخرین چک دستمزدش در یک سریال نمایش خانگی را نقد کرد فورا از کشور خارج شد تا از برزو ارجمند و نیما کرمی عقب نیفتد و دلیل محکم دیگری بر این ادعا باشد که چیزی به نام وطن پرستی و عشق به ایران در بین برخی از سلبریتیها وجود ندارد.
همانطور که اشاره شد عدهای از سلبریتیها بهخیال سرنگونی نظام مقدس جمهوری اسلامی وارد عرصه شدند و هرکدامشان با موضع گیری های مختلف در فضای مجازی و یا سخنرانی های بی سند و تهمت به افراد و یا با وانمود کردن به بد بودن حال مردم میخواستند به اپوزسیونهای خارج از کشور خودی نشان دهند تا به خیال خام و واهی خودشان در نظام بعدی صاحب پست و منصب شوند.
در روزهای اخیر که آتش اغتشاشات خوابیده است بازهم سلبریتیها قصد دارند که حال مردم و جامعه را بد و خراب عنوان کنند و در انظار عمومی خود را داغدار و ناراحت ملت ایران معرفی میکنند، اما در خفا از عروسی سردرمیآوردند، سلبریتی های فوتبالی شادی پس از گل انجام نمیدهند اما پلیس با حالت مستی در مهمانی شبانه مختلط آنها را بازداشت میکند.
سلبریتی ها اما هنوز هم با موضع گیری های مختلف قصد دارند کسانی که با ایجاد ناامنی در جامعه و راه انداختن کشتار به جوان کارگری که در فقیرترین محله های کرج زندگی می کرد، رحم نکردند را قهرمان مردمی نشان دهند. قاتلانی که حتی بعد از ارتکاب قتل از کرده خود پشیمان نبودند یا عامل اصلی که آن ها را به قتل تحریک کرد را همین سلبریتی ها مانند علی کریمی معرفی کردند.
قاتلانی که علنی اعلام کردند با تحریک فضای مجازی اقدام به چنین کارهایی زدند و خواستار این شدند که هیچ سلبریتی حق راه انداختن پویش و هشتگی برای آن ها ندارد اما باز هم شاهد آن هستیم که سلبریتی ها دست از نمایش برنداشته و قهرمان پوشالی درست می کنند. کوتوله هایی که به خیال خود اسطوره های قدبلند جامعه هستند در واقع بی سوادانی هستند که به راحتی در نقشه دشمن بازی می کنند و برایشان فرق نمی کند که زیر چه پرچمی قرار است زندگی کنند تنها چیزی که به آن نگاه می کنند تعداد رقم های صفری است که در دستمزد آن ها نوشته می شود. همانند تمام آن هایی که این سال ها و اخیرا به دامان شبکه های غربی دخیل بسته و برای چند صفر بیشتر کشور و مردم خود را رها کرده و برای آن ها دم تکان دادند.
امروز آن هایی که برای چند هزار بیشتر خوش رقصی می کنند قاتلانی را قهرمان جلوه می دهند که در زمانی که باید دزد جواهرات خود را ببخشند حرف از قانون میزنند اما زمانی که به اجرای حکم اعدام قاتلان جوانان مردم می رسد هشتگ اعدام نکنید راه می اندازند و خواستار آزادی قاتلین در جامعه هستند دریغ از آن که همین ها میخواستند ۸۰ میلیون ایرانی را برای کودک خود قربانی کنند.