محسن مهدیان مدیرعامل موسسه همشهری در یادداشتی نوشت:
رهبر انقلاب فرمود در جمع علما تذکر دادم که بدحجابی را نباید عامل بیدینی دختران بدانیم و چه بسا دخترانی که با همین حجاب انقلابی و معنویاند.
این سخن رهبری هرچند جدید نبود و سالها پیش نیز تذکر داده بودند، اما موج گسترده از تحلیلهای مرتبط را بهراه انداخت. در این میان روایت ضدانقلاب مهم نیست؛ طبیعی است که عصبانی شدند.
روایت دوم مربوط به کسانی است که خیال کردند این حرف به معنی کم اعتنایی به مسئله حجاب است. این افراد پیشتر نیز تلاش میکردند مسئله حجاب را بیاهمیت جلوه دهند و این سخنان را تأیید حرفهای قبلی خود گرفتند. روشن است که چنین نیست. رهبری در همین سخنرانی روشن فرمودند حجاب امر ضروری دین است و لذا بدحجابی را بهعنوان یک نقص پذیرفتند. این فرق میکند با جماعت غربزده و متحجری که منکر مسئله حجاباند.
اما دسته سوم جمعی از تحلیلگرهای متدین هستند که خیلی این حرف رهبری را نپسندیدند. گویی تصور کردند این حرف کوچک کردن مسئله حجاب است. مخاطب یادداشت این افراد هستند. موضوع نیز فراتر از حجاب است. مختصری همراه باشید.
با جماعتی مواجه شدم که میگفتند ما حرف رهبری را قبول نداریم اما چون ایشان را دوست داریم سمعا و طاعتا. بله تعبیر شیرینی است. چه بسا حق هم همین است. اما کافی نیست. افراد باید تلاش کنند منطق سخنان رهبری را بفهمند. اگر چنین شد میتوانند خود نیز راهبر باشند و رهبر را مدد دهند.
حالا سراغ منطق بحث رویم؛ به روشهای مختلف میشود موضوع را توضیح داد. مثل اینکه مگر میشود یک نقص دلیل بر بیدینی و یا خروج از انقلاب شود؟ اساسا مگر بقیه و یا حتی باحجابها بینقصند؟ مگر آنها که ظاهر انقلابی دارند معصومند؟
اما حرف فراتر از این است. گویی در قیاس انقلابی بودن و محجبه بودن، سبقت با کسی است که انقلابی است. این مهم وقتی توجه مرا جلب کرد که رهبری با تأکید فرمودند این تذکر را در جمع علما دادم. به تعبیری ریشه بدفهمی درباره قیاس بدحجابی و انقلابیگری را باید در نسبت فقه فردی و حکومتی تحلیل کرد. امری که چه بسا برای برخی از اهل علم نیز روشن نیست.
خلاصه کلام این است که انسان متدین و اهل نماز و روزه و حج در ذیل حکومت طاغوت ممکن است عاقبت بخیر نشود و حتی دینداریاش ناخواسته کمک به ظلم باشد اما انسان خطاکار ذیل حکومت دینی امید است عاقبت بخیر شود. چرا؟ چون حکومت دینی خود فی نفسه درمانگر است و مثل جریان آب میماند و افراد را با هرگرایشی کم و بیش به سمت حق میبرد. طبیعی است که در این مسیر هرکس حق مدارتر باشد سرعتش در حرکت بیشتر است اما بقیه نیز کم و بیش در حرکت اند؛ مگر اینکه با علم و آگاهی قصد عناد ورزیدن داشته باشند.
«دختر بدحجاب» همچون «دختر باحجاب دارای خطا» و البته مثل همه مردم ذیل انقلاب اسلامی امید به اصلاح خواهد داشت چون حرکت نهایی این انقلاب با همه ضعف و قوتش درمانکننده است و حرکتدهنده به سمت حق.
در اینباره حرف بسیار است. این متن تنها یک تلنگر بود برای اهلش که تذکر دهد اصل بحث را کجا باید رجوع کرد.
یک روایت را مرور کنیم که اصل اصل اصل حرف است.
این روایت را هم از امام باقر علیهالسلام داریم و هم امام صادق علیهالسلام.
معنای روایت چنین است که قطعا قطعا قطعا (با سه تأکید) عذاب میکنم هر کس که ولایت امام ظالمی را بپذیرد که از سمتالله تعیین نشده ولو آن آدم در رفتارهای شخصی خود انسان نیکوکار و سالمی باشد و با همین سه تأکید قطعا قطعا قطعا میبخشم کسی را که ولایت امامی که از جانب خداوند تعیین شده است و عادل است قبول کرده است اگرچه نسبت بهخود گنهکار باشد (اصولکافی ج۱ ص۳۷۶ ). حرف تمام است.
و اما اینهمه گفتیم، اما رهبر انقلاب ازاین فراتر فرمودند؛ اینکه همین بدحجابها به واسطه تعلق و محبتشان به انقلاب به اغتشاش گران تودهنی زدند.
این یعنی نهتنها امید به درمان خطاها ذیل انقلاب وجود دارد، بلکه همین فرد با هر نوع ظاهری میتواند از مجاهدین باشد.