دو روز قبل بود که اینستاگرام به حساب آیتالله رئیسی نشان اصالت (تیکآبی) داد و اصطلاحاً حساب رئیسجمهور را به یک صفحۀ تأیید شده تغییر داد از همان زمان عدهای به بهانههای مختلف و درآمیختن فرضیههای نامرتبط سعی کردند تا همچون بسیاری از عرصههای دیگر به دولت سیزدهم حمله کنند. متاسفانه برخی چهرهها و رسانهها پیش از آنکه ابعاد مختلف قضیه روشن شود، یکطرفه به قاضی رفتند و حکم نیز صادر کردند که نشان از پیشداوری آنها برمبنای امیال شخصی خود دارد.
جای تأسف دارد که برخی رسانههای کشور به جای اطلاعرسانی شفاف، دقیق و دغدغهمند، سعی دارند تا هرموضوعی ولو غیرمرتبط را بدل به یک امر سیاسی کنند تا مقصود مورد نظر خود را حاصل کنند! تعدادی از پایگاههای خبری در حالی از الفاظی مانند «ضداینترنت ترین دولت» برای این دولت استفاده میکنند که کابینۀ سیزدهم از ابتدای شروع فعالیت خود تمام سعی و اهتمام خود را برای ارتقاء کیفیت و پایداری شبکه همچنین اجرای شبکه ملی اطلاعات کرده است.
دولت سیزدهم تا امروز که حدود 15ماه از فعالیت آن میگذرد، فعالیتهای زیادی به این منظور انجام داده است که برخی از آنها عبارتند از؛
ـ پوشش 87درصدی اینترنت در روستاهای بالای 20خانوار
ـ افزایش 100درصدی ترانزیت ترافیک اینترنت از خاک ایران
ـ عبور ترافیک تولید شده در داخل کشور برای اولین بار از مرز 6ترابیت بر ثانیه
ـ تأسیس کارگروه ویژۀ اقتصاد دیجیتال و تصویب برنامههای راهبردی برای توسعۀ اقتصاد دیجیتال از جمله طرح حمایت از کسب و کارهای اینترنتی
ـ تحقق 60درصدی شبکۀ ملی اطلاعات
ـ اهتمام جدی برای عملیاتی کردن پروژۀ فیبر نوری که منجر به تحقق سرعتهای چندصد مگابیتی برای کاربران خواهد شد.
انگارهسازیهای غلط و برچسب زدنهای مغرضانه توسط برخی از رسانههای داخل کشور بسیار عجیب است؛ چرا که یقیناً نسبت به آنها انتظارات متفاوتی در قیاس با بنگاههای سخنپراکنی لندن نشین وجود دارد اما متاسفانه در عمل چنین اتفاقی نمیافتد و هربار شاهد سیاسیسازی امور غیر سیاسی توسط برخی از چهرهها و رسانههای داخلی هستیم، استفاده از واژۀ مجعول اینترنت ملی به جای شبکۀ ملی اطلاعات یا بهرهگرفتن از برچسب همچون ضد اینترنت ترین دولت هردو در یک منظومه خوانش میشوند.
امروز پایگاه اطلاعرسانی دولت در اطلاعیهای جهت تنویر افکار عمومی اعلام کرد: «با توجه به صفحات متعدد منسوب به رئیس جمهور در شبکههای اجتماعی خارجی و انتساب مطالب مخدوش، اقداماتی به منظور تشحیص اصالت برای کاربران از ماهها قبل انجام شد که اخیراً یکی از شبکهها به آن ترتیب اثر داد همچنانکه در تصویر مشخص است آخرین مکاتبه و پاسخ آن شبکه مربوط به تیرماه است».
اطلاعات منتشر شده توسط پایگاه اطلاعرسانی دولت به خوبی مؤید این واقعیت است که مکاتبه با شرکت متا پیش از پردهافکنی این شرکت جهت دمیدن در آتش آشوبهای خیابانی چندماه اخیر کشور انجام شده و ارتباطی با ماههای اخیر ندارد از طرفی هدف این مکاتبه جلوگیری از انتشار اخبار جعلی به نام رئیس دولت سیزدهم توسط حسابهای مجهولالهویه بوده است.
توجه به این نکته حائز اهمیت است که نامهنگاری پیش از اتفاقات اخیر کشور و نقش آفرینی فعال دو پلتفرمهای محدود شده در ایجاد ناامنی روانی برای جامعه انجام شده است و ارتباطی به ایام بعد از اعمال محدودیتها ندارد، شاید بهتر باشد این مسئله را طور دیگری نگاه کرد، نگاهی پرسشگرانه که توقع دریافت پاسخ به این سوال را دارد، چطور اینستاگرام مکاتبهای را بعد از حدود شش ماه معطل نگهداشتن، درست زمانی پاسخ میدهد که سبب ایجاد جو منفی رسانهای در کشور میشود؟ آیا سختگیرانه است اگر پلتفرمی با سابقه اینستاگرام را اینطور قضاوت کنیم که عمدی در کار داشته است؟
استفاده از طعمههای نابهجا توسط برخی رسانهها موضوع دیگری است که محل پرسش است، برخی چهرهها و رسانهها با لحنی سخره کننده از مسئولین سوال میکنند که چرا فعالیت خود را در پلتفرم ایرانی که هفتاد میلیون عضو دارد، متمرکز نمیکنند.
پاسخ به این کنایه آمیز نیازمند توجه به دو نکته است، نخست آنکه بعد از اعمال محدودیت بر دو سکوی آمریکایی بسیاری از مدیران ارشد کشور صفحات خود را بر بستر پلتفرمهای داخلی تشکیل دادهاند و در حال فعالیت هستند، در وهله بعد فرض غلط سوال است، برخی رسانههای وابسته به جریان غربگرا در حالی به کنایه سوال میکنند که چرا در سکوی ۷۰میلیونی ایرانی فعالیت نمیکنید که اساسا این آمار ساخته خبررسانی اشتباه همان رسانهها است!
آنها خود آمار میسازند و مورد استناد قرار میدهند از طرفی هرروز چند میلیون شغل به کسب و کارهای فعال در پلتفرمهای آمریکایی اضافه میکنند، آنهم بدون داشتن هرگونه منبع رسمی از طرف دیگر ۷۰میلیون کاربر یک سکوی ایرانی را تمسخر میکنند، در حالی که منشا این خبر کژتابی رسانهای خود این پایگاهها بوده است.
قضیه به روزی بر میگردد که نماینده یکی از پلتفرم های ایرانی در جلسه رونمایی از مرکز تماس طرح حمایت از کسب و کارهای اینترنتی در سازمان فناوری اطلاعات از ثبت نام ۷۰میلیون شماره تلفن در پلتفرم متبوع خود همچنین فعالیت ماهانه ۳۵میلیون کاربر و روزانه ۱۷ میلیون نفر در این ابر برنامک صحبت میکند، متاسفانه این رسانهها علیرغم شفاف سازی بعدی پلتفرم مذکور و قابل سنجش بودن صحت ادعای فعالیت ۱۷میلیون کاربر روزانه از طریق سرویس فایربیس گوگل در تحریفی آشکار به طور دائم عدد هفتاد میلیون را زیر سوال میبرند، اقدامی که جای تعجب دارد و باید از متولیان آن پرسید چطور آمارهای غیررسمی درباره تعداد صفحات کاری فلان پلتفرم آمریکایی, برای شما محل تردید نیست اما درباره اعضای فعال ابربرنامکهای ایرانی سعی در ایجاد تشکیک دارید؟!
برچسب بیتوجهی به کسبوکارهای اینترنتی نیز از آن دسته برچسبهای ناروایی است که برخی افراد شاخص و رسانهها به دولت سیزدهم نسبت دادهاند، در ارتباط با این موضوع ذکر چند نکته ضروری به نظر میرسد، نخست آنکه آمار دقیق و رسمی دربارۀ تعداد کسب و کارهای فعال در پلتفرمهای اجتماعی وجود ندارد و اغلب آمارهایی که مطرح میشود، صرفاً جنبۀ غیررسمی دارد؛ چرا که این مشاغل از اساس تاکنون جایی ثبت نشدهاند که آمار رسمی از تعداد آنها وجود داشته باشد از سوی دیگر در اهمیت کسب و کار هر ایرانی برای دولت سیزدهم همین بس که دولت برای جبران خسارات احتمالی برخی از هموطنان طی محدودیتهای اعمال شده توسط مراجع ذیصلاح بر دو سکوی آمریکایی با همفکری سایر دستگاهها اقدام به طراحی، تصویب، ابلاغ و اجرای بستۀ حمایتی ویژه از کسب و کارهای اینترنتی کرد، طرحی که حاوی سی نوع حمایت مختلف از کسب و کارهای اینترنتی فعال بر بستری داخلی یا مهاجر به این فضا است.
بسیاری از کارشناسان براین باورند که وضع چنین مشوقهایی برای توسعۀ زیستبوم اقتصاد دیجیتال بر بستر داخلی از ضروریات حکمرانی مجازی است؛ چرا که بنا نهادن پایههای اقتصاد دیجیتال بر بستر پلتفرمهای غیربومی که قواعد و مقررات کشور میزبان را نیز رعایت نمیکنند، زیستبوم را آسیبپذیر میکند، کشورهای غربی به رهبری آمریکا سالها است که حملات تروریستی اقتصادی علیه اقتصاد ایران انجام میدهند و تمام سعی خود را به کار میبرند که شریانهای اقتصادی علیه مردم ما را مسدود کنند، حال چطور امکان دارد که کسب و کارهای اینترنتی مستقر بر بستر تحت مدیریت خود را بدون مزاحمت به حال خود رها کنند؟
شاید کمی عجیب برسد اما ناظران دنیای فناوری معتقدند که متا به همان راحتی که طی یک روز میلیونها پست دربارۀ شهید سلیمانی را حذف کرد، توانایی حذف همۀ صفحات کاری مربوط به داخل ایران را هم دارد بنابراین ترغیب مردم و وضع مشوق جهت استفادۀ اقتصادی آنها از پلتفرمهای اقتصادی سیاست درستی خواهد بود که دولت قبل در امتداد ترکفعلهای دیگر خود از آن نیز غافل بود و حالا جبران این بار بر زمین مانده نیز بر دوش کابینۀ سیزدهم افتاده است، درست مانند عقبماندگی توسعۀ اینترنت ثابت که سالها در دولت قبل مغفول مانده و سبب انتقال همۀ بار شبکه به اینترنت همراه شده بود، سیاست نادرستی که دولت مردمی به اصلاح آن برآمده است.