نباید همه چیز به نفع پتروشیمی ها باشد!

با اجرای قانون هدفمندسازی یارانه ها در سال 1389 و فراگیر شدن افزایش بهای حامل های انرژی، ضرورت افزایش قیمت خوراک واحدهای پتروشیمی نیز به وجود آمد. بر این اساس و با احتساب نرخ حدود یک هزار تومانی ارز در آغاز اجرای قانون هدفمندی یارانه ها، قیمت هر متر مکعب خوراک گاز واحدهای پتروشیمی 7 سنت یا 70 تومان مشخص شد. با شروع تحریم های غرب علیه ایران و در پی رخداد شوک ارزی در اقتصاد کشور که موجب افزایش نرخ دلار تا 4 هزار تومان شد، ارزش هر متر مکعب گاز تحویلی به این صنایع به 2.33 سنت کاهش یافت. در ادامه و به دنبال اختلاف نظر هر ساله کارشناسان در مورد تعیین نرخ خوراک گاز واحدهای پتروشیمی، در سال 1394 دولت یک فرمول واحد را برای مدت 10 سال برای نرخ خوراک پتروشیمی ها تعیین و ابلاغ کرد. مطابق با این فرمول قیمت گاز خوراک پتروشیمی ها بر اساس میانگین مصارف داخلی گاز و قیمت چهار هاب بین المللی تعیین می شود.ک

ایمان زنگنه کارشناس اقتصادی در این باره به الف توضیح داد: قبلاً ما تجربه موفقی در این زمینه داشتیم و تلاش هایی در راستای حذف این رانت صورت گرفت. فرمول شفاف و شناور خوراک پتروشیمی مصوب سال 1394، یک فرمول با اعتبار ده ساله و ایجاد چشم‌ انداز روشن در زمینه صنعت پتروشیمی بود. اگر بتوانیم برای همین موضوع در زمینه فاصله قیمت خوراک و سوخت نیز به شکل عملیاتی ورود کنیم و این رانت را نیز از بین ببریم، پیش بینی پذیری در فضای اقتصاد بیشتر می شود و می توان به صورت هدفمند و مشروط به تداوم یارانه انرژی در صورت توسعه زنجیره ارزش پرداخت.مصارف داخلی گاز و قیمت چهار هاب بین المللی تعیین می شود.

به گفته وی شرایط نزولی بازار سرمایه، فشار افکار عمومی و تهدید به تعطیلی بخشی از صنایع تأمین کننده ارز، دولت را بر آن داشت که در اقدامی کم سابقه و در پی لابی سنگین شرکت های پترشیمی دست به اعمال سقف قیمت 5 هزار تومانی برای فرمول خوراک پتروشیمی ها در قانون بودجه 1401 بزند. با وجود افزایش قیمت گاز در جهان، شرکت های پتروشیمی به دنبال کاهش سقف قیمتی نرخ خوراک مورد نیازشان و یا ثابت نگه داشتن آن برای سال های آتی هستند. نظرات ایمان زنگنه را به عنوان یک کارشناس اقتصادی در مورد لزوم واقعی سازی قیمت خوراک و سوخت موردنیاز صنایع جویا شدیم که در ادامه می خوانید.

زنگنه با تأیید این موضوع که پایین بودن قیمت انرژی برای صنایع در عدم مدیریت مصرف دخیل بوده است، تصریح کرد: کلیت این موضوع درست است که ارائه خوراک و سوخت ارزان قیمت به صنایع در عدم بهینه سازی مصرف نقش داشته است، اما اگر بخواهیم سیاست گذاری درستی داشته باشیم باید کلیت موضوعات را ببینیم و به صورت بخشی عمل نکنیم. نباید از آمار به نحوی استفاده کنیم که گمراه کننده باشد. صاحبان شرکت های پتروشیمی در نهایت بخش های دولتی و شبه دولتی هستند که از آن منتفع می شوند. در شرایط فعلی تحریمی تولیدات این شرکت ها از تحریم ها زیاد متاثر نشده اند و می توان گفت پتروشیمی ها به عنوان مفری برای ارزآوری برای کشور هستند. اما از نظر اقتصادی باید بگوییم که هر نوع مداخله دولت در قیمت گذاری ها اشتباه است. هر قیمتی که به صورت دستوری مشخص شود، منطقی نخواهد بود. ما اصول، قواعد و شرایطی داریم که باید مدنظر قرار دهیم. اما با توجه به فرهنگ، اقلیم و واقعیات دیگر گاهی اوقات تصمیمات خاصی می گیریم و حمایت هایی را صورت می دهیم. در همه جای دنیا این روند وجود دارد.

وی در ادامه گفت: اگر قرار است، دست به اصلاحات قیمتی بزنیم باید با یک برنامه ریزی مدون و جامع پیش برویم. نمی توانیم یک بخش را اصلاح کنیم و بخش های دیگر را دست نزده باقی بگذاریم. باید یک بسته سیاست گذاری داشته باشیم و هر بسته دارای گام های مختلف باشد و باید نتایج هر یک از این گام ها مشخص باشد. مزایای این سیاست گذاری را باید معلوم کنیم، لازم است مشخص شود که انتفاع مردم از این تصمیمات جدید چه چیزهایی هستند.

این کارشناس اقتصادی ادامه داد: صحبت کردن با مردم در مورد تصمیم گیری ها اهمیت بسزایی در پیشرفت امور دارد. حتی اگر دلیل ما برای اجرای یک سیاست گذاری خاص این است که بودجه کمتر تحت فشار باشد، باید در این مورد با مردم صحبت کنیم. باید به مردم بگوییم با توجه به اینکه نمی خواهیم کسری بودجه داشته باشیم و از این لحاظ کشور متحمل فشاری شود، این تصمیم اتخاذ شده است. سیاست هایی که امروز از طریق اقناع پیاده سازی می شود، اثرگذاری اش به مراتب بیشتر از سیاست هایی است که دفعتاً وارد فاز اجرا می شود. در موضوع بنزین دیدیم که افزایش قیمت ها بدون برنامه ریزی دقیق قبلی چه شرایطی را در کشور به لحاظ اجتماعی و امنیتی به وجود آورد.

وی خاطرنشان کرد: سیاست های قیمتی باید پیوست هایی داشته باشند. اگر قیمت انرژی صنایع را به تنهایی اصلاح کنیم و در زمینه بهبود بهره وری صنایع چاره اندیشی نداشته باشیم، نتیجه ای نخواهیم گرفت. اگرچه پتروشیمی ها در شرایط فعلی برای کشور ارزآوری دارند اما این گزاره هم درست است که نباید همه چیز به نفع آن ها باشد و در مقابل خواسته های آنان تسلیم شویم. با توجه به اینکه محصولات این شرکت ها صادراتی است و در بازارهای بین المللی به فروش می رسد و از تحریم ها تأثیر چندانی نگرفته اند، این امکان برایشان وجود دارد که قیمت واقعی تری را برای خوراک و سوخت موردنیازشان بپردازند.  این شرکت ها با توجه به واقعیات موجود می توانند تعادلی بین هزینه و درآمدهایشان برقرار و حاشیه سود خودشان را با وجود واقعی سازی قیمت انرژی حفظ کنند. واقعیت این است که سوددهی مناسبی در صنعت پتروشیمی کشور وجود دارد. به طوری که زمان بازگشت سرمایه در این صنایع حدود 4 سال است. بنابراین، واقعی سازی قیمت انرژی این صنعت را با مشکل خاصی روبرو نمی کند.

زنگنه در خصوص فاصله قیمت خوراک و سوخت صنایع که فضای رانتی را به وجود آورده است و لزوم حذف این فضا تصریح کرد: قبلاً ما تجربه موفقی در این زمینه داشتیم و تلاش هایی در راستای حذف این رانت صورت گرفت. فرمول شفاف و شناور خوراک پتروشیمی مصوب سال 1394، یک فرمول با اعتبار ده ساله و ایجاد چشم‌ انداز روشن در زمینه صنعت پتروشیمی بود. اگر بتوانیم برای همین موضوع در زمینه فاصله قیمت خوراک و سوخت نیز به شکل عملیاتی ورود کنیم و این رانت را نیز از بین ببریم، پیش بینی پذیری در فضای اقتصاد بیشتر می شود و می توان به صورت هدفمند و مشروط به تداوم یارانه انرژی در صورت توسعه زنجیره ارزش پرداخت. به نظر من، صنایع می توانند خودشان را با افزایش قیمت های انرژی وفق دهند و از این حیث مشکلی وجود ندارد.

دیدگاهتان را بنویسید