با استفاده از روشهای زیر میتوانید این صفحه را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.
یک کارشناس مسائل بینالملل، اظهار کرد: «هر رئیس جمهوری در ایران که سرکار میآید ۶ تا ۹ ماه موقعیت طلایی دارد برای اینکه خود را نشان دهد و بعد از این بازه زمانی، انتقادات و رقابتهای داخلی شروع میشود بنابراین آقای رئیسی اگر میخواهد در این فاصله کار بزرگی انجام دهد، فعلا این کار بزرگ میتواند توافق احیای برجام باشد و از این طریق میتواند موقعیتش را در سیاست داخلی و معادلات قدرت تقویت کند.»
رحمان قهرمان پور در گفتگو با «انتخاب» در تحلیل نتایج مذاکرات وین، اظهار داشت: «مذاکرات دور هفتم وین با یک خوشبینی شروع و در آخرین روز با تردید تمام شد. طرفهای اروپایی و روسیه در ابتدا اظهار خوشبینی کردند، ولی در انتهای دور هفتم، اروپاییان و مشخصا امریکاییها اظهار تردید کردند. این اظهار تردید هم یک تاکتیک مذاکراتی برای تحت فشار گذاشتن ایران میتواند باشد و هم میتواند ناشی از دو بسته پیشنهادی از سوی ایران باشد. علی ایحال نکته مثبت این دور از مذاکرات این بود که دو طرف پذیرفتند مذاکرات ادامه پیدا کند، ولی از آن طرف برخی انتظار داشتند که در این دور از مذاکرات یک توافقی حاصل شود ولو اینکه موقت باشد. هرچند از ابتدا هم معلوم بود که در این دور از مذاکرات امکان رسیدن به توافق موقت وجود ندارد؛ یعنی طرفین مذاکره آمده بودند تا نظرات یکدیگر را بشنوند، یک تحلیل کلی از مواضع یکدیگر داشته باشند و بر اساس آن مسیر بعدی خودشان را طراحی و اجرا کنند.»
وی در مورد واکنش اروپاییها و امریکاییها که پیشنهاد ایران را «غیرجدی» و «ناامیدکننده» خواندند، بیان کرد: «هنوز این پیشنهاد بیرون نیامده تا بتوان مورد به مورد بحث کرد. نکتهای که وجود دارد این است که از زمان خروج ترامپ از برجام یعنی در می ۲۰۱۸، تقریبا در سه سال گذشته مجموعه تحولاتی در دو کشور اتفاق افتاده و به تعبیری میتوان گفت زمین بازی تا حدی تغییر کرده است. از یک طرف امریکا مجموعهای از تحریمهایی که ارتباط چندانی به برجام ندارد را به بهانه فعالیتهای هستهای اعمال کرده و در طرف مقابل هم ایران توانسته برخی از فعالیتهای هستهای خود را انجام دهد و به موفقیتهایی دست پیدا کند از جمله اینکه غنیسازی ۲۰ درصدی را گسترش داده، سانتریفیوژهای جدیدی درست و آزمایش کرده و از آن طرف هم غنیسازی ۶۰ در صدی را آغاز کرده.»
این کارشناس مسائل بینالملل افزود: «در حال حاضر هر دو طرف به صورت طبیعی نمیخواهند از امتیازاتی که در این مدت کسب کردهاند، به راحتی دست بردارند. ایران دنبال این است که بخشی از این پیشرفتهای هستهای خود را حفظ کند چرا که از نظر ایران مسائل مهمی هستند مخصوصا بحث سانتریفیوژهای پیشرفته. از آن طرف هم امریکا دنبال این است که برخی از این تحریمهایی که ترامپ با بیتوجهی به متحدان خود و نقض حقوق بینالملل، اعمال کرده است را حفظ کند. طبیعی است که دو طرف همه تلاش خود را به کار خواهند گرفت تا تمام امتیازاتشان را حفظ کنند، اما باید دید که این پیشنهادی که مطرح شده آیا در سطح استراتژیک است یا یک برنامه عملیاتی است.»
قهرمان پور خاطرنشان کرد: «من قبلا هم گفتهام که هر چه مذاکرات به سمت مسائل مورد اختلاف کلان برود، امکان توافق کمتر است و بر عکس هر چه دو طرف به سمت ارائه یک برنامه عملیاتی قابل اجرا بروند، امکان توافق بیشتر میشود. ما برای قضاوت در مورد این بسته پیشنهادی باید منتظر باشیم تا علنی و در رسانهها منتشر شود که بتوانیم مورد به مورد آن را بحث کنیم.»
این تحلیلگر ارشد مسائل سیاست خارجی در پاسخ به پرسشی مبنی بر اینکه چرا گفته می شود زمان طرفین برای احیای برجام محدود است، اظهار کرد: «هم برای ایران و هم برای امریکا زمان مهم است. امریکا از سال ۲۰۲۲ یعنی تقریبا از یک ماه دیگر به تدریج وارد رقابتهای انتخاباتی داخلی بر سر کنگرهی امریکا میشود همچنین چند انتخابات فرمانداری هم داریم که اینها برای دموکراتها بسیار مهم است. دموکراتها در موضع ضعف هستند و فعلا اگر وضع موجود ادامه پیدا کند، احتمال زیاد دموکراتها هم انتخابات مجلس سنا و هم انتخابات فرمانداریها را میبازند. بخشی از دموکراتها معتقدند که عملکرد ضعیف دولت بایدن بوده که این وضعیت را به وجود آورده است؛ بنابراین اگر دعواهای انتخاباتی در امریکا شروع شود، سناتورهای جمهوریخواه و خود ترامپ، حملات به بایدن و موضوع توافق هستهای را شروع خواهند کرد. کما اینکه سناتورهای دیگری این بحث را مطرح کردند که حتی اگر بایدن هم توافق کند، سنای بعدی آن را ابطال میکند. با این تفاسیر اگر دعواهای داخلی در امریکا تشدید شود، که خواهد شد، دفاع بایدن از توافق با ایران کار بسیار هزینهبری خواهد بود یعنی آقای بلینکن و جک سالیوان نمیتوانند به تنهایی کار انجام دهند؛ بنابراین ممکن است که انگیزه امریکا برای توافق کمتر شود.»
او اضافه کرد: «در طرف اروپایی هم خانم مرکل رسما با قدرت خداحافظی کرد و ائتلاف جدید به رهبری آقای اولاف شولتز سر کار آمد که در قیاس با مرکل یک مقدار موضع انتقادی در برابر ایران دارد. در فرانسه هم انتخابات ریاست جمهوری در فروردین و اردیبهشت ۱۴۰۱ برگزار میشود و مکرون هم موقعیت مستحکمی ندارد چرا که الان اریک زمور در نظرسنجیها خوب بالا آمده است و باید منتظر باشیم حزب جمهوری کاندید خود را اعلام کند. در بریتانیا هم که راهش را از اروپای قارهای جدا کرده و چندان خودش را مقید و متعهد نمیداند که این سهگانه اروپایی که برای تعامل هستهای شکل گرفته، ادامه حیات دهد.»
قهرمان پور درباره علت اهمیت زمان برای طرف ایرانی، عنوان کرد: «در ایران به دو دلیل مهم است یکی اینکه مسئله لغو تحریمها تبدیل شده به یک دغدغه عمومی هم برای دولتها هم افکار عمومی و هم خود آقای رئیسی بارها قول داده که مسئله هستهای از زندگی روزمره مردم جدا خواهد بود و تاثیرگذاری کمتری دارد؛ بنابراین افکار عمومی منتظر است که ببینند سرانجام این مذاکرات چه خواهد شد و به هر حال مذاکرات هم یک اثر زمانی محدودی دارد.»
وی افزود: «نکته بعدی این است که آقای رئیسی به عنوان یک رئیس جمهوری که تازه قدرت را در دست گرفته، زمان محدودی دارد برای اینکه بتواند کار بزرگ را انجام دهد. طبیعی است که هر رئیس جمهوری در ایران که سرکار میآید ۶ تا ۹ ماه موقعیت طلایی دارد برای اینکه خود را نشان دهد و بعد از این بازه زمانی، انتقادات و رقابتهای داخلی شروع میشود بنابراین آقای رئیسی اگر میخواهد در این فاصله کار بزرگی انجام دهد، فعلا این کار بزرگ میتواند توافق باشد و از این طریق میتواند موقعیتش را در سیاست داخلی و معادلات قدرت تقویت کند.»
قهرمان پور ادامه داد: «با توجه به این اضطرار و محدودیت زمانی که طرفین احساس میکنند، رسیدن به توافق به مراتب دشوارتر شده است یعنی فشاری که بر روی همه مذاکرهکنندگان قرار دارد، مضاعف است. از یک طرف هم واقعیت این است که گزینههای زیادی پیش روی طرفین نیست؛ یعنی در این ۱۵ سالی که مسئله هستهای شروع شده است تقریبا همه مسائل مورد اختلاف بحث و بررسی شده و دو طرف به یک جمع بندی رسیدهاند به همین دلیل است که بازگشت به مسائل مورد اختلاف مسیر را طولانیتر خواهد کرد. از سوی دیگر، هم تیم مذاکرهکننده ایران و هم امریکا میخواهند توافقی انجام دهند که در داخل کشورشان در مقابل مخالفانشان از این توافق دفاع کنند. در ایران تیم مذاکراتی فعلی منتقد تیم آقای ظریف بود و الان باید نشان دهد که میتواند به توافق بهتری دست پیدا کند. در امریکا هم بایدن منتقد ترامپ بود و میخواهد نشان دهد که میراث ترامپ در خروج از برجام نادرست بود و میخواهد ثابت کند که میتواند به ایران به توافقی برسد که بهتر از خروج ترامپ از برجام باشد. به همین دلیل کار برای هر دو طرف دشوار شده است.»
این تحلیلگر سیاست خارجی درباره اینکه آیا ادعای برخی از نزدیکان دولت مبنی بر اینکه اساسا پیشنویس به دست آمده در شش دوره قبل، ناقص و غیر مفید بوده چرا که انتفاع اقتصادی را به ایران نمیرسانده، درست است یا خیر، گفت: «اینها بحثهای سیاسی داخلی است. هر چه قدر هم که بخواهیم بگوییم درست است یا غلط چندان در عمل فایدهای ندارد چراکه رقابت سیاسی داخلی است و در همه جای دنیا هم وجود دارد، ولی نکتهای که وجود دارد، این است که در هر دوره و مقطعی بالاخره این رقابتها و اختلافات داخلی باید در یک سطحی متوقف یا محدود و پس از آن اجماعسازی شروع شود. آفت وضعیت سیاسی ما و آنچه من قطبی شدن سیاست در ایران نامش را میگذارم، این است که رسیدن به اجماع دشوارتر شده یعنی هر جناحی که روی کار میآید، سعی میکند دستاوردهای تیم قبلی را نادیده بگیرد یا زیر سوال ببرد. همانطور که عرض کردم تفاسیر متفاوتی وجود دارد؛ برخی از این انتقادات جای تامل دارد و برخی همان دعواهای سیاسی داخلیست که همیشه بوده.»
قهرمان پور در پاسخ به این پرسش که گره مذاکرات کجاست، بیان کرد: «باید منتظر باشیم. فضا آنقدر که ما انتظار داشتیم، در مذاکرات دور هفتم شفاف نشد. باید منتظر باشیم و واکنش طرف مقابل به پیشنهادات ایران را مشاهده کنیم و ببینیم که گام بعدی ایران چیست، چون آقای باقری گفتند که بسته سومی هم هست. دستکم بنده انتظار داشتم فضا شفافتر باشد که نشد. حال باید منتظر ماند و دید که دور هشتم فضا شفافتر میشود یا خیر. در آن زمان است که میتوانیم استدلال کنیم که توافق چه قدر نزدیک یا دور است.»
اشتراک گذاری
با استفاده از روشهای زیر میتوانید این صفحه را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.