نشست دانشجویی بررسی تاثیر اوضاع داخلی کشور روی سیر تحریمها و پرونده هستهای ایران با حضور مسعود براتی، معاون سازمان سرمایه گذاری ایران و محمد کاظمی، کارشناس تحریم و روابط بین الملل و از سوی بسیج دانشجویی دانشکده فنی دانشگاه تهران برگزار شد.
محمد کاظمی، کارشناس تحریم و روابط بین الملل در این نشست گفت: مواجهه فعلی ما با بحث تحریم به علت نفهمیدن نظام تحریم یکپارچه آمریکا مواجهه غلطی است. گمان میکنیم رفع تحریم با مذاکره حل میشود درحالیکه این تصور غلط است.
وی افزود: تحریمهای اولیه علیه ایران از سال ۱۹۹۶ یا ۱۳۷۵ با تحریمهای آیسا آغاز شد تمرکز اصلی این تحریمها روی حوزه انرژی است چرا که درآمد اصلی کشورمان وابسته به نفت بوده و با تحریمهای آیسا سرمایه گذاری در این حوزه مورد هدف قرار میگرفت و بنا بود که هر ۱۰ سال یکبار نیز تمدید و کاملتر شود. سال ۲۰۱۶که برجام امضا شد قرار شد اوباما دیگر این تحریم را امضا نکند؛ که اوباما دقیقا همان قانون آیسا را امضا کرد! و عراقچی هم آن را نقض روح برجام دانست.
کاظمی اظهار کرد: برخیها تلاش میکنند تا آشوبها و اتفاقات اخیر در کشور را با اتفاقات سال ۸۸ که به مانند امروز تحریمهایی را برای کشورمان در پی داشته مقایسه کنند؛ اما اینها از نظر نظام تکاملی تحریمهای غرب دو مقوله کاملا متفاوت هستند. چون در سال ۸۸ آشوبها کمک کرد تا زمینه برای ورود آمریکا به نسل جدیدی از تحریمها فراهم شود، ولی امروز شرایط اینطور نیست، چون تحریمهای ضد ایرانی، آمریکا پوست انداریهای خود را کرده و از لحاظ اثرگذاری هم در نقطه ضعبف خود قرار گرفته اند. با این اوصاف حوادث اخیر نمیتواند به مانند گذشته منجر به شروع نسل جدیدی از تحریمها علیه ما شود.
وی با بیان اینکه تحریمهای جدید بیشتر جنبه روانی دارند وهدف آن فشار آوردن به کشورمان با افزایش تحریمها روی کاغذ و اقداماتی از جنس اجماع سازی است، تصریح کرد: از زمانی که آمریکاییها نتوانستند امتیازات جدیدی را در مذاکرات از ایران بگیرند تحریمهای این کشور از لحاظ اثرگذاری به نقطه افول خود برگشت و آن اثرگذاری را که بنا بود روی اقتصاد ما بگذارد، نداشته است؛ البته امروز دارند تلاش میکنند تا این اثرگذاری را بالا بیاورند.
کاظمی اظهار کرد: راهبرد مذاکره برای رفع تحریم راهبرد کارسازی نیست و اگر دولت سیزدهم نیز تاکنون مشغول به انجام این مذاکرات بوده به خاطر اشتباهی است که وزارت امور خارجه در اواخر دولت قبل انجام داد و وارد مذاکرات وین شد و این در حالی است که مذاکراه در آن زمان نیاز نبود، چون آمریکا میخواست به برجام برگردد و فقط کافی بود آنها تعهدات خود و برخی اقدامات را که نشان دهد میخواهند به برجام برگردند، انجام دهند.
مسعود براتی، معاون سازمان سرمایه گذاری نیز گفت: باید نهاد علم هم در حوزه تحریم و شناخت آن ورود کند و از این جهت گله بسیاری است که نهاد علم این مسئله را تقریبا در محافل دانشگاهی رها کرده است.
وی افزود: نکته مهم این است که آمریکا بنا ندارد تحریمها را بردارد و اینکه تحریم صرفا برای ایران طراحی نشده است هرچند که تحریمها با ایران تکامل یافتند. امروز تحریمهای روسیه هم در حوزههای دریایی در حال تکمیل است؛ البته تحریمهای بانکی در مورد روسیه کارساز نبود؛ چرا که نظام روسیه آن را تا حدودی شکست داده است. همچنین تحریمهای چین در حوزهی فناوریهای جدید و حوزه تجاری اعمال میشوند که در این راستا شاهد تلاشهای وافر چین برای باز کردن مسیر خود است و اتفاقاتی هم که در چند روز اخیر داغ شده بخشی از این پازل به شمار میروند.
براتی اظهار کرد: ژئوپولتیک ایران و منطقه بسیار تاثیرگذار است. میتوانیم از نفت و انرژیای که در اختیار داریم جهان را تامین کنیم؛ از سویی ما در حوزه معنویات حرف داریم و مانند جوامع دیگر دچار سردگرمی برای آینده نیستیم.
پس باید ما را برای غافل شدن از این ظرفیتها مشغول کنند تا نتوانیم از این طریق منافع ملی خود را تامین کنیم. با این اوصاف ناآرامیها یکی از پروژههای مشغولشدن به خود است. اغتشاشات کاری میکند که تحریمهایی که در ۲۰۱۹ نتوانست اهدافشان را پیاده کنند، امروز تسهیل شوند.
وی افزود: نکته مهم دیگر، تلاش امریکا برای ایجاد تحریمها در زمینه روانی است، چون ایران دیگر چیزی برای تحریم ندارد. از سویی در دهه گذشته آمریکا خودش به بزرگترین تولیدکننده نفت تبدیل شده و اینگونه با تغییر بازی از بازار خاورمیانه خارج شده، به همین خاطر عربستان دنبال بازارهای دیگر است و ما باید این مسائل را ببینیم؛ البته ایران همچنان برای امریکا مهم است.
براتی بیان کرد: ایران از نظر مادی، ژئوپلتیک، استفاده از منابع انرژی برای ایجاد امنیت منابع انرژی، زمینه معنوی، فرهنگ غنی و نداشتن خلاهای فرهنگی دارای ظرفیتهای بالایی است؛ پس در این وضعیت ما باید با آشوبها به خودمان مشغول شویم تا نتوانیم در نظم جدید جایگاه مان را پیدا کنیم. بدیهی است که مشغولیت سبب غافلشدن از ظرفیتها میشود و در آن صورت کسی هم در جهت تامین منافع ملی برای ما دل نمیسوزاند و اینگونه کشورمان از تغییرات و تحولات جهانی عقب میماند.
وی با بیان اینکه اگر چه اتفاقات اخیر ریشه هویتی و فرهنگی داشت، اما خیلی تلاش شد تا با شکل گیری اعتصابات و دامن زدن به مسائل اقتصادی به آن رنگ و بوی اقتصادی بدهند، افزود: هدف اصلی آمریکا از تحریمها تاثیر گذاری در افکار عمومی ایران و مجبور کردن حکومت برای قبول این تحریمهاست. در واقع از لحاظ رسانهای همین که مردم ایران بشنوند علاوه بر آمریکا، کشورهای اروپایی هم ما را تحریم کردند در واقع توانسته به هدفش نزدیک شود. البته امثال بایدن و دموکراتها در حوزه تحریم خیلی موفق بودند، چون دولت ترامپ نتوانست اروپاییها را با خود همراه کند.
براتی با اشاره به اینکه ابرپروژه ناامیدسازی با خنثیکردن اثر تحریم از بین میرود، اظهار کرد: خنثیسازی تحریمها دارد جلو میرود و این بدان معناست که ابزار آمریکا در مدیریت و مهار ایران دارد ارزش خود را از دست میدهد. به زعم بنده یکی از مصادیق امید این است که ما میتوانیم مسائل کشور را در این اوضاع حل کنیم.
وی در خصوص اینکه چرا آمریکا دریک سال و نیم اخیر مذاکرات را ادامه داده بیان کرد: برجام سال ۹۴ دیگر تقریبا برای دوطرف مزیتی ندارد. تنها مزیتش برای آمریکا محدودسازی هستهای ایران است که همان را هم از دست داده، و برایش روشن است ایران محدودیتها را نمیپذیرد. امروز هم موانع جدی برای مذاکرات وین، خود برجام است، برجامی که نه برای ما نه برای آمریکا منفعتی ندارد.
براتی تصریح کرد: جهان در حال تغییر است، کشورها باید نقشآفرینی جدید و جایگاه جدید برای خودشان تعیین کنند. در چنین شرایطی آمریکا نباید به ایران اجازه دهد به مسائل کلان و راهبردی ۱۰سال آیندهاش فکر کند. بهترین کار برای آمریکا این است که جریانی که به بازگشت به مذاکرات فکر میکند را زنده نگه دارد و این جریان مدام با گیجی به این فکر باشد که مشکلات را چگونه میتوانیم حل کنیم. این سردرگمی استراتژیک برای آمریکا به شدت حیاتی است و امید دارد طیف طرفدار مذاکره غالب شوند؛ و ما هم در تحلیل مسائل کلان، واقعا آن قوت لازم را نداریم.
وی افزود: اگر از طرف ایران توافقی صورت بگیرد تا گشایشی ایجاد شود مشخص است که این توافق به مراتب از برجام ضعیفتر خواهد بود.