علی دایی چگونه متوجه اشتباهش می‌شود؟!/ خون‌شستن از دامان “بانیان آشوب”

«وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابه‌لای اخبار و اتفاقات کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیل‌ها و پیشینه‌هایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم می‌گذاریم. ۷:۳۰ هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.

فتنه اقتصادی در راه است

خون‌شستن از دامان “بانیان آشوب”

علی دایی چگونه متوجه اشتباهش می‌شود؟!/ خون‌شستن از دامان "بانیان آشوب"

محسن میردامادی، فعال چپ و از دستگیرشدگان فتنه 88 در قسمتی از یک مصاحبه با شماره دوشنبه گذشته روزنامه اعتماد پیرامون اغتشاشات 70 روزه اظهار کرده است: درباره ریشه اعتراضات مکرر صحبت شده و به نظرم تکرار آنها برای مخاطبان خسته‌کننده باشد. اما به‌طور اجمالی می‌توان گفت که ما با انباشت نارضایتی‌ها مواجه هستیم که در مدتی طولانی شکل گرفته است. حاکمیت توجهی به همه هشدارهایی که در سال‌های گذشته به وسیله دلسوزان، کارشناسان و اساتید دانشگاه و… داده شد، نکرد و وقعی به آنها ننهاد تا کار به اینجا کشیداین انباشت مطالبات و نارضایتی‌ها نهایتا به انفجار امروز رسید. در واقع نارضایتی‌های انباشته‌شده با جرقه ماجرای مهسا امینی حالت انفجاری به خود گرفت.

او می‌افزاید:

“در پاسخ به این پرسش که چه رفتارهایی باعث بروز این نارضایتی‌ها شده، می‌توان گفت که مجموعه عملکرد حاکمیت و همه نیروهای دخیل در آن، امید به آینده را برای بخش قابل توجهی از مردم از بین برده و آینده را برای‌شان مبهم و تیره کرده است. تلاش‌های مردم برای تغییر این چشم‌انداز را نیز نقش بر آب کرده است. مهم‌ترین نماد این موضوع، ناامید کردن مردم از پیگیری‌های خواسته‌های‌شان از طریق صندوق‌های رای بوده است. نتیجه این رویکرد بستن روزنه‌های امید بر مردم و پیش آمدن وضع موجود است.“[1]

*آنچه که میردامادی تحت عنوان انباشت نارضایتی‌ها مطرح کرده در واقع “انباشت سیاه‌نمایی ذهنی و غیر واقعی” است.

پروژه‌ای که طی 12 سال گذشته و پس از فتنه 88 از سوی سران جریان اصلاحات، با مزاج انکار مثبتات و بزرگنمایی از مشکلات کشور در دستور کار قرار گرفت تا با سلّاخی امید مردم به ایجاد “فتنه اقتصادی” منتج شود.

پروژه‌ای تا آن اندازه خباثت‌آمیز و رذیلانه که در مسیر خود تقلا کرد هرکس از مثبتات ایران می‌گوید بی‌آبرو شود و هرکس با سیاه‌نمایی اینان همراه نیست؛ در آماج حمله قرار گیرد…

پس نارضایتی‌ها یک “امر برساخته و ناواقعی” است و این مسئله یک درک عمومی از جانب مردم و مسئولان را طلب می‌کند.

ماجرای درگذشت تصادفی خانم مهسا امنیتی هم انفجار نبود. بلکه جرقه‌ای بود که بر هیمه‌ی جامعه عام‌البلوی انداخته شد که البته به سردی گرایید و بر خلاف نقشه طراحان؛ آتش فتنه اقتصادی -فعلا- گُر نگرفت.

و اما بحث ناامیدی و صندوق رأی…

از آقای میردامادی می‌پرسیم آنها که طی 12 سال گذشته یکصدا از “ناامیدی” گفتند،‌ همه منافذ امید را مسدود جلوه دادند و دست به “تحریم انتخابات مجلس و ریاست جمهوری” هم زدند چه کسانی بودند؟!

طبعا بایستی آدرس فرماندهان فتنه و “بانیان آشوب” را در نزد همین کسان یافت نه در نزد نظام اسلامی و قانون اساسی کشور که همواره بر مدار عقلانیت حرکت کرده است.

و البته از عناد فرماندهان فتنه و بانیان آشوب همین بس که حتی در شرایط فعلی هم حاضر نیستند به مردم بگویند “رأی خوب” از “خیابان” بهتر است و در اعتراض خیابانی جز خون و گلوله و بغرنج شدن مشکلات هیچ خیری نهفته نیست…

علی دایی چگونه متوجه اشتباهش می‌شود؟!

علی دایی چگونه متوجه اشتباهش می‌شود؟!/ خون‌شستن از دامان "بانیان آشوب"

در پی انتشار اخباری در فضای مجازی درباره برخورد قضایی با رفتارهای این روزهای “علی دایی”، با پیگیری خبرنگار ایسنا از قوه قضاییه اعلام شد که رستوران و جواهرفروشی علی دایی به دلیل همراهی با فراخوان اعتصابات از سوی پلیس اماکن پایتخت پلمب شده است.

همچنین مرکز رسانه قوه قضاییه نیز در تایید این خبر اعلام کرد که در پی همراهی با گروه‌های ضد انقلاب در فضای مجازی در راستای اخلال در آرامش و کسب و کار بازار، دستور قضایی برای پلمب گالری جواهرآلات نور (متعلق به علی دایی) صادر شد.[2]

*آقای دایی از قهرمانان ورزشی، شهریار فوتبال ایران و چهره‌ای است که مردم کارهای خوب او را می‌پسندند.

لکن علی دایی در قبال اغتشاشات 70 روزه اخیر و قضایای جام جهانی دقیقا بر خلاف عقلانیت حرکت کرد و مسیری را پیمود که به همراهی با بدخواهان مردم ایران منجر شد.

چه اینکه علی دایی نه از بابت حرف‌های ناصحیحی که پیرامون یک حادثه در ادبیل مطرح کرده بود و کذب بودن آنها هم اثبات شد عذر خواست، نه حاضر شد به خاطر مردمش به عنوان مهمان ایرانی در جام جهانی شرکت کند و این آخر هم با اعلام رسمی تعطیلی گالری جواهرفروشی خود، در سمت ایجاد خلل در کسب و کار مردم و همراهی با آشوبگران گام برداشت.

این اقدامات اگرچه تنها در مورد آخر صرفا با واکنش “پلمب قضایی” مواجه شد اما عملا از جانب قانون و نهادهای حافظ امنیت کشور بی‌پاسخ مانده‌اند و این بی‌پاسخ ماندن اگر فقط منوط به یک پلمب مقطعی بماند؛ یقینا موجب آسیب‌های بیشتری خواهد شد.

کسانی که در قبال امنیت کشور دچار توهم می‌شوند و به دلیل برخی سوابق فکر می‌کنند که با تعدادی شعار یا لایک می‌توانند در مقابل حکومت قانونی یک کشور قد علم کنند؛ در وهله اول باید به آنها منطقا تفهیم شود که این فرایند غلط است و آنها هم کوچکتر از این هستند که با “ارتش لایک‌ها و مشتریان یک رستوران” در مقابل عقلانیت قانون و سیاست بایستند.

ضمن اینکه همه شهروندان و از جمله آقای دایی وظیفه دارند حافظ قانون، حکومت و کشوری باشند که آبرو و مایملک خود را مدیون آن هستند.

برداشتن این گام تبیینی برای فرد متخلف و توجیه او البته وظیفه نهادهای قضایی، امنیتی و صنفی است.

در وهله دوم و پس از آن تفهیم نیز بایستی به “پیوست‌های برخورد” توجه شود.

پلمب کردن یک کار کوچک است که حتی شاهدیم در شبکه‌های اجتماعی هم با طعنه براندازان مواجه شده است!

بلکه پلمب کردن هنگامی مفید فایده و حاوی عبرت‌آموزی خواهد بود که با پیوست‌هایی مثل توضیحات امثال علی دایی در مقابل قانون و رسانه و مردم، در نظر گرفتن خسارت وارده به مردم، امنیت و اقتصاد از باب همراهی امثال دایی با دشمن و البته در نظر گرفتن مجازات‌های بازدارنده همراه باشد.

تنها در این صورت است که می‌توان امید داشت پیگردهای قانونی، امنیتی و قضایی منشأ اثر شود و بتواند سرمایه‌ای مثل آقایی دایی را متوجه اشتباهش کند.

نظرتان درباره آبان 98 چیست خانم ابتکار؟!

علی دایی چگونه متوجه اشتباهش می‌شود؟!/ خون‌شستن از دامان "بانیان آشوب"

معصومه ابتکار، معاون وقت رئیس‌جمهور سابق و از فعالان ستادی اصلاح‌طلب اخیرا در یادداشتی که جماران آنرا منتشر کرد در اشاره به اغتشاشات لکه‌ای اخیر نوشت: مطالبات و نارضایتی انباشته، ناکارآمدی دستگاههای مسئول در اعتراضات، اضمحلال قدرت رسانه ملی در کنار هجمه بی وقفه رسانه هایی که هویتشان با دشمنی ایران سرشته شده و موج سواری آنها بر خشم جوانان، همه و همه شرایطی را رقم زده که زنگ خطر خشونت کور را به صدا درآورده است؛ خشونتی که نتیجه ای جز ویرانی برای هیچیک از طرفین ندارد. به قول سید محمد خاتمی “براندازی نه ممکن است و نه مطلوب”، ولی دولت و مجلس در برابر این شرایط دشوار چرا نتوانسته اند پاسخ منطقی و اصلاحی بدهند تا کورسویی از امید برای تغییر به وجود آید و مانع بهره برداری دشمنان ایران از این وضعیت شود؟

او همچنین تأکید می‌کند: دولت مسئولیت این شرایط و پاسخگویی در برابر وضعیت به وجود آمده را برعهده دارد.[3]

*اظهارات خانم ابتکار مبنی بر مسئولیت دولت در حالی است که اغتشاش آبان 98 که از حیث بزرگی و میزان تلفات بسیار بزرگتر از آشوب لکّه‌ای اخیر بود؛ در زمان دولت متبوع ایشان و زمانی که شخص خانم ابتکار هم منصب‌دار بودند رخ داد.

ولی ما ندیدیم و نشنیدیم که خانم ابتکار در آن مقطع پرچمی برای برای شنیده شدن صدای اغتشاشگران از سوی دولت بلند کرده باشند!

و این یعنی بیماری تذبذب و ابن‌الوقتی…

در بحث مقصر بودن دولت از بابت ضعف‌های موجود نیز حرف خانم ابتکار درست است لکن مسئله اینجاست که اغتشاشگران حوادث اخیر؛ خودشان هم نمی‌دانستند که چه می‌خواهند و چیزی که از آنها به گوش رسید یا فحش رکیک بود یا کندن، بردن و سوختن.

دیدگاهتان را بنویسید