ماجرای «بدری خامنه‌ای» خواهر آیت‌الله خامنه‌ای چیست؟/ دشمنی که ناخواسته حقانیت رهبر انقلاب را آشکارتر می‌کند

در خبرهای نارسانه‌های فارسی زبان آمده‌است که خانم بدرالسادات خامنه‌ای خواهر تنی رهبر انقلاب از ایشان اعلام برائت کرده است و به صف اغتشاش‌گران پیوسته است.
آخرین بار که نام خانم بدری خامنه‌ای بر سر زبان‌ها بود از مهدی کروبی عیادت کرده بود و تصویر وی منتشر شده بود؛ همین یک ماه قبل هم بود که خبر فوت شوهرش شیخ علی تهرانی منتشر شد.
«علی مرادخانی» معروف به شیخ علی تهرانی شاگرد امام بود؛ بعد از انقلاب به مجاهدین خلق و بنی‌صدر نزدیک شد. بعد از آنکه خبر امامت جمعه برادر همسرش(سیدعلی خامنه‌ای) را شنید دهان به تهمت و افترا باز کرد و بعد از فرار بنی‌صدر و رجوی، مدتی بازداشت شد و بعد از آزادی ناگهان از عراق سربرآورد.
بدری نیز بعد از رفتن شوهرش به عراق، دست فرزندانش را گرفت و از طریق ترکیه به عراق رفت، در خاطرات ۱۰ اردیبهشت سال ۶۴ مرحوم هاشمی رفسنجانی آمده است: آقای خامنه‌‏ای با ناراحتی، خبر از فرار [خانم بدری حسینی خامنه‏ای] خواهرشان را – که همسر شیخ علی تهرانی است – با پنج فرزندش، از کشور دادند. از ترکیه اطلاع رسیده است که او اکنون در ترکیه است ولی می‏خواهد به عراق برود.
شیخ علی در عراق برای اسرای ایرانی سخنرانی می‌کرد و علیه امام بدگویی؛ پا به‌پای منافقین به صدام خدمت کرد و وقتی تاریخ مصرفش تمام شد عذرش را از عراق خواستند!
براساس خاطرات شیخ علی تهرانی، وقتی دولت عراق می‌خواست به نحوی از شر او خلاص شود، نامه‌ای به آیت‌الله خامنه‌ای می‌نویسد و تقاضا می‌کند که همسرش و فرزندانش به ایران بیایند؛ یک ماه بعد از این نامه، از سفارت ایران می‌آیند و مقدمات سفر بدری خانم و فرزندان به ایران فراهم می‌شود.
شیخ علی تهرانی نیز بعد از آنکه در مرز ایران و عراق رها شد، به دست قانون سپرده می‌شود و به‌رغم آنکه سزاوار اعدام بود اما بعد از چند سال حبس آزاد گشت.
اگرچه نظام و شخص رهبری با خانواده شیخ علی از در کرامت وارد شدند اما آنها راه پدر را در پناه بردن به اجنبی پیش گرفتند. محمود مرادخانی سالهاست تحلیلگر شبکه‌های معاند است و فریده نیز برای فرح پهلوی پیام تبریک تولد می‌فرستد.
در میان منسوبان رهبر انقلاب البته نظیر اینها وجود دارد؛ محمود میردامادی پسردایی ایشان نیز فعال سیاسی خارج نشین بود و بعد از فتنه ۸۸ از کشور رفت؛  یا شخصی به نام حمیدرضا فروزان‌فر خواهرزاده رهبری که چندسال قبل علیه ایشان مصاحبه کرده بود.
این شکاف فکری و سیاسی میان بخشی از خانواده و شخص رهبری را البته باید به فال نیک گرفت چراکه مهر بطلان بر تهمت موروثی بودن حکومت است زیرا درد این افراد نزدیک شدن به کانون قدرت بود که رهبری هیچ‌گاه این اجازه را به این افراد نداد.
آنطور که در سابقه سلاطین ایران هست، با تشکیل دربار و تقسیم پست‌ها و مسئولیت‌ها میان اقوام درجه یک و نزدیکان خود طبقه‌ای ممتاز می‌ساختنند و این فضل و بخشش‌ها از اطرافیان گاه به همشهری‌ها هم سرایت می‌کرد؛ مانند آنچه صدام در حق تکریتی‌ها روا می‌داشت. با این‌وجود، آیت‌الله خامنه‌ای در میان بستگان خود مخالفینی دارد که مخالفت‌هایشان نه از سر دلسوزی و یا انتقاد از زیست نامعمول رهبر یک حکومت اسلامی، بلکه از سر عدم برخورداری از فضل و بخشش‌های درباری یا نداشتن مسئولیت است که نشان از خویشتن‌داری رهبر انقلاب در عدم تمتع اطرافیانشان در اداره کشور می‌باشد.
حتی در اداره بیت رهبری نیز کمتر چهره‌ای از منسوبان ایشان می‌توان یافت در حالی‌که شاید شیخ علی تهرانی دهانش به امام جمعه تهران یا مشهد قفل می‌شد یا دیگر اطرافیان با بهره‌مندی از رانت‌های دولتی دیگر علیه رهبری سیاه‌نمایی نمی‌کردند اما سلامت نفس و سلامت عمل رهبری مانع از گام گذاشتن در روال سابق ایران یا روال معمول حکومت‌های منطقه باشد.
این سیره رهبری امتداد همان سیره امام خمینی است؛ زمانی که نوه‌شان سید حسین را از دخالت در سیاست پرهیز داشتند یا با طرح مسئله نخست‌وزیری حاج احمد آقا مخالفت کردند‌ نشان دادند رأس نظام اسلامی با رژیم سابق و حکومت های منطقه تفاوت دارد.
خاطرات برخی محافظان و نزدیکان رهبری و مسئولان کشور در ادوار مختلف در باب ساده‌زیستی ایشان موید جمله معروف  عطاءالله مهاجرانی است که گفته بود حتی یک نقطه خاکستری در زندگی اقتصادی آیت‌الله خامنه‌ای وجود ندارد.

دیدگاهتان را بنویسید