اخیراً سران کاخ سفید، سیاست تمرکز بر فعالیتهای هستهای و اتمی چین را در پیش گرفتهاند و در مواضع اعلانی خود همواره با این تاکتیک در صدد پیشبرد پروژه «چین هراسی» برآمدهاند. در حالی که آمریکا ضمن برخورداری بیش از پنج هزار سلاح هستهای، تنها کشوری به شمار میرود که در طول تاریخ از بمب اتم استفاده کرده است.
به تازگی وزارت دفاع آمریکا (پنتاگون) با انتشار بیانیهای مدعی شد: ذخایر کلاهکهای هستهای عملیاتی چین به ۴۰۰ کلاهک رسیده و اگر گسترش تسلیحات هستهای چین با همین سرعت ادامه پیدا کند، احتمالاً تا سال ۲۰۳۵ ذخایر هستهای آن نزدیک به ۱۵۰۰ کلاهک اتمی افزایش خواهد یافت.
ادعایی که با واکنش سران پکن مواجه شد و «ژائو لیجیان» سخنگوی وزارت خارجه چین، آمریکا را متهم کرد که برای توجیه گسترش زرادخانه هستهای و حفظ هژمونی نظامی او، درباره آنچه که «تهدید هستهای چین» مینامد، بزرگ نمایی میکند.
ژائو با یادآوری این موضوع که چین هرگز خود را درگیر هیچ نوع رقابت تسلیحاتی نکرده است، گفت: پکن شدیداً به راهبرد دفاع هستهای و سیاست عدم آغاز درگیری اتمی پایبند است و همیشه نیروهای هستهایش را در پایینترین سطح آمادگی لازم برای تضمین امنیت ملی نگه میدارد.
کلاهکهای اتمی آمریکا، ۱۵ برابر چین
اگر چه در پیشبرد پروژه چینهراسانه کاخ سفید تردیدی وجود ندارد، ولی حتی در صورت تحقق این پیشبینی، ذخایر هستهای چین همچنان از ذخایر هستهای آمریکا و روسیه کمتر است.
باوجود اینکه حدود ۱۳ هزار کلاهک هستهای در جهان وجود دارد، هماکنون این دو کشور حدود ۱۲ هزار کلاهک هستهای در اختیار دارند که بالغ بر ۹۰ درصد کل سلاحهای هستهای جهان را شامل میشود و ۷ بازیگر دیگر تنها ۱۰ درصد از سلاحهای اتمی را در اختیار دارند.
بنابراین روسیه با ۶۲۵۵ سلاح هستهای در جایگاه نخست و آمریکا با ۵۵۵۰ کلاهک اتمی در جایگاه دوم قرار دارد. بعد از روسیه و آمریکا، چین با ۳۵۰ سلاح هستهای در جایگاه سوم ایستاده است.
پیشتر وزارت دفاع آمریکا در ماه نوامبر نیز پیش بینی کرد که چین تا پایان دهه جاری ذخایر هستهای خود را به چهار برابر افزایش میدهد و پکن احتمالاً قصد دارد تا سال ۲۰۳۰ دست کم ۱۰۰۰ کلاهک داشته باشد؛ موضوعی که با واکنش رسانههای دولتی چین مواجه شد و این ادعا را گمانه زنی مغرضانه دانستند و تاکید کردند که توان هستهای چین در پایینترین سطح نگه داشته میشود.
با وجود این، کارشناسان «مؤسسه تحقیقات صلح بینالمللی استکهلم» که به طور متداول ارزیابیهای سالانه ذخایر جهانی در زمینه هستهای را منتشر میکنند، بر این باورند که پکن طی سالهای اخیر تعداد کلاهکهای خود را افزایش داده است.
با نگاهی به نمودار فوق و اختلاف چشمگیر توان هستهای چین و آمریکا، پکن هنوز هم یک راه طولانی تا رسیدن به توان هستهای آمریکا با ۵ هزار و ۵۵۰ کلاهک دارد.
این شکاف در بودجه و هزینههای نظامی آمریکا و چین نیز آشکارا به چشم میخورد. در حالی که بودجه نظامی آمریکا ۷۶۸ میلیارد دلار برآورد میشود اما سهم چین ۲۷۰ میلیارد دلار (حدود یک سوم بودجه نظامی آمریکا) است.
آمریکا از لحاظ مداخلهگری و حضور نظامی در اقصی نقاط جهان نیز قابل مقایسه با چین نیست. ایلات متحده تا سال ۲۰۱۰ حدود ۱۰۰۰ پایگاه نظامی کوچک و بزرگ در جهان احداث کرده است که عمده آنها در اروپای شرقی، شرق و جنوب شرق آسیا و خاورمیانه قرار دارند.
چرایی بزرگنمایی آمریکا از توان اتمی چین
آمریکا بعد از درگیرشدن در بحران اوکراین با ابزارهای مختلف در صدد فشار بر چین و مهار این کشور برآمده است؛ از تلاش برای ایجاد بحران تایوان و درگیر کردن پکن در یک چالش بینالمللی تا دامن زدن به ناآرامیهای داخلی کنونی چین.
روزنامه «گلوبال تایمز» درباره گزارش اخیر پنتاگون نوشت که آنها قصد تضعیف چین را دارند و میخواهند درک عمومی و آگاهیها درباره این تجهیزات را تحت تأثیر قرار دهند.
این روزنامه اضافه کرد: اینکه گفته شود تعداد کلاهکها ۲۰۰ مورد و یا تقریباً در این حدود است، امری عادی است اما اینکه در گزارش اعلام شود چین حداقل در طول دهه آینده تعداد کلاهکهای هستهای خود را دو برابر خواهد کرد، ارسال یک پیام عمدی از ایالات متحده برای جهان است مبنی بر اینکه چین در حال توسعه زرادخانه هستهای خود است.
برخی نیز بر این باورند، انتشار گزارش وزارت دفاع آمریکا درباره توان تسلیحات اتمی چین، اقدامی از سوی واشنگتن در راستای متوقف کردن قدرت فزاینده پکن در عرصههای نظامی و روند بازدارندگی هستهای این کشور است.
جلب توجه افکار عمومی به زرادخانه هستهای و توان اتمی چین و انحراف افکار عمومی از توان بالای نظامی و هستهای آمریکا از دیگر اهداف پنتاگون از این گزارش است و اینکه واشنگتن به دنبال آن است با اعمال فشارهایی از این دست برای خلع سلاح اتمی چین و حتی روسیه استفاده کند.
آمریکاییها واقف هستند که توان تسلیحاتی اتمی آنها به مراتب بالاتر و زرادخانههای آنها انباشتهتر از چین است و فاصله دو کشور قابل مقایسه نیست ولی اینها تلاشی از طرف آمریکا است تا چین را وادار به شرکت در مذاکرات خلع سلاح هستهای کند.
البته دیدگاه دیگری نیز وجود دارد مبنی بر اینکه آمریکا برای توجیه گسترش زرادخانه هستهای و حفظ هژمونی نظامی او، نسبت به توان هستهای یا به عبارتی تهدید اتمی چین بزرگنمایی میکند.
بهره سخن
از نگاه ناظران، در زمینه کلاهکهای اتمی چین نیز بیش از آنکه ادعاهای مقامات کاخ سفید به واقعیت نزدیک باشد، یک بلوف سیاسی و فرار به جلو تعبیر میشود؛ پروژهای که اهداف چندگانهای همچون تضعیف و کنترل پکن، دور کردن توجهها از کلاهکهای اتمی پرتعداد خود، تهدید جلوه دادن این کشور برای صلح و امنیت جهان و غیره.
این شگردی است که چند دهه اخیر رژیم صهیونیستی زیر سایه حمایتی آمریکا علیه برنامه هستهای ایران در لوای اصطلاح «گریز هستهای» یا «فرار اتمی» (break out) به کار گرفته است؛ گریز هستهای اصطلاحی است که در مورد زمان لازم برای دسترسی به سوخت کافی برای ساختن بمب و یا مبادرت به انفجار اتمی، بعد از آغاز حرکت در این مسیر به کار میرود.
طی دو دهه گذشته ادعاهای مربوط به دستیابی ایران به سلاح اتمی به طور مداوم از بلندگوهای مختلف از سوی صهیونیستها فریاد زده میشود. این در حالی است که بیاعتباری و پوچی این سخنان رهبران رژیم اشغالگر قدس بر همگان آشکار شده و در پارهای موارد همچون نمایش نتانیاهو در سازمان ملل با یک بمب نقاشی شده، زمینههای استهزای بینالمللی آنان را فراهم آورده است.
این داستان تکراری و مضحک تا امروز دائماً تکرار شده است به طوری که در روزهای پایانی آبان ماه نیز مقامات رژیم به روزنامه «جروزالم پست» گفته بودند ایران تا رسیدن به توان انفجار و تحویل سلاح هستهای به دو سال زمان نیاز دارد. بنابراین تاکتیکی که از سوی رژیم علیه برنامه هستهای ایران به اجرا درآمده، همان تاکتیکی است که آمریکا طی ماههای اخیر علیه توان اتمی چین به کار گرفته است.