شایعه یا همان دروغ بزرگ اجتماعی یکی از معضل های اخلاقی جامعه ما است که هر روز در لباسی جدید رخ نمایی می کند. شایعات سایبری، اخبار جعلی و دروغ بطور فزاینده ای به عنوان نیروهای مخالف در برابر عملکرد دولت هستند. خصوصا زمانیکه امنیت ملی به خطر می افتد شایعات سایبری شکاف عمیق تری بین ملت و دولت بوجود می آورند.
این که افراد به چه انگیزه ای شایعه میسازند و آنرا پخش میکنند ازجمله بحث هایی است که روانشناسان اجتماعی و جامعه شناسان به آن پرداخته اند. در آمادگی پذیرش شایعه، تفاوت های فردی و اجتماعی و فرهنگی نیز دخالت دارند. افرادی که ازلحاظ اعتماد به نفس در سطح پایین تری قراردارند و همچنین افراد کم سواد که ازحوادث و اتفاقات پیرامونی خود بی خبرند، بیشترتحت تأثیر شایعه قرار میگیرند. افرادی که از سلامت روانی بیشتر برخوردارند، نسبت به افرادی که فاقد این ویژگی هستند، کمترشایعات را میپذیرند.
مهمترین کارکردهای شایعه عبارتنداز : تحریف را تاکید بر یک سوژه و موضوع خاص، تشجیع مخاطب برای توجه به یک موضوع، ارعاب مخاطب نـسبت بـه بـروز یـک وضـعیت احتمـالی، تضعیف یا تقویت روحیه جمعی در یـک وضـعیت خـاص، یـادآوری یـک موضـوع بـه منظـور فراموش سازی موضوع دیگر، بی اعتبار کردن وضعیتی خاص با هویـت آفرینـی بـرای شـرایط دیگر.
حوادثی که از یک شایعه شروع شد
امروزه نیز در جامعه ایران حدود دو ماهی است که با بروز حوادث و اتفاقاتی جامعه دچار شایعات فراوانی شده است. اینکه از همان ابتدا با ایجاد شایعه کشته شدن مرحومه مهسا امینی در بازداشت گاه گشت ارشاد بر زبان ها آمد عده ای به خیابان ها آمدند اما با وجود انتشار فیلم دوربین های مداربسته مشخص شد که با وی هیچگونه برخورد فیزیکی نشد و بر اثر سکته درگذشت.
اینکه چرا بعد از انتشار فیلم دوربین های مدار بسته باز هم عده ای از کف خیابان به خانه هایشان بازنگشتند می توان به دو مورد اشاره کرد یکی عده ای که ابتدا با برنامه ربزی قبلی توانستند مردم را با خود همراه کنند ولی بعد از مشخص شدن واقعه برای پیاده سازی اهداف خود که ایجاد آشوب بود همچنان در کف خیابان ها ماندند. دوم نباید از ایجاد شایعه سازی فوری و گسترده بعد از آن غافل شد که رسانه ها و شبکه های اجتماعی زنجیره ای مدام از یک سوژه دروغ به سوژه دیگر حرکت می کرد که اجازه پاسخگویی کامل نباشد و مردم را با حجم زیادی از دروغ ها و شایعات خود فریب دهند.
اما این شایعات چرا در این حد توانسته است بر بخشی از مردم کشورمان تاثیر گذاشته تا هم راستای اهداف آن عده از شایعه سازان حرکت کنند؟ اینکه در جامعه ما باید بیش از پیش بر سواد رسانه ای کار شود و آگاهی مردم را بالاتر ببرند شکی نیست اما عده ای نیز بودند که شایعات را نه بخاطر اصل خبر بلکه بر اعتبار کسی که آن محتوا را منتشر کردند پذیرفته است.
قبول شایعه بخاطر اعتبار انتشار دهنده
در جامعه های مختلف عده ای از افراد خاص جامعه هستند که چهره شناخته شده ای بین مردم دارند از جمله هنرمندان سینما و بازیکنان فوتبال که به واسطه نقش هایی که ایفا کردند توانستند در دل هواداران خود جا پیدا کنند. اما نباید از این مورد نیز غافل شد که عموما هرشخصی در زمینه ای مانند بازیگری یا فوتبال مهارت دارد و جزئی از طبقه مشهور و معروف کشور است اما دلیل نمی شود که حتما هم در زمینه های دیگر از جمله تحصیلات بالا و سواد رسانه ای بالا نیز متخصص باشد و جزئی از طبقه خاص جامعه حساب شود.
در دو ماه گذشته در ایران شاهد آن بودیم که عده ای از افراد مشهور یا همان سلبریتی ها با انتشار محتوایی که عموما از منبع انشتار آن یا درست بودن آن اطلاع نداشتند باعث گمراهی مردم کشورمان شدند. عده ای از سلبریتی ها مانند علی کریمی، مهران مدیری، کتایون ریاحی و … اقدام به انتشار اخبار دروغ در کشور کردند کار به آنجا کشیده شد که حتی تصاویر کشتار در کشورهای همسایه را به ایران نسبت دادند، صحبت هایی مانند عدم پخش برنامه هایی که آنها در ساخت آن مشارکت داشتند از صداوسیما را به میان آوردند و …
این هجمه از محتوایی که منبع و درستی آن صحبح نبود بر روان مردم تاثیر گذاشته و حتی زندگی عادی ان ها را مورد شعاع قرار داده است. به نحوی که با پمپاژ شایعات ناراحت کننده جامعه را به سمت فلج شدن از یک زندگی شاداب و عادی دور کرده است به نحوی که اگر کسی در فضای عمومی ابراز خوشحالی و شادی کند لشکر سایبری که برای پمپاز خبرهای دروغ ساخته شدند وی را مورد هجمه ها و رکیک ترین الفاظ قرار می دهند.
استفاده از فضای ملتهب و بی قاونی فضای مجازی یکی از دلایل این است که عده ای به خود اجازه می دهند هرمحتوایی را بدون اطلاع از اصل آن موضوع منتشر کرده و به خورد مردم دهند. نکته ای که سال هاست باید برای آن فکری می شد تا هرشخصی نتواند با انتشار محتوایی نادرست بر افکار عمومی تاثیر بگذارد.
قانونی برای امنیت جامعه
اما در روزهای گذشته مشاهده شد که بالاخره قوه قضاییه از مماشات با این افراد دست برداشته و برای افراد مشهور و سلبریتی هایی که دست به انتشار محتوای غیر واقعی زدند احضاریه فرستاده است تا حداقل با حضور در مراجع قانونی درباره محتوای انتشاری خود توضیح دهند و اگر منبع و سندی برای اثبات آن دارند ارائه دهند. از طرفی شکایت صدا وسیما از آن دسته از هنرمندانی که تنها بعنوان بازیگر و مجری در برنامه های تلویزیونی شرکت و دستمزد آن را تماما دریافت کردند اما در فضای مجازی با انتشار ویدئوهایی مبنی بر عدم پخش آن برنامه ها که مالک اصلی و حقوقی آن ها صداوسیما است باعث انحراف افکار عمومی شدند، باعث شد که دیگر کسانی به خود اجازه ندهند ابتدا با صداوسیما همکاری کنند سپس پس از دریافت حقوق خود و مشهور شدنشان به این مجموعه پشت پا بزنند و خود را از این مجموعه جدا بدانند.
از این رو مرکز رسانه قوه قضاییه اعلام کرد برخی چهره ها برای توضیح در خصوص انتشار مطالب غیر مستند یا توهین آمیز به دادسرا احضار شدند. این مرکز از محمود صادقی، پروانه سلحشور ، یحیی گل محمدی از جمله افراد احضار شده نام برد.این احضاریه از آن رو شکل گرفت که در پی برخی اظهار نظرهای بدون استناد در مورد وقایع اخیر، همچنین انتشار مطالب تحریک آمیز در جهت حمایت از اغتشاشات خیابانی، از سوی برخی چهره های سیاسی و همچنین تعدادی از سلبریتی ها این افراد امروز جهت پاسخگویی به مقام قضایی به دادستانی تهران احضار شدند.
جالب است طی روزهای گذشته از تعدادی افراد، در مورد صحت ادعاهای تحریک امیز مطرح شده در مورد اغتشاشات مستندات و ادله خواسته شده که با گذشت چند روز تا کنون هیچ مستند و دلیلی ارائه نشده است و در نتیجه این افراد جهت توضیح در خصوص مطالبی که منتشر کرده اند به دادسرا احضار شده اند. در همین رابطه همچنین طی یک هفته گذشته نیز پنج نفر از چهره های سینمایی جهت پاسخگویی در مورد انتشار مطالب غیر مستند و تحریک آمیز به دادسرا احضار شدند؛ الناز شاکردوست، میترا حجار ، باران کوثری ، سیما تیرانداز و هنگامه قاضیانی این افراد هستند.
این اقدامات باعث می شود که افراد به خصوص سلبریتی ها دیگر برای انتشار هرنوع محتوایی بدون استناد درست با آگاهی بیشتری عمل کنند و هرنوع محتوایی را در اختیار دنبال کنندگان خود قرار ندهند چرا که همه افراد در فضای مجازی نسبت به دنبال کنندگان خود مسئول اند.
اما اینکه این تحول در قوه قضائیه قابل ستایش است شکی نیست اما باید توجه داشت که می توان با تبدیل این قبیل کارها به قانون همه افراد جامعه را نسبت به انتشار محتواها در فضای مجازی مسئول کرد. همانند اینکه در فضای وب انتشار هر موضوعی از سوی پایگاه خبری و رسانه ها باید پیگرد قانونی قرار گیرد با ایجاد شرایطی برای فضای مجازی نیز میتوان همه افراد جامعه را نسبت به محتوای انتشاری خود در شبکه های اجتماعی مسئول کرد تا هرمحتوای بی استنادی در فضای مجازی منتشر نشده و از ایجاد شایعاتی که می تواند امنیت ملی را دچار مشکل کند جلوگیری شود.
از این رو باید جامعه بر وجود چنین قوانینی تاکید کند تا مجلس شورای اسلامی هرچه سریع تر قانونی برای پاسخگو کردن افراد برای انتشار شایعات و بی استناد در فضای مجازی تهیه کرده تا مردم بتوانند در سایه این قوانین به زندگی شاد و عادی خود ادامه دهند.