این هجمه رسانه ای اینک با انتخاب مجدد جنگ طلبان در اسراییل، با بازکردن جبهه جدیدی در کنار جنگ اوکراین که به روسیه فرصت تنفس بیشتری می دهد و با دشمنان منطقه ای ایران که در پی تخریب و تجزیه ایرانند هماهنگ است.
گزینه “تخریب سریع ” می تواند شامل یک جنگ کوتاه مدت و تخریب همه جانبه و سریع باشد. جنگ طولانی مدت در ظرفیت هیچ کدام از طرفین نیست و بازار جهانی را و بازار انرژی جهان را بیش از پیش متزلزل می کند. در این گزینه تصور و کینه و تحلیل با هم آمیخته است. تصور این است که با تحمیل یک جنگ کوتاه مدت مردم به خیابان ها خواهند ریخت و “کار رژیم یکسره” خواهد شد. این تصور البته با کینه عمیق درآمیخته است و همین سبب خطای تحلیلی آنان شده است. چه کار تمام بشود و چه نشود آنان کار خود را می کنند. البته که برای آنان بسته تر شدن فضای سیاسی ایران هیچ اهمیتی ندارد، چون هزینه آن را نه آنان، که مردم و نظام خواهند پرداخت.
ظرفیت جنگ طولانی مدت و دوام طرفین از سویی و ظرفیت بازدارندگی ایران از سوی دیگر از عوامل محاسباتی ورود در جنگ هاست. ظرفیت اتمی (ولو به تعداد اندک) می تواند مانع از به کار گیری سیاست تخریب سریع باشد؛ چنین ظرفیتی وجود ندارد. می ماند ظرفیت موشکی که آن هم بسته به ظرفیت «سپر ضد موشکی»، «تعداد موشک» برای کشدار شدن منازعه، «پایداری اقتصاد داخلی» برای دوام شرایط اقتصاد جنگی، ائتلاف سیاسی قدرت های اصلی بین المللی و عواملی از این دست دارد.
چین انگیزه ای برای ورود در چنین منازعه ای نخواهد داشت. می ماند روسیه که آنهم با توجه به درگیری اوکراین این وضع را به نفع خود خواهد دید.
چه باید کرد؟
یکم. جنگ روسیه و اوکراین مساله ما نیست. به هر شکل ممکن بایستی به صراحت و در عمل، مستقیم یا غیر مستقیم پای ما به چنین منازعه ای وارد نشود.
دوم. متاسفانه دیپلماسی عمومی کشور تقریبا تعطیل است و زمین بازی خود را صرفا در حالتی واکنشی تعریف کرده است. البته قابل درک است که این یک ضعف ساختاری در این دولت است اما به هر حال فعالیت های رسانه ای و گفتگوهای بین المللی با کشورهای اروپایی باید توسعه یابد. بویژه جای گفتگوهای رسانه ای دیپلمات های ایران با موثرین از رسانه ها و شخصیت های بین المللی خالی است. برای این گفتگوها باید از ظرفیت همه نیروهای ملی بهره بگیرید.
سوم. ایرانیان خارج از کشور مراقب باشند که هیزم چه آتشی را در خیابان های پایتخت های کشورهای غربی فراهم می کنند. مسایل داخلی ما نباید بهانه ای برای آتش افروزی فاشیست های جهانی به تبانی و تبهکاری اسراییل و “مجاهدین خلق” (اعم از قدیم و جدید) و عربستان بشود.
چهارم. اندیشه مهدویت، انتظار و آموزه فلسفه تاریخ شیعه به هیچ روی نباید با ایدئولوژی های «آپوکالیپس روسی» در هم آمیخته شود. “جنگ مقدس” کلیسای ارتدوکس روسیه و نظریه های آخرالزمانی ایدئولوگ های روسی کارکردی ناسیونالیستی برای تولید محتوا برای کشوری دارد که هفتاد سال در زیر سایه کمونیسم از هر گونه انگیزه برای پایداری تخلیه شده است.
متاسفانه مشاهده می شود که بطرزی ساده دلانه و خیالپردازانه نظام تصمیم گیری تحت تاثیر چنین القائاتی قرار گرفته و عملا کشور را به سوی جنگ پیش می برند؛ یا حداقل به استقبال آن می روند. مراقب چنین مارهای خوش خط و خالی باشید و بدانید اگر با جدیت با آن برخورد نکنید شما را به فنا می دهند. سرنوشت کشور را بازیچه خیالپردازان مقدس نما نکنید.
پنجم. پس از یک آرامش نسبی بایستی شرایط حذفی حاکم بر سیاست داخلی ترمیم و اصلاح شود. مهم این است که از هر جناحی که باشید چتر تدبیر خود را کلان ببینید تا خود را از منازعات جناحی بیرون بکشید و به فکر ایران، نظام و همه نیروهای سیاسی آن باشید.