آیا حمله به حرم حضرت شاهچراغ واقعا کار داعش بود؟

پس از حملۀ تروریستی به حرم حضرت احمد بن موسی علیه السلام، بدیهی‌ترین انتظاری که می‌رفت، منسوب شدن این حادثه از سوی مخالفین نظام به خود نظام بود. این اتفاق خیلی زود رخ داد، با انبوهی از متن‌های احساسی بی‌استدلال. اما چند متنی هم در فضای مجازی منتشر شد که سعی داشتند با بیان استدلال‌هایی، این حادثه را به جمهوری اسلامی منتسب کنند. یکی از راه‌ها، تشکیک در انتساب این عملیات به داعش بود.
به گزارش بولتن نیوز، شخصی به نام حسین احسانی رشته‌توئیتی در همین باره منتشر کرده است. احسانی، خود را کارشناس داعش و ولایت خراسان دولت اسلامی (داعش) و اهل پژوهش‌های امنیتی معرفی می‌نماید. حساب کاربری او (در لحظه نگارش این سطور) 4317 دنبال‌کننده دارد ولی رشته‌توئیتش در خصوص حوادث حرم حضرت شاهچراغ، تا لحظۀ نگارش این متن حدود 19 هزار و 500 لایک خورده و بیش از 8 هزار بار ریتوئیت شده است. (تصاویر رشته‌توئیت‌های او را در آلبوم پایین پست قرار می‌دهم).

داعش ولایت خراسان را مفروض قطعی در نظر گرفته است

آیا حمله به حرم حضرت شاهچراغ واقعا کار داعش بود؟
نویسنده در سراسر متن، منسوب بودن این عملیات به داعش ولایت خراسان را مفروض قطعی در نظر گرفته است. در حالی که تا این لحظه هیچ نشانه‌ای مبنی بر این مسئله منتشر نشده. ممکن است تروریست داعشی از نیروهای این شاخه از داعش باشد یا از شاخه‌ای دیگر. دستکم تا این لحظه نه از سوی داعش نه از سوی نهادهای امنیتی چنین مسئله‌ای تایید نشده. با این احتساب، تکیه بر اینکه داعش خراسان در عملیات‌های قبلی چنین کرده یا چنان نکرده، اساسا بلاموضوع است، در حالی که در متن احسانی، بخش مهمی از استدلال‌ها به همین مقایسه بازمی‌گردد.
در بند اول گفته «اسلحه‌ی استفاده شده، AKMS است که یک شاجر/خشاب ۴۵ عدد مرمی به همراه دارد. این نکته قابل توجه است که داعش به خصوص داعش خراسان برای جابه‌جایی راحت اسلحه، از شارجر‌های بزرگ ۴۵ مرمی استفاده نمی‌کند.»
این سخن صحیح نیست. عملیات‌های متعددی از داعش در ولایات مختلفش در سراسر جهان وجود دارد که به تناسبِ اسلحۀ در اختیار، سلاح عملیاتی را برگزیده. چه در عملیات‌های نظامی چه در عملیات‌های امنیتی، سلاح‌های مختلفی از سوی داعش استفاده شده است. استفاده از سلاح، بیشتر به این بازمی‌گردد که نیروهای داعش توانسته باشند از طرق مختلف (از جمله، غنیمت‌گیری) چه سلاحی به دست بیاورند.
اما حتی بر فرض اینکه استفاده از سلاحی سابقه نداشته باشد، نمی‌توان صرفِ استفاده از آن را دلیلی بر عدم انتساب عملیات به داعش دانست. به سادگی می‌توان فهمید وقتی قرار است فرد حداکثر تعداد گلوله را در عملیاتی تک‌نفره شلیک کند طبیعی است که از سلاحی با خشابی ‌پرفشنگ‌تر استفاده ببرد.
جا‌به‌جایی سلاح هم استدلال متینی نیست. چه این سلاح چه سلاح کوچک‌تر به راحتی در کوله‌پشتی‌های عادی جا می‌شوند. چنانکه در فیلم منتشرشدۀ دوربین‌ها مشخص است ضارب مسلسل خود را در کوله پنهان کرده بوده، پس نیازی به استفاده از سلاحی با حجم کمتر نداشته است.
احسانی می‌نویسد: «اسلحه چند بار گیر می‌کند و تا اینکه مهاجم مجبور می‌شود که شارجر را درآورد و دوباره آن را فعال کند. اشتباه این است که عموماً داعش به دلیل گروه ثروتمند، اسلحه‌ها و تجهیزات نو دارند.»
این هم استدلال صحیحی نیست. اتفاقا داعش گروه ثروتمندی نیست. در برهه‌ای به دلیل تسلط بر منابع گستردۀ زیرزمینی در عراق و سوریه و همچنین دریافت مالیات (به همراه دریافت کمک از حامیان تندرو و ثروتمند خود) داعش گروه ثروتمندی محسوب می‌شد. اما امروز وضعیت داعش بیش از هر زمان به دوران آوارگی نیروهای «دولت اسلامی عراق» (در زمان ابوعمر البغدادی و ابوحمزة المهاجر) در بیابان های شمال عراق شباهت دارد که زیر ضربات نیروهای مقاومت شیعه و نیروهای الصحوات سنی، تبدیل به گروهی کوچک و تحت تعقیب و بیابان‌نشین شده بودند. در همان دوران هم عملیات‌های دولت اسلامی عراق از عملیات‌های نظامی به عملیات‌های امنیتی تبدیل شده بود، درست مثل امروز داعش. بنابراین هیچ تعجبی ندارد که امروز داعش دسترسی محدودتری به سلاح داشته باشد و از سلاح‌های غنیمتی و قاچاق استفاده کند. استفاده از سلاح‌های غنیمتی و قاچاق، امکان اشکالات متعدد عملیاتی سلاح را بالا می‌برد. (تصاویری از عملیات‌های اخیر داعش با سلاح‌های مختلف، و انواع سلاح‌های غنیمتی این گروه را از کانال خود آنها در آلبوم پایین همین پست قرار می‌دهم.)
ضمن اینکه حتی ثروتمند بودن هم به معنای دسترسی به سلاح نو نیست. حتی ارتش‌های کلاسیک که بودجه‌های مشخص دارند نیز الزاما از سلاح‌های نو استفاده نمی‌کنند تا چه رسد به گروهی زیرزمینی. تفنگ، کالای موجود در خواربارفروشی‌ها نیست که به صرف ثروتمند بودن بتوان رفت و یک «سلاح نو» خرید!

در خصوص گیر کردن اسلحه نیز باید گفت در بین گروه‌های مسلح (چه مبارز چه تروریست) سابقۀ چنین امری وجود دارد. نواب صفوی در اولین ترور کسروی قصد داشت او را با سلاح هدف قرار دهد که تفنگش گیر کرد و مجبور شد با او گلاویز شود که در آنجا منجر به قتل کسروی نشد. مجاهدین خلق هم در برخی عملیات‌های خود با همین موضوع مواجه شدند. مثلا در جریان ترور سرتیپ طاهری تفنگ محمد مفیدی ابتدا گیر می‌کند و او نمی‌تواند شلیک را انجام دهد.
نمونه‌های گیر کردن سلاح در عملیات‌های مسلحانه فهرستی طولانی است.
احسانی ادامه داده: «همچنین نشان می‌دهد، فرد مهاجم اسلحه را قبلاً امتحان نکرده و یا اینکه اسلحه از یک انبار و یا اسلحه‌خانه بیرون کشیده شده است در حالی که داعش همیشه پولیگون‌های خود برای تمرین اسلحه دارند.»
او می‌خواهد تلویحا بگوید داعش این سلاح را از نیروهای امنیتی ایران تحویل گرفته است. اگر این عملیات توسط نیروهای امنیتی ایران طراحی شده بود، قطعا به دنبال موفقیت آن بودند. با این حساب باید سلاحی کاملا مجهز و آماده را تحویل او می‌دادند نه آنکه سلاحی را به صورت رندم از ته اسلحه‌خانه خارج کنند و به فرد بدهند! ضمن آنکه تمرین با سلاح، منافاتی با گیر کردن آن در صحنۀ عمل ندارد. در مواردی که بالاتر ذکر کردم هم اعضای تیمِ عامل، سلاح‌هایشان (و اساسا تیراندازی با همان سلاح‌های معدود که جز آن در اختیار نداشتند) را بارها امتحان کرده بودند اما سلاح در صحنۀ عملیات گیر کرده است. گیر کردن سلاح نه نشان از خارج شدن آن از اسلحه‌خانه دارد نه نشانۀ عدم تمرین فرد محسوب می‌شود. ضمن اینکه فرد داعشی ممکن است در هر نقطه‌ای (خصوصا خارج از ایران) بارها تیراندازی را تمرین کرده باشد و اینکه داعشی‌ها محل‌هایی برای تمرین سلاح دارند، منافاتی با آنچه روی داده ندارد. هرچند در اختیار داشتن محلی برای تمرین تیراندازی در داخل ایران، چندان با واقعیت سازگار نیست.
ضمنا شلیک خوب این تروریست که توانسته در مدت زمان دو دقیقه‌ای در محل‌هایی که تراکم زیادی هم نداشته 15 نفر را شهید کند و تعداد بسیار بیشتری را زخمی نماید، گواه تمرین‌ داشتن اوست.
در ادامۀ متن احسانی آمده است: «داعش خراسان به خصوص بعد از هجوم همیشه عده‌ای را گروگان می‌گیرد. اما در این حمله گروگان‌گیری نشده است، حمله‌ای سریع بوده است و مشخص نشده است که مهاجم چگونه کشته شده است.» این هم صحیح نیست. موارد متعددی از حملات داعشی‌ها حتی حملات داعش خراسان بوده که هیچ گروگان‌گیری‌ای در آن رخ نداده است. آخرین نمونه، حمله به آموزش‌گاه کاج در منطقۀ دشت پرچی کابل بود که بدون گروگان‌گیری انجام شد. در واقع باید گفت دقیقا برعکس گفتۀ احسانی، در اغلب عملیات‌های انغماسی داعش هیچ گروگان‌گیری ای رخ نمی‌دهد.
احسانی نوشته: «داعش عموماً متخصص حملات پیچیده (Complex Attack) است تا توانایی نیروی امنیتی را برای رفع حمله با چالش مواجه سازد. حمله‌ی مجلس و مقبره آیت‌الله خمینی همینطور بود.»

اینکه حمله به مجلس و حرم امام جزو حملات پیچیده تعریف می‌شود یا خیر، محل اختلاف است. اما حتی با فرض اینکه آن حملات جزو حملات پیچیده بوده، هیچ دلیلی ندارد که داعش ملزم باشد فقط به این دست از حملات اقدام کند. کانال‌ها و سایت‌های رسمی داعش مملو از حملات مختلف داعش در کشورهای مختلف است که اتفاقا در اغلب موارد، حملات پیچیده هم نیستند. (تصاویر نمونه‌هایی از بیانیه‌های داعش را در آلبوم پایین پست قرار می‌دهم.)
احسانی استدلال کرده: «داعش هیچ‌گاه حملات انفرادی انجام نداده است. همیشه سه یا چهار نفر از حمله‌کنندگان با همدیگر عملیات انجام می‌دهد. این حمله با تعجب فقط یک نفر حمله‌کننده داشته است. هنوز تصویری در شبکه‌ی اعماق یا النباء منتشر نشده است. همیشه تصویر حمله کننده با اعلامیه منتشر می‌شود.»
این سخن هم به وضوح غلط است. جای تعجب فراوان دارد که او خود را متخصص داعش (خصوصا داعش خراسان) می‌خواند و چنین سخنی می‌گوید. تاریخچۀ داعش در عملیات‌های امنیتی، مملو از عملیات‌های تک‌نفره است. باز هم نمونۀ واضح و اخیرش، همان حمله به آموزشگاه کاج کابل که به صورت فردی انجام شد.

حادثۀ حمله به حرم امام خمینی و مجلس

آیا حمله به حرم حضرت شاهچراغ واقعا کار داعش بود؟
در خصوص عدم انتشار تصویر هم باید گفت در بسیاری از موارد، خبر حملات داعش و بیانیه‌های پذیرش مسئولیت، در منابع داعش بدون تصویر فرد انجام دهنده منتشر شد. نمونۀ معروفش، حادثۀ حمله به حرم امام خمینی و مجلس است که داعش در عین انتشار بیانیه در ابتدا تصویر افراد را منتشر نکرد. مدتی گذشت تا فیلمی از اشخاصی که مدعی بود حمله‌کنندگان به آن دو محل هستند منتشر نمود. نمونه‌های متعدد دیگری هم وجود دارد که عملیات‌هایی بدون انتشار تصویر عاملان آنها خبری شده و داعش هم ضمن پذیرش رسمی مسئولیت، تصویری از عاملان منتشر نکرده است.
نمونۀ دیگرش که از قضا به داعش خراسان مربوط می‌شود، عملیات انتحاری خرداد 1401 در مقابل هتلی در ناحیۀ 10 کابل است که تعدادی از سران طالبان را هدف قرار داد. داعش نه تنها مسئولیت این عملیات را بر عهده گرفت بلکه حتی اسم فرد عامل (شهرام موحد) را نیز اعلام نمود. اما هیچ تصویری از او منتشر نکرد.
به عبارت دیگر، عدم انتشار تصاویر فرد عامل، امری کاملا سابقه‌دار در عملیات‌های گروه داعش است.
احسانی نوشته: «داعش همیشه برای ورود به محلاتی مثل شاه‌چراغ، محافظان اول را با ‌اسلحه‌ی کمری می‌کشد. حملات دانشگاه کابل، کاج، کوثر دانش بر همین سیاق بوده است. اما مشخص نیست که آیا محافظ دروازه‌ی اول شاه‌چراغ کشته شده است یا خیر. من تردید دارم که حمله توسط داعش انجام شده باشد.»
بی‌اطلاعی احسانی (که خوش‌بینانه، می‌تواند ناشی از تعجیل او در موضع‌گیری بوده باشد) نمی‌تواند دلیل مناسبی برای این سخن به شمار آید. در منطق، از نکات اولیه این است که عدم الوجدان (نیافتن) دلیل بر عدم الوجود (نبودن) نیست. او خبر ندارد که محافظ دروازۀ ورودی شهید شده است. فیلم‌های منتشرشده هم به وضوح نشان می‌دهد تروریست داعشی به محض ورود به دروازه، همان ابتدا اقدام به شلیک به محافظین می‌کند. همین یک نمونه، می‌تواند نشان دهد که تشکیک‌های احسانی، مبتنی بر تأمل علمی نیست.
احسانی ادامه داده: «داعش توانایی انسجام نیرو در چنین شرایط را با توجه به شرایط شمال افغانستان، شمال و شمال غرب عراق ندارد. از منظر تخنیکی، داعش عموماً چنین حملاتی را انجام نمی‌دهد.»

ثروت در گروه‌های تروریستی

این بخش از سخنان احسانی آشکارا با بخش‌های دیگر سخن خود او تعارض دارد. او در ابتدا داعش را گروهی ثروتمند عنوان کرده بود. ثروت در گروه‌های تروریستی، ناشی از انسجام نیروها و برپایی شبکۀ مالی زیرزمینی و کارآمد است. چگونه ممکن است گروهی زیرزمینی و تحت تعقیب با دشمنان فراوان، ثروتمند باشد در عین حال انسجامی نداشته باشد. ثروت در شبکه‌های تروریستیِ در حال ضربه زدن و ضربه خوردن، با یک کسب و کار عادی فرق دارد و تابعی مستقیم از میزان انسجام آنهاست. از این گذشته، نمونه‌های متعدد عملیات‌های داعش در شمال عراق و در خود افغانستان، که در کانال‌های داعش منعکس شده است (نمونۀ برخی از بیانیه‌های آنها در خصوص عملیات‌هایشان در برهۀ اخیر در این دو منطقه را در آلبوم پایین پست می‌آورم) نشانگر فعالیت و انسجام آنهاست. وانگهی، خودِ احسانی دستکم به سه مورد از عملیات‌های اخیر داعش («حملات دانشگاه کابل، کاج، کوثر دانش») تصریح کرده که هر سه در همین شرایط انجام شده‌اند. فراموش نکنیم که دستکم عملیات دانشگاه کابل از حیث نیاز به انسجام جهت طراحی و اجرا، از عملیات حرم حضرت شاهچراغ علیه السلام بسیار سخت‌تر بود.
در جمع‌بندی باید گفت پذیرش این عملیات از سوی داعش، بهترین گواه انتساب آن به این گروه تروریستی است و هیچ امر تازه‌ای در این عملیات رخ نداده که بتوان بر اساس آن، نسبت به چنین انتسابی تشکیک کرد.

دیدگاهتان را بنویسید