حاکمیت ملی هر سرزمین تعریف مشخصی در حقوق بینالملل دارد و نباید از سوی دیگر حکومتها مورد تعدی و تجاوز قرار گیرد.
پیشرفت فناوری موجب شده تا مرزهای سرزمینی و واقعی در دنیای مجازی مفاهیم گستردهتری را شامل شود.
از همین رو بسیاری از کشورها حملات سایبری را که مدیریت هوشمند یک سرزمین را مختل میکند در حکم حمله به مرزهای جغرافیایی و تجاوز به حریم آن کشور قلمداد کرده و متقابلاً پاسخی مشابه حمله نظامی به مرزهای جغرافیایی به آن میدهند.
کاملا واضح است که تحریک به اغتشاش، خرابکاری سایبری، هک سامانههای یک کشور، آموزش ترور، جنگ شهری یا ساخت مواد محترقه و منفجره برای تخریب اموال عمومی با استفاده از هر رسانهای در ردیف اعمال تروریستی یا حمایت از تروریسم بوده و علاوه بر جرمِ محقق شده، زیر عنوان دخالت در امور سرزمینی و داخلی کشور ثالث، خلاف تعهدات صلحطلبانه کشورها نسبت به یکدیگر خواهد بود.
از سوی دیگر بر اساس اصول بینالمللی پذیرفته شده و قواعد حقوق بشر، آزادی بیان که بارها به عنوان بستری برای توهین به اعتقادات و هنجارهای دینی، قومی و جنسیتی مورد سوء استفاده قرار میگیرد و بر خلاف فلسفه وجودی خود موجب ایجاد ستیز و جنگ میشود، بر این اصل تاکید دارد که ملل مختلف و عقاید متفاوت در بیان اظهار نظرهایشان آزاد میباشند.
در این میان و در جریان اعتراضاتی که طی روزهای اخیر در کشور ما با تلاش فزاینده گروهها و جریانهای سیاسی خارجنشین و سرویسهای جاسوسی به اغتشاش کشیده شد، علاوه بر بهرهگیری گسترده و کمسابقه از ابزارهای ارتباطی برای ترویج خشونت و آموزش اقدامات تروریستی و ایجاد آشوب در ایران، رخدادهای شگفتآور دیگری نیز از سوی مدعیان آزادی بیان به وقوع پیوست.
طی روزهای گذشته ایراد عمدی گوگل نسبت به بستر روبیکا و حذف دو نرمافزار (اپلیکیشن) ایرانی در سیستم عامل اندروید توسط گوگل ضمن آنکه بر خلاف قوانین این شرکت است، اقدامی آشکار برای محدودسازی حق حکمرانی سایبری از سوی ایران است.
بر اساس آمارهای ارایه شده از سوی مراکز رسمی در حال حاضر بیش از ۳۵ میلیون کاربر به صورت ماهانه از روبیکا استفاده میکنند و اقدامات گوگل در زمینه وارد کردن ایرادات بیدلیل به این بستر (پلتفرم) بیش از آنکه ماهیتی فنی داشته باشد اقدامی کاملا سیاسی است.
همه نرمافزارهای پیامرسان در ابتدای نصب از مخاطب برای دسترسی به گالری اجازه میگیرند و وارد نمودن این ایراد به روبیکا از سوی گوگل، تنها تلاشی برای مشوش نمودن اذهان کاربران بوده و هیچگونه توجیه فنی ندارد.
محدودسازی بسترهای ایرانی که موفقیت قابل توجهی در جذب مخاطبان داشته و طبیعتا با منافع یا ایدههای غرب همسو نمیباشند در کنار تحریم رسانههای غیر همسو با غرب در ایران از جمله «نورنیوز، تسنیم، فارس و کیهان» بی آنکه از نظر محتوایی با چارچوبهای اخلاقی یا تعهدات بینالمللی کوچکترین زاویهای داشته باشند، از جمله اقداماتی است که میتوان آن را «استبداد سایبری و رسانهای» قلمداد کرد.
جهان غرب در حالی که با وجود تذکرات مکرر از سوی گزارشگرهای سازمان ملل همچون خانم «النا دوهان» با تداوم تحریمهای دارویی و غذایی علیه ملت ایران حق حیات آنها را به گروگان گرفته، همچنان با ارائه تفاسیر بسته از حقوق بشر و پر رنگ جلوه دادن آن در حوزه دسترسی به اینترنت و فضای مجازی با چنین اقداماتی حتی حاضر به پذیرش حق انتخاب از سوی کاربران نیز نیست.
غربیها بهویژه آمریکا در شرایط فراگیری ویروس کرونا و در حالی که مردم کشورمان در شرایط بسیار سختی برای مقابله با این بیماری قرار داشتند، حاضر به رفع تحریم غذا و دارو نشدند اما اینک با معافیت شرکتهای فعال در حوزههای سایبری آنان را موظف به مداخله در حکمرانی سایبری ایران برای حمایت همهجانبه از روند تبدیل اعتراض به اغتشاش در کشورمان نمودهاند.
به راستی بیتوجهی آشکار به سلامت و جان شهروندان ایرانی که حتی فراگیری کرونا نیز نتوانست به آن پایان دهد چگونه با اشک تمساح از سوی غرب برای کمک به آزادی مردم ایران قابل جمع است؟!
اهداف پیگیری پروژههایی چون استارلینک، محدودسازی بسترهای ایرانی و همچنین تحریم رسانههای ایرانی در کنار استفاده از ابزارهای رسانهای برای توسعه تروریسم و ترویج خشونت هرگز نمیتواند در پس شعارهای دروغین دفاع از حقوق بشر پنهان شود و هرگز اعتمادی را نسبت به خیرخواهی غرب برای مردم ایران ایجاد نخواهد کرد.
این اقدامات ضمن آنکه با اصول پذیرفته شده در مناسبات بینالمللی در تضاد است دخالت آشکار در امور داخلی کشورمان محسوب شده و به طور قطع با واکنش متناسب از سوی ایران روبرو خواهد شد.