وقتی در اردیبهشت سال جاری رهبری عزیز انقلاب در سخنانی زمانهای پیش رو را بسیار سخت و دشوار ترسیم نمودند شاید بسیاری از ما مردم و و ناظران سیاسی به اهمیت این سخنان و تلاش برای رمز گشایی از این سخنان اهتمامی نشان ندادند . اما امروز که با فتنه ای به بزرگی تمامی جبهه کفر و نفاق روبرو شده ایم باید سریعا از غفلت و رخوت این سالها سریعا خارج شویم که اگر نجنبیم شاید بعدا برای هر اقدامی دیر باشد:
1- وسعت این فتنه چنان وسعت گرفته است که حتی می توان آنرا جنگ احزابی دانست که دشمنان به قصد نابودی انقلاب اسلامی با تمام توش و توان خود خود وارد میدان شده اند. به ترکیب استفاده همزمان و هماهنگ توان نرم افزاری و سخت افزاری دشمن توجه کنید تا به عمق این سخنان پی ببرید.
2- دیکتاتوری رسانه ای چنان سنگین است که در هر بخشی از فضای مجازی کشور که وارد شویم براحتی می توان بوی فتنه و براندازی را در کلیت رسانه های مجازی و مکتوب و در لابلای کلمات و تهدیدات نوشتاری آن استنشاق نمود. در فضای غبار آلود فتنه تنها کسانی راه را گم نخواهند کرد که بقول شهید همت گوش به صدا و جهت توپخانه رسانه ای دشمنان و عناصر میدانی آنان در خیاباهای و دانشگاههای کشور داشته باشند و ببینند که این توپخانه کدام جهت و کدام خاکریز را گلوله باران می کند که همانجا سنگر های خودی شناخته خواهند شد.
3- در دو هفته گذشته عوامل اصلی فتنه میدانی فتنه گران و خاکریزهای ایشان بشرح ذیل مورد شناسایی قرار گرفت:
– به زعم ایشان انقلابی فمنیستی – شما بخوانید کودتای نرم- در جریان بود که در آن زنان و دختران برهنه میدان داری می کردند.
– کشته سازی های سریالی زنان و دختران جوان در استان های مهم کشور نشان داد که زنان در این حرکت نقش اصلی را بر عهده خواهند داشت. چه در توهین به فرهنگ دینی و برهنگی در خیابان و چه در مرگ و کشته شدن برای اهداف براندازان در سایه.
-سنگر اصلی این فتنه قطعا فضای مجازی است و رهبران آن نیز بر عهده سلبریتی ها قرار دارد. کسانی که در اشرافیت و رفاه زدگی گوی سبقت را از همطرازان غربی خود نیز ربوده اند.
– نگاهی به پراکندگی جغرافیایی فتنه‌گران نشان داد که تحریک قومیت ها با محوریت زنان، حمله به مراکز امنیتی و نظامی، حمله به زنان محجبه، آتش زدن پرچم، تخریب امکانات و اموال عمومی و قتل و غارت اموال ملت و در آخرین حادثه حمله یک عنصر تکفیری به حرم حضرت شاهچراغ (ع) و… اصولا در این قالب نمی گنجد و نباید ساده انگارانه از کنارش گذشت.
– مشخص نبودن یک رهبر هدایت گر برای برخی ها اینگونه القا می شود که این حرکت موجودی بی سر است که عاقبتی جز مرگ و نابودی ندارد اما بنظر راقم اینگونه نیست یادمان نرود که نباید حساب برخی از اصلاح طلبان و کسانی که تربیت شده کارگاه های اموزشی اساتید امنیتی دوران دولت اصلاحات در کشور و خصوصا وزارت کشور وقت هستند را از یاد ببریم. آنان که خود امروز به برکت دولت اعتدال به تاجر- سیاستمدارانی تبدیل شده اند که نظریاتی همچون ” فشار از پایین و چانه زنی از بالا، یا استفاده از سلبریتی ها، و یا گسترش حرکت های خیابانی از شمال شهرها به مناطق جنوبی و از تهران به شهرستانها و… را امروز به منصه ظهور رسانده و خود نظاره گر میدانی شدن آن هستند.
– اصولا حوادث تروریستی را می توان آخرین مرحله هم برای مدافعان انقلاب اسلامی و هم برای اغتشاشگران و تروریست های غربی و منطقه ای و وطنی دانست. استقامت مدافعان انقلاب اسلامی بادر نظر گرفته عمق حملات نرم و افزاری و سخت افزاری دشمنان که با حضور مردم در خیابانها و عدم همراهی با فتنه گران بود را باید یک پیروزی بزرگ تلقی کرد ، اما برای فتنه گران نیز بکار بردن سلاح گرم را می توان شکست نرم افزاری و اجبار دشمن در ورود به فاز سخت افزاری و مسلحانه نامید.
