طی هفتههای اخیر شاهد برکناری سعید محمد از جایگاه دبیر شورای عالی مناطق آزاد و ویژه اقتصادی کشور بودیم. این در حالی است که مناطق آزاد قرار بود به افزایش صادرات و توسعه اقتصادی کشور و به خصوص منطقه هدف کمک کند، اما طی سالهای اخیر به دروازه ورود کالاهای کشورهای دیگر به ایران شده اند و شاهد خروج میلیاردها دلار سرمایه مردم از این نقاط بودیم که منفعتش فقط به نورچشمیها رسید.
در همین باره نیز سعید محمد؛ دبیر سابق شورای عالی مناطق آزاد تجاری-صنعتی و ویژه اقتصادی در برنامه زنده تلویزیونی صف اول که ۲۴ مرداد پخش شد، اظهار کرد: کارکرد اصلی مناطق آزاد در اسناد بالادستی، صادرات، تولید، ارزآوری، ورود تکنولوژیهای جدید و فعالیت شرکتهای دانش بنیان و امثال آن بوده، اما کارکرد مناطق آزاد تا به امروز راضی کننده نبوده و نتوانسته اند هم پای مناطق آزاد رقبای ما در منطقه رشد کنند.
سید حسن موسوی فرد؛ کارشناس اقتصادی ضمن اشاره به اینکه مناطق آزاد در تحقق اهدافشان از جمله افزایش صادرات، جذب سرمایه و محرومیت زدایی موفق نبودهاند، گفت: این مناطق زیرساخت و بودجه لازم برای تحقق اهداف را ندارند و فقط از واردات و زمین فروشی کسب درآمد میکنند.
به گزارش دانشجو با وجود یک سال از حضور سعید محمد در راس شورای عالی مناطق آزاد، همچنان شاهد چالشها و نقاط ضعف در این حوزه بودیم. چالشهایی که به عقیده بسیاری از کارشناسان مربوط به اشخاص در این مناطق نیست، بلکه نحوه و ساختار انتخاب مسئولان این مناطق عامل اصلی آن است و هنوز بعد ۳۰ سال فکری دبرای آن نشده است.
باتوجه به مطالب مطرح شده و با توجه به برکناری سعید محمد از سمت دبیر شورای عالی مناطق آزاد، گفتگویی با فردین کریمی؛ کارشناس اقتصادی با موضوع بررسی علل برکناری دبیر شورای عالی مناطق آزاد کشور داشتیم که مشروح آن در ادامه تقدیم میشود.
ما شاهد برکناری آقای سعید محمد از این سمت بودیم. بسیاری معتقد بودند که ایشان در عملکردش ضعف داشت. به نظر شما علت برکناری آقای سعید محمد چه میتواند باشد؟
برخلاف نظر اکثریت یا کارشناسانی که در این حوزه اظهارنظر کردند و اخیرا در یکسری از سایتهای که در این موضوع صحبت کرده بودند و ضعف عملکردی جناب آقای سعید محمد را علل برکناری ایشان از جایگاه دبیری مناطق آزاد گفته بودند برخلاف اینها بنده معتقدم که حداقل برکناری آقای سعید محمد از جایگاه دبیری شورای عالی مناطق آزاد به دلیل ضعف عملکردی ایشان نبود ایشان از ابتدا گزینه وزیر محترم اقتصاد برای جایگاه دبیری نبودند و طی یک فرآیند سیاسی جایگاه دبیری مناطق آزاد را به ایشان سپردند و زمانی که ساختار دبیرخانه مناطق آزاد تغییر کرد و از ذیل نهاد ریاست جمهوری وارد یعنی ذیل دستگاه اقتصادی کشور و وزارت اقتصاد کشور تعریف شد وزیر محترم اقتصادی در یک فرآیند سیاسی ایشان را از این جایگاه خلع کردند و شخص دیگری را به عنوان سرپرست دبیرخانه انتخاب کردند؛ لذا به نظر بنده ضعف آقای سعید محمد دلیل برکناری ایشان نبوده و فرآیندهای سیاسی دلیل اصلی برکناری ایشان از جایگاه دبیری مناطق آزاد بوده است.
شما گفتید که سیاسی کاری در این زمینه موثر بوده که ایشان برکنار شده است. به نظرتان چه ساختارهایی باید در کشور در قسمتهای مختلف تغییر کند که ما شاهد این سیاسی کاریها نباشیم و به نظر شما برای اینکه یک شخص دیگری در این مسند بنشیند چه خصوصیتی باید داشته باشد؟
ما در تقریبا سه دهه گذشته که از تجربه مناطق آزاد در کشور ما میگذرد هنوز شاخص مناسبی برای انتخاب نه دبیر مناطق آزاد و نه مدیر عاملان سازمانهای مناطق آزاد نداریم و اکثریت این افرادی که وارد سازمان مناطق آزاد شدند یا به عنوان هیئت مدیره یا مدیر عاملان مناطق آزاد در سه دهه گذشته انتخاب شدند طی یک فرآیند سیاسی بود و دبیر هم به همین صورت یعنی در طول سه دهه گذشته ما شاخصی برای اینکه یک فرد باید چه مولفههایی را داشته باشد برای مناطق آزاد در نظر نگرفتیم تا امروز هم این وجود ندارد. شخصی که به عنوان دبیر انتخاب میشود دوستان و کسانی که با او همفکر و هم راستا هستند را به عنوان مدیر عامل منطقه آزاد انتخاب میکند با رفتن ایشان بقیه هم میروند و این عدم ثبات مدیریتی در مناطق آزاد کشور ما همیشه باعث چالشهایی شده و فعالین اقتصادی در مناطق آزاد ما همیشه از این در رنج بودند. یکی از مسائل این سیاسی کاری برای مناطق آزاد به وجود آورده این است که مدیریت در سازمانهای مناطق آزاد ما نه بر مبنای یک چشم انداز و راهبردی که ما برای مناطق آزاد ترسیم کردیم بلکه بر مبنای سلیقه افراد مدیریتها تغییر میکند یعنی ممکن است یک مدیر عامل سلیقه اش امروز توسعه زیرساخت در فلان حوزه منطقه آزاد باشد ممکن است مدیر عاملی که سال بعد میآید سلیقه اش نباشد و مجموعه پروژهها را بخواباند و تعلیق کند و وارد یک فضای دیگر شود. برای اینکه ما از این وضعیت بیرون بیاییم اولا نیاز به این داریم که در سطوح مختلف حاکمیتی این فهم ایجاد شود که مدیریت منطقه آزاد یک فرآیند و کار تخصصی است و هر شخص سیاسی نمیتواند مدیریت منطقه آزاد را برعهده بگیرد باید این باور در سطوح مختلف در دولت در مجلس در مجمع تشخیص و جاهای مختلف باید این فهم به وجود بیاید که اولا مدیریت منطقه آزاد یک کار تخصصی است اگر واقعا میخواهیم منطقه آزاد کارآمد باشد لذا مدیریتش هم باید یکسری شاخصههایی داشته باشد باید اولا اقتصاد را متوجه شود اقتصاد آزاد و الزامات اجرایی اقتصاد آزاد باید اقتصاد جهانی را بشناسد راه و چاه ورود به اقتصادهای بازار جهانی راه و چاه توسعه همکاریهای اقتصادی با دیگر کشورها را بداند لذا اگر این مولفهها شناسایی شود و یک فرد هم وقتی معرفی میشود مطابق با این مولفهها و تجارب شخصی که این فرد داشته باشد حداقل دستاورد بهتری را در منطقه آزاد شاهد هستیم.
اینکه ما بر مبنای سلیقه افراد اینکه هر کسی هر جایی اضافه آمد حالا او را بگذاریم در منطقه آزاد این به مدیریت منطقه آزاد کمکی نمیکند نکته بعدی اینکه اگر ما برای مناطق آزاد چشم انداز میان مدت و بلند مدت داشته باشیم یعنی نقشه راه هر منطقه آزاد مشخص باشد شخصی که به عنوان مدیر عامل منطقه آزاد یا به عنوان دبیر شورای عالی مناطق آزاد انتخاب میشود میداند که باید در این چارچوب حرکت کند باید در این راستا حرکت کند حتی اگر ما شخصی را پیدا نکردیم که مولفههای لازم برای مدیریت منطقه آزاد و یا دبیری شورای عالی مناطق آزاد را داشته باشد حتی اگر آن مولفهها را نداشته باشد، اما مناطق آزاد ما مسیر حرکت شان و جایگاه اقتصادی شان و چشم اندازهای میان مدت و بلند مدت داشته باشند این مدیر عامل میداند که باید در این مسیر حرکت کند تا چه مقداری از مسیر را طی کرده و الان باید تا زمانی که هست در چه سمت و سویی حرکت کند؛ لذا ما، چون این مسئله را هم نداریم در کشور، چون نقشه راه مناطق آزاد ما مشخص نیست لذا مدیریت در مناطق آزاد ما سلیقهای است و اگر مولفههایی که عرض کردم را در نظر بگیریم حداقل به مدیریت در مناطق آزاد ما کمک بیشتری میکند.
به عنوان جمع بندی اگر سخنی هست بفرمایید.
با تعریف ساختار دبیرخانه ذیل وزارت اقتصاد جایگاه مناطق آزاد ما و جایگاه دبیرخانه عملا یک تنزل جدی پیدا کرد و یکسری تعارض در حوزههای مدیریت از این به بعد ما بیشتر شاهد خواهیم بود و یکی از عمدهترین دلایلی که سرمایه گذارها چه در داخل کشور و چه در خارج از کشور رغبت و تمایلی برای حضور در مناطق آزاد ایران ندارند تعارضهای مدیریتی و گرفتاریهای اقتصادی است که برای این سرمایه گذارها به وجود آمده در طی سه دهه گذشته. زمانی که مدیر عامل منطقه آزاد یعنی مدیر عامل سازمان مناطق آزاد حکمش را از طرف رئیس جمهور میگرفت دیگر دستگاههای وزارتخانه و دستگاههای دولتی حاضر نبودند اختیارات خودشان را به این مدیر عامل تفویض کنند و فعال اقتصادی که وارد مناطق آزاد میشد هم باید با سازمان منطقه آزاد درگیر میشد هم با دستگاه وزارتخانههایی که در سرزمین اصلی وجود داشت این باعث میشد که تعارضهایی به وجود بیاید. با وجود اینکه آن مدیر عامل هم در ماده ۲۷ قانون چگونگی اداره مناطق آزاد و هم در ماده ۶۵ احکام دارایی توسعه به عنوان بالاترین مدیر اجرایی آن منطقه شناخته میشد اما اکنون حکم دبیر توسط وزیر اقتصاد زده میشود و مدیر عاملی که باید توسط دبیر معرفی شود آن باید حکمش توسط چه کسی زده بشود که دیگر دستگاهها به او تفویض اختیار کنند و عملا شما هم جایگاه مدیر عامل در سازمان منطقه آزاد را تنزل دادید و هم جایگاه دبیر را و این حداقل یکی از دلایلی است که باعث میشود از این بعد تعارضهای مدیریتی بیشتر به وجود بیاید و این تضادهای مدیریتی به وجود بیاید چرا که مدیر عامل منطقه آزاد یک جایگاهی از نظر سیاسی نخواهد داشت و حکمش اعتبار جدی نخواهد داشت و حتی خود دبیر از نظر جایگاه سیاسی دیگر اعتباری نخواهد داشت این باعث میشود که گرفتاری فعالین اقتصادی در منطقه آزاد به مراتب بیشتر شود و لذا حاکمیت باید سریعا یک تصمیم جدی درحوزه مدیریت مناطق آزاد اتخاذ کند.