اسرائیل برای مهار آنچه «تهدید ایران» قلمداد می کند، به دنبال همکاری نظامی با کشورهای عربی خلیج فارس است و حتی از «ناتوی خاورمیانه» سخن می گوید؛ اما چنین مفهومی دست کم در آینده نزدیک نمی تواند چیزی بیش از یک افسانه باشد.
به گزارش میدل ایست نیوز، هیچ شکی درباره اشتیاق اسرائیل به اتحاد نظامی با کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس وجود ندارد. اسرائیل از مدتی پیش پیشبرد روابط امنیتی دوجانبه با بحرین، عمان، قطر، عربستان سعودی و امارات متحده عربی را آغاز کرده است به این امید که شاید بتواند علیه ایران یک ائتلاف دفاعی تشکیل دهد. اسرائیل بارها زنگ خطر را درباره افزایش نفوذ ایران در خاورمیانه و همچنین اتحاد این کشور با بازیگران مسلح غیردولتی مانند حزب الله لبنان، حوثی ها در یمن و شبه نظامیان حشد الشعبی در عراق به صدا در آورده است. اسرائیل به شدت نگران برنامه هسته ای ایران است و حتی موفقیت احتمالی در مذاکرات برای احیای برجام بین ایالات متحده و ایران تاثیری در این نگرانی نخواهد داشت. اسرائیل نگران این مساله است که اگر توافق هسته ای سال 2015 ایران احیا و تحریم های اعمال شده علیه این کشور برداشته شود، تهران با دسترسی منابع مالی قابل توجهی که خواهد داشت، در جهت نمایش قدرت خود در منطقه اقدام کند. با این حال، در صورت نابودی توافق، چشم انداز دستیابی ایران به بمب هسته ای افزایش می یابد که تعادل نظامی در منطقه و فراتر از آن را متزلزل می کند. (ایران هر گونه نیت برای دستیابی به سلاح هسته ای را رد کرده است.) در حال حاضر، اسرائیل تنها دارنده سلاح های هسته ای در خاورمیانه قلمداد می شود؛ اگرچه هرگز علنا به داشتن چنین توانایی اذعان نکرده است.
با در نظر گرفتن این شرایط، شماری از مقامات و حتی رسانه های اسرائیلی سفر رئیس جمهوری جو بایدن به منطقه خاورمیانه در ماه ژوئیه را تاییدیه ای برای ائتلاف نظامی اسرائیل و کشورهای عربی خلیج فارس معرفی و حتی اینطور بیان کردند که توافق بر سر نوعی سامانه دفاع هوایی مشترک قریب الوقوع است. با این حال، به نظر می رسد که جاه طلبی اسرائیل فراتر از آن چیزی است که کشورهای عربی خلیج فارس حاضر به پذیرش آن باشند؛ کشورهای شورای همکاری از ارسال هر گونه پیام امیدوارکننده ای به اسرائیل درباره محتمل بودن چنین ائتلافی خودداری کردند.
درست است که روابط اسرائیل و کشورهای عربی خلیج فارس در حال قوی تر شدن است. امارات و بحرین از زمان امضای توافقنامه ابراهیم در سال 2020 که راه را برای روابط کامل دیپلماتیک هموار کرده، روند عادی سازی روابط را به سرعت طی کرده اند. اسرائیل در ماه مه اولین قرارداد تجارت آزاد خود را با یک کشور عربی، با امارات، منعقد کرد و همچنین، در حال پیشبرد مذاکرات تجارت آزاد با بحرین است. گردشگران اسرائیلی و اماراتی نیز در حال سفر در هر دو جهت هستند. اسرائیل با فروش سامانه دفاع هوایی به امارات و هواپیماهای بدون سرنشین و سامانه های ضد پهپاد به بحرین موافقت کرده است. همچنین، یک مقام ارشد در وزارت امور خارجه بحرین تایید کرده است که موساد اسرائیل در این پادشاهی «حضور» و در همکاری اطلاعاتی مشارکت دارد.
اما محدودیت هایی نیز برای گسترش روابط وجود دارد. ابوظبی و منامه مانند سایر پایتخت های خلیج فارس معتقدند که اتحاد نظامی با تل آویو علیه تهران خطر بسیار بزرگی برای تحریک جنگ با ایران را به همراه خواهد داشت و مزایای محدودی دارد. از این رو، آنها صراحتا از هر چیزی که آنها را به طور مستقیم روبه روی ایران قرار دهد، فاصله می گیرند. و فارغ از اینکه مذاکرات برای احیای توافق هسته ای ایران موفق باشد یا شکست بخورد، آنها احتمالا به همین مسیر ادامه خواهند داد.
تلاش های اسرائیل برای همکاری نظامی منطقه ای
باید اشاره کرد که اتحاد نظامی با کشورهای عرب خلیج فارس، سومین رکن استراتژی اسرائیل در مقابله با طرح قدرت ایران در خاورمیانه است. اولین رکن، توسعه یک گزینه نظامی معتبر برای وارد آوردن ضربه اساسی به برنامه هسته ای ایران قلمداد می شود که اسرائیل قصد دارد از طریق ایالات متحده آن را محقق کند. با این حال، اظهارات دولت بایدن تا به امروز این بود که ایالات متحده تنها به عنوان آخرین چاره از گزینه قدرت نظامی استفاده خواهد کرد. دومین رکن، تلاش ها برای تضعیف برنامه های موشکی و هسته ای ایران از جمله از طریق فشار اقتصادی هماهنگ بین المللی و حملات مخفی و سایبری اسرائیل به تاسیسات ایران و همچنین ترور افراد کلیدی ایران را شامل می شود.
اما در رابطه با رکن سوم، مقامات اسرائیلی معتقدند اتحاد نظامی با کشورهای شورای همکاری در خدمت اهداف چندگانه آنها خواهد بود. اسرائیل با ترغیب کشورهای عربی خلیج فارس به یک اتحاد نظامی، پیش از هر چیزی هدف ایجاد یک سامانه دفاع هوایی جمعی مبتنی بر توانمندی های نظامی متحدان و دستیابی به سه مزیت اصلی را دنبال می کند: اول، اسرائیل در سطح کاملا نظامی از مزیت دسترسی حسگرهای واقع در کشورهای خلیج فارس برخوردار خواهد شد که به معنای فرصت بیشتر فرماندهان اسرائیلی برای مقابله با هرگونه حمله احتمالی ایران است؛ دوم، تشکیل ائتلاف نظامی به تقویت این تصویر که اسرائیل از گزینه های نظامی بیشتری برخوردار است کمک می کند و می تواند به معنای موقعیت بازدارندگی بهتر باشد؛ سوم، این ائتلاف سیاسی می تواند پشتوانه ای برای دکترین منزوی کردن ایران نه تنها در سطح جهانی، که در خاورمیانه، باشد.
در حقیقت، حتی تبلیغات درباره احتمال ظهور چنین اتحادی، فارغ از واقع بینانه بودن یا نبودن آن، برای اسرائیل سودآور است. مقامات اسرائیلی سعی کردند از فرصت سفر ماه ژوئیه جو بایدن به منطقه در همین راستا استفاده کنند.
با این حال، رئیس جمهوری ایالات متحده هیچ اظهارنظر مشخصی درباره این ائتلاف نکرد و ایده اتحاد نظامی اسرائیل با واکنش سرد مقامات کشورهای عرب شورای همکاری مواجه شد. انور قرقاش، مشاور دیپلماتیک رهبر امارات، گفت: «ما آماده همکاری هستیم، اما نه همکاری که هیچ کشور دیگری در منطقه را هدف قرار دهد و من به طور خاص به ایران اشاره می کنم.» شاهزاده فیصل بن فرحان آل سعود، وزیر امور خارجه عربستان، نیز در یک کنفرانس مطبوعاتی ایده «ناتوی عربی» را رد کرد و گفت که کشورش در هیچ مذاکراتی درباره چنین اتحادی شرکت نداشته است. او بعدتر اضافه کرد که پادشاهی سعودی دست خود را به سوی ایران دراز کرده و مذاکرات تا به امروز مثبت بوده است.