«جان بولتون» مشاور امنیت ملی دوران ریاست جمهوری ترامپ و بیست و پنجمین سفیر ایالات متحده در سازمان ملل متحد در دوان جرج بوش پسر، در یک اظهارنظر جدید خواستار ترور ولادیمیر پوتین، رئیس جمهوری فدراسیون روسیه شد. صحبتی که بار دیگر صراحت تروریست بالذات بودن ایالات متحده آمریکا را به نمایش گذاشت و یادآور اقدامات تروریستی بیشمار رژیم آمریکا شد.
به گزارش رجانیوز؛ ماجرای مسئولیت جان بولتون در دولت پیشین آمریکا فراز و نشیب بالایی داشت. به رغم هماهنگی بالای وی با دولت ترامپ او و رئیس جمهور وقت آمریکا در نهایت به اختلاف خوردند تا جاییکه سرانجام وی در سپتامبرسال ۲۰۱۹ از کاخ سفید اخراج شد. بولتون نیز بعد از آن به نوشتن کتابی با عنوان «اتاقی که در آن اتفاق افتاد» پرداخت و ترامپ بعد از انتشار کتاب وی، در توییتی در مورد او نوشت: «جان بولتون دیوانه، از دروغ و داستانهای دروغ ساخته شده است. همه چیز درباره من خوب گفته شده بود تا روزی که من او را اخراج کردم. یک احمق ملال آور و بدخلق که فقط خواهان جنگ بود. او هرگز سرنخی پیدا نکرده است. بوش نیز او را اخراج کرد، چون بیکفایت است» گرچه به جرات میتوان این سخنان رئیس جمهور پیشین آمریکا در خصوص بولتون را در مورد خود وی و بسیاری از اعضای هیات حاکمه آمریکا گفت.
بولتون، در تمام طول زندگی خود خواهان جنگ علیه ایران و کره شمالی است. بیشترین کشوری که در کتاب جان بولتون نام آن ذکر شده، «ایران» است که بیش از ۳۷۲ بار تکرار شده است. او که در گردهمایی تیر ۱۳۹۶ سازمان مجاهدین خلق در پاریس شرکت کرده بود و در سخنرانی خود گفته بود که «ایران جشن چهلمین سالگردش را نمیبیند.» وی با عدم این اتفاق، بار دیگر نیز در سال ۲۰۱۹ گفت: «امیدواریم در سال ۲۰۱۹ چنین اتفاقی را در تهران جشن بگیریم.»
اما اظهارات اخیر بولتون در مورد ترور پوتین، یادآور اصطلاحی به نام «تروریسم دولتی» است که بارها مقامات غربی، جمهوری اسلامی ایران را به آن متهم میکنند درحالیکه حال یک مقام ارشد سابق آمریکا، علناَ رئیس جمهور یک کشور را تهدید به ترور میکند.
چه کسی لایق عنوان «تروریسم دولتی» است؟
پس از انقلاب اسلامی برخی کشورهای غربی نظیر آمریکا، آلمان، آرژانتین و انگلیس، سازمانها و دادگاههای بینالمللی، جمهوری اسلامی ایران را به دست داشتن در اقدامات تروریستی یا حمایت از گروههای تروریستی مختلف متهم کردهاند.
در گزارش آمریکا درباره تروریسم در سال ۲۰۱۶ که توسط وزارت امور خارجه این کشور در ۱۹ ژوئیه ۲۰۱۷ در هفت فصل منتشر گردید، ادعا شد که «ایران همچنان در راس کشورهای حامی تروریسم است وتهدیدهای ایران علیه منافع آمریکا و متحدان آن باقی است. نیروی قدس سپاه پاسداران به همراه متحدین خود و عوامل ایران، به نقش بیثباتکننده در درگیریهای عراق، سوریه و یمن ادامه دادند. همچنین این کشور به تأمین سلاح و منابع اقتصادی گروههای شبه نظامی شیعی در بحرین نیز ادامه دادهاست.» کلی کرفت، سفیر وقت آمریکا در سازمان ملل متحد نیز ایران را دولت «حامی شماره یک تروریسم در جهان» نامید.
این اظهارات عجیب درحالی است که آمریکا و رژیم صهیونیستی در طول چند دهه اخیر کشکول شومی از جنایات بشری و تروریسیتی را گرد آوردهاند، بی آنکه مسئولیت بینالمللی سنگینی را عهده دار شده باشند. رویکرد متناقض این دولتها در مواجهه با تروریستهای القاعده و داعش، تعرض و تجاوز به خاک کشورهای منطقه در دهههای اخیر با اقسام عملیات نظامی و استفاده از ابزار و ادوات مختلفی از فشنگ و موشک و پهپاد گرفته تا استفاده از سلاح های نامتعارف دارای اورانیوم خفیف شده، تهدید نسلها و تخریب محیط زیست، تأسیس مراکز نظامی و افزایش سلاحهای هستهای، مساعدت به جنگ افروزی و ثروت اندوزی در سایه فروش و تجارت سلاح، به تاراج بردن سرمایههای ملی کشورها و به ویژه طمع به ذخایر نفتی آنان، اقدام علیه امنیت دولتهای مشروع و دخالت در ساخت نظام سیاسی آنها، و … در زمره جرایمی نابخشودنی است که این کشور با بهرهگیری از بهانههای نخنمای حقوق بشری و آزادی ملتها، که امروزه بی ارزشی آن و عدم پایبندی خود آمریکا به این ارزش ها، بیش از پیش آشکار میشود، انجام داده است.
ترور سردار حاج قاسم سلیمانی نمونهی آشکاری از زیرپا گذاشتن قوانین بینالمللی و«تروریسم دولتی» توسط آمریکا بوده است، این مهم چنین نتیجه میرساند که حقوق بینالمللی و دادگاههای بین المللی و در راس آن سازمان ملل متحد در معنای واقعی کلمه به کمترین شکل نیز ارزشی ندارد. چراکه در این رابطه رئیس جمهور وقت ایالات متحده آمریکا، دونالد ترامپ؛ در اقدامی بیسابقه و شرمآور، به طور رسمی و از سوی بالاترین مقام اجرایی خود، دستور جنایت علیه فرمانده نظامی عالی رتبه یک کشور عضو سازمان ملل متحد را در خاک کشوری ثالث صادر میکند. این در حالی است که نفس حضور آمریکا در عراق، بر اساس قواعد حقوق بین الملل فاقد مشروعیت و پشتوانه حقوقی است و با استقلال و تمامیت ارضی عراق در تناقض و تنافی به سر می برد و از سوی مقابل، حضور سردار سلیمانی و هیأت همراه، با توجه به دعوت رسمی مقام عراقی، کاملا موجه و مشروع بوده است.
جمهوری اسلامی ایران همواره خود بزرگترین قربانی ترور و تروریسم بودهاست. گروه تروریستی منافقین بیش از ۱۷ هزار نفر مردم بیگناه ایران را بعد از سال ۱۳۵۷ ترور کرد. این گروه خونخوار حتی رئیس جمهور، نخست وزیر و بسیاری از مقامات دولتی و لشگری این نظام را به شهادت رساند و قائدتا هم به لحاظ حقوقی و هم اخلاقی، اقدام متقابل در قبال این گروه، در کشورهای دیگر که مامنی برای خرابکاریشان علیه ایران شده بود، به جمهوری اسلامی ایران این مشروعیت و حق را میدهد تا از اقدامهای آینده آنها به هرصورت در مکانی جلوگیری کند.
برخی از دادگاههای غربی، جمهوری اسلامی را متهم به «تروریسم دولتی» و یا عملیاتهای تروریستی کردند که در اکثر آنها، جمهوری اسلامی تبرئه شد و یا اینکه نتوانستند شواهدی بر دال دخالت ایران در آن عملیاتها پیدا کنند.
به عنوان نمونه در ۲۴ ژوئن ۱۹۹۶ برابر با ۴ تیر ۱۳۷۵ خورشیدی بر اثر انفجار یک کامیون بمبگذاریشده در پایگاه نیروهای آمریکایی در شهر خُبَر عربستان، ۱۹ سرباز آمریکایی کشته و حدود ۴۰۰ تن زخمی شدند. در ابتدا افبیآی ایران را مسئول این بمبگذاری دانست؛ امّا ویلیام پری، وزیر دفاع آمریکا در زمان بیل کلینتون، در سال ۲۰۰۷ اعلام کرد به این نتیجه رسیدهاند که بمبگذاری کار القاعده بوده و نه ایران. ۱۹ سال بعد در سال ۱۳۹۴ نیز رسانههای عربستانی از دستگیری عامل انفجار«احمد المغسل»خبر دادند.
«تروریسم دولتی»، گرچه واژه ای است که توسط غربیها و آمریکاییها علیه کشورهایی نظیر ایران استفاده میشود اما خود مصداق اتم آن هستند. آمریکا و رژیم صیهونیستی بزرگترین تروریسم دولتی و حامی گروههای تروریستی نظیر داعش، القاعده و … بودند. به تعبیر رهبر معظم انقلاب: «تروریسم دولتی، امروز جزو واضحترین کارهای آمریکایی هاست.»