همه چیز از تصویر بدن نیمه جان یک دختر روی تختی در بیمارستان شروع شد.دختری که در کمتر از سه روز تبدیل شد به نمادی برای مخالفت و اعتراض؛اعتراض به آنچه که ما آنرا “رویه های نادرست” گشت ارشاد میدانیم و عدهای مخالفت با حکم صریح حجاب.
اما همین اعتراض به رویه نادرست گشت ارشاد و پلیس امنیت اخلاقی تنها محدود به همان یکی دو روز پس از فوت مهسا امینی بود. از روزهای بعد، از همان روزی که روسری بر سر چوب آتش زده شد و نسرین افضلی کمپین سوزاندن قرآن به راه انداخت همه چیز تغییر کرد. دیگر کسی یادش نمی آمد ماجرا چه بود. حالا از کومله و پژاک گرفته تا فسیل شده های آلبانی نشین به دور جنازه مهسا حلقه زده بودند تا درست مثل یک کفتار سهمی از این جسد داشته باشند.
هرکدام از کفتار های دور جنازه برای چیزی دندان تیز کرده بودند؛ یکی میخواست کردستان خودمختار شود و آن یکی میخواست تا پایش به داخل قبر نلغزیده رویای رهبری ایران را به گور نبرد! حالا دیگر هیچ کدام از اینها نه زن را میخواستند و نه زندگی را.
اما ما کجای این غائله ایستاده ایم؟ ما در کنار همان هایی هستیم که ایران را ایرانستان میخواهند میخواهند میگویند “ژن ژیان ازادی”؟ یا در کنار آنهایی که ورق های قرآن را پاره می کنند و میسوزانند و ادعای برابری خواهی و آزاداندیشی دارند؟
شاید هم ناستاده ایم. شاید بازیچه ایم در دست مریم رجوی و مسیج علینژاد و سرکرده های کومله. شاید نمیفهمیم امروز آن روزی نیست که هم از توبره جمهوری اسلامی بخوریم و هم از آخور براندازها! امروز دقیقا همان روزی است که باید بدانیم کجا ایستاده ایم؛ روبروی اسلام یا پشت سرش. مدافع نظام اسلامی یا مخالفش؟
امروز همان روزی است که من و توی دانشجو باید بشکنیم آن دستی را که کیلومترها دورتر از مرزهای ایران، مارا به وسط تجمعاتی هل میدهد که بانی هایش از روز روشن برایمان واضح ترند.
امروز من و تو باید بدانیم که “زن زندگی آزادی” نه بدنبال مطالبات زنان است، نه زندگی را میفهمد و نه آزادی ذرهای برایش مهم است. این روزها، ما ایستاده ایم در کنار انقلابی که به برکت خمینی کبیر و خون هزاران شهید و ایستادگی یک ملت به ثمر نشست.
این روزها، ما ایستاده ایم در کنار دستانی که در فرودگاه بغداد به زمین افتاد اما اجازه نداد کوچکترین صدایی از تیر و ترکش های عراق و سوریه و افغانستان در ایران هم شنیده شود. این روزها، ما ایستاده ایم؛ تکیه داده به عصای پیر جماران، به دستان مجروح ولی فقیه زمان و به شانه های استوار نظام اسلامی.
شما کجا ایستاده اید؟