پروژه امنیتی اول مهر که رهبری اشاره کردند، چه بود؟

کار دشمن نشستن روی زخم جامعه و حادثه آفرینی از طریق آن است و در این تردیدی نیست. در همه حوادث تلخ اجتماعی و سیاسی سالهای گذشته دشمن ورود کرده است. در پرونده مهسا امینی میزان فعالیت دشمن بیش از حد معمول آشکار است، هزاران محتوا جهت دار منتشر کردند که به وضوح در آن از آشوب کشیدن کشور، اعتصاب، شکستن اقتدار امنیتی و انتظامی کشور، زیر سوال بردن اعتقادات اسلامی، تحریک به اقدامات تروریستی در شمال غرب و جنوب شرق کشور و سوریه‌سازی ایران دیده می‌‍شود.

حتی فیلم‌های آموزش ساختن بمب‌های دست ساز، نحوه شورش و اعتصاب و حتی معرفی نقاط و مراکزی که باید در اولویت اعتصاب قرار بگیرند و نحوه مقابله و آسیب رساندن به نیروهای امنیتی را عملا در رسانه‌های خود نمایش دادند که هیچ رسانه رسمی در جهان همچین کاری را نمی‌کند و تنها رسانه‌های وابسته به گروه‌های تروریستی چنین رویه‌ای دارند. اما شما به صراحت مشاهده می‌کنید که بی‌بی‌سی فارسی و ایران اینترنشنال دقیقا همین کار را می‌کنند و عملا مجری عملیاتی طرح از قبل برنامه‌ریزی شده اغتشاش در شب و اعتصاب در روز بودند و همچنان هستند.

پروژه‌ای کاملا امنیتی که نقش این دو رسانه در آن هدایتگری و بسترسازی آن هست و یکی با صراحت بیشتر و دیگری به صورت تلویحی آن را اجرایی کرد و البته در همان گام های اول باقی ماندند. اما دقیقا اینجاست که اهمیت نقش‌آفرینی خواص در این نوع بزنگاه‌های سیاسی و امنیتی خود را نشان می‌دهد. زیرا این طراحی‌ها برای آنکه در افکار عمومی اثر بگذارد نیازمند مواضعی از طرف خواص داخلی برای تکمیل پازل و معتبر‌شدن روایت آنها در محیط داخلی ایران است. قضیه مهسا امینی را دوباره با دقت مرور کنید. دشمن نیازمند این بود که از همان ابتدا افکار عمومی بدون تحقیق و بدون معطل ماندن برای اظهار نظر مراجع قانونی باور کند که مرگ مهسا امینی یک قتل توسط نیروی انتظامی بوده است. برای معتبرسازی این روایت به شدت نیاز داشتند که در افکار عمومی ایران این نوع روایت از ماجرای مهسا امینی را در داخل معتبر شود و برخی از خواص ولو از سر دلسوزی این خدمت را رایگان و راحت برایشان انجام دادند.

اما رهبری فرمودند: «اگر قضیّه‌ی این دختر جوان هم نبود، یک بهانه‌ی دیگری درست می‌کردند برای اینکه امسال در اوّل مهر کشور ناامنی درست کنند.»

دشمن پس از شکست مجدد پروزه تابستان داغ در ایران در بستر نارضایتی‌های اقتصادی، اینبار سراغ اجرای یک پروزه جدید امنیتی از طریق شکاف‌های فرهنگی و اجتماعی رفت. از مدت‌ها قبل با کمک یک ضلع داخلی با تخریب و ایجاد شبهات فراوان بر ای گشت ارشاد که به نسبت دیگر ماموریت‌های پلیس از کوچکترین واحدهای عملیاتی هست، به عنوان نقطه‌ای برای ایجاد حس نفرت از نیروهای انتظامی قرار دادند تا در بزنگاه بتوانند نیروهای تحریک شده انتقام جو خودجوش به همراه گروه‌های سازماندهی شده را به صحنه درگیری و بستر ملتهب ایجاد شده هدایت کنند. همچنین تلاش کردند دو قطبی کاذب باحجاب و بدحجاب درست کنند تا ابزاری شود برای به سرانجام رساندن پروژه امنیتی اصلی که از قبل طراحی کرده‌اند.

این در حالیست که روند علمی کشور گرچه با همت حاکمیت در ایام کرونا همچنا روند خود را ادامه داد ولی با بازگشایی حضوری دانشگاه‌ها در امسال سیر جهشی دوباره‌ای به خود می‌گرفت و این موضوع که یکی از اصلی‌ترین زیرساخت‌های تقویت هرچه بیشتر ایران قوی است، تحملش برای دشمنان ایران سخت بود و هست. از سوی دیگر روی کارآمدن جریان انقلابی سبب بازگشت دانشگاه به جایگاه حل مشکلات کشور و فاصله گرفتن از محل نزاع ها و محل جولان جریانات سیاسی شد و این موضوع برای دشمن مطلوب نبود.

به همین دلیل برای دشمن اول مهر ماه و آغاز بازگشایی پرشور دانشگاه و مدارس پس از کرونا، زمان فرا‌رسیدن هنگامه اجرایی کردن عملیات آشوب و اغتشاش و سرگرم‌سازی کشور به حوادث و حاشیه‌ها بود. اما وفات مرحوم مهسا امینی و بستر فرآهم شده پس از آن، سبب شد که پروژه آشوب در مهر ماه را زودتر از زمان تعیین شده شروع کنند. در هر صورت پس از خیابان، دانشگاه بستر اصلی اجرا و ادامه این پروژه ضدامنیتی هست و بخشی از قشر پیشرو دانشجو بیش از گذشته باید دقت کند که ناآگاهانه در بازی پیچیده امنیتی از قبل طراحی شده که موجودیت خود ایران را هدف گرفته، قرار نگیرند.

دیدگاهتان را بنویسید