اغتشاشات اخیر در ایران که به بهانه فوت مهسا امینی و با سوء استفاده از مطالبه مدنی گروههایی از مردم معترض شکل گرفت، همچون موارد پیشین با حمایت همهجانبه جریانهای معاند و ضدانقلاب و تلاش برای موجسواری بر بستر شکل گرفته، همراه شد.
در این میان عملکرد رسانههای فارسیزبان مخالف جمهوری اسلامی بار دیگر نشان داد که ادعای حرفهای و بیطرف بودن این رسانهها گزاف بوده و رویکرد خصمانه آنها علیه ملت ایران نه تنها موجب سلب آسایش و امنیت جامعه شده که حتی تبدیل به مانعی بزرگ برای نتیجه رسیدن مطالبات گروههای معترض نیز شده است.
حال و پس از آنکه دروغهای مکرر این رسانهها بخش وسیعی از مخاطبین آنها را دچار تناقضهای آشکار نموده، بیبیسی فارسی به عنوان یکی از سردمداران جنگ رسانهای علیه ملت ایران به این تکاپو افتاده تا با آسمان و ریسمان بافی و مظلومنمایی از خود رفع اتهام کند.
در همین خصوص؛ روز گذشته حساب اینستاگرامی این شبکه در مطلبی به نقل از وبلاگ سردبیران بیبیسی فارسی در مطلبی با عنوان «بیبیسی؛ بیطرفی، صحت و شفافیت» سعی کرد چهره مخدوش خود را باز سازی کند.
بسیاری از مخاطبین بیبیسی فارسی بهدلیل رفتار هدفمند و جنگافروزانه این رسانه در جریان اغتشاشات اخیر با انتقاد از خلافگوییهایی که دروغ بودنشان آشکار شده، سوالات زیادی را در مورد چرایی وجود تناقض میان ادعای رفتارحرفهای و بیطرفانه با اقدامات جهتدار و تحریکآمیز بیبیسی فارسی مطرح کردهاند که مسئولین این رسانه را بهشدت نگران کرده است.
تکرار ادعای بیطرفی، صداقت و شفافیت در متن منتشر شده از سوی بیبیسی برای پاسخگویی به منتقدین در حالی است که دستِکم طی دو هفته، تیترهای جهتدار و یکطرفه این شبکه با حجم زیادی از اخبار و اطلاعات دروغ و تصاویر تقطیع شده و بعضا آرشیوی عملا دست گردانندگان این شبکه را رو کرده و پاسخ قانع کنندهای برای عملکرد خود ندارند.
سردبیران بیبیسی فارسی در حالی مدعی بیطرفی هستند که عدم توجه مطلق به افراد و جریانهایی که نسبت به اغتشاشات (حتی با پذیرش اعتراضات) معترض هستند در تولیدات این رسانه کاملا مشهود است، حال آنکه بیطرف بودن منطقا ایجاب میکند که یک رسانه جمیع جوانب یک رخداد را بدون هرگونه سوگیری پوشش دهد و قضاوت را به مخاطبین واگذار نماید.
عدم بازتاب تصاویر رفتارهای هنجارشکنانه اغتشاشگران در آسیب رساندن به اموال شخصی و عمومی، نپرداختن به شهدای امنیت و شیوه های بسیار خشن در به شهادت رساندن آنها، عدم پوشش مراسم گستردهای که مخالفین اغتشاشات در ایران برگزار کردند، عدم بازتاب دیدگاه سلبریتیهایی که برخلاف میل ضدانقلاب موضع گرفتند، عدم پوشش تظاهراتی که توسط موافقین جمهوری اسلامی در کشورهای مختلف برگزار شد، عدم اشاره به اقدامات عناصر شرور، تروریست و تجزیهطلب در غرب و جنوب شرقی کشور و… در کنار انتشار پرحجم ویدیوهای ارزیابی نشده و بعضا آرشیوی و… شاهدی روشن بر بطلان ادعای بیطرفی و صداقت بیبیسی فارسی است.
در این میان پاسخ به این سوال حائز اهمیت است که چرا شبکهای چون بیبیسی حاضر میشود اعتبار ظاهری خود در رخدادهایی این چنین به حراج بگذارد؟ در پاسخ به این سوال، آنچه منطقا به ذهن متبادر میشود این است که گردانندگان این شبکه بدون درس گرفتن از موارد مشابه در گذشته نسبت به پایگاه اجتماعی و اقتدار سیاسی و امنیتی جمهوری اسلامی ایران دچار اشتباه محاسباتی شده و همچنان نسبت به اثرگذاری اقدامات خود برای ایجاد آشوب، ناامنی و بیثباتی در ایران در توهم به سر میبرند.