بررسیها نشان میدهد که اگر چه خشکسالی و سدسازی موجب خشکیدن دریاچههای داخلی شده و تلاشهایی برای احیای آنها هم انجام شده اما این خشکیدن در پس خود منابع مالی زیادی (استخراج لیتیوم) به همراه دارد.
خشکیدن دریاچههایی مانند ارومیه، دریاچه نمک قم، بختگان، هامون، جازموریان و … در ایران که تقریبا از اواخر دهه هفتاد نمایان شد، دلایل متعددی دارد که هر یک در جای خود قابل بررسی است. اما به استناد گزارشهای رسانهای، وجود منابع عظیم «لیتیوم» در کف این دریاچهها شاید یکی از دلایل توجه ناکافی به روند خشک شدن این منابع مهم طبیعی و تعلل در احیای آن باشد.
لیتیوم و کاربرد آن
لیتیوم یک فلز قلیایی نقرهای-سفید و نرم با عدد اتمی ۳ است. این عنصر در شرایط استاندارد دما و فشار سبکترین فلز و کم چگالیترین عنصر جامد است. به دلیل واکنشپذیری بالای لیتیوم، هرگز نمیتوان آن را به صورت عنصر آزاد در طبیعت پیدا کرد و همواره در بخشی از یک ترکیب شیمیایی که بیشتر یونی است، پیدا میشود. از آنجایی که لیتیوم در آب حل میشود، به صورت یون در آب اقیانوسها و به صورت نمک در آبها و [خاک]رس هم دیده میشود. لیتیوم و ترکیبهای آن کاربردهای فراوانی دارند از آن جمله در شیشه و سرامیک پایدار در برابر گرما، آلیاژهای با مقاومت بالا نسبت به وزن که در فضاپیماها کاربرد دارد، باتریهای لیتیوم خودروهای برقی و در مصارف پزشکی به عنوان دارو است.
بیشترین و بزرگترین دخایر لیتیوم دنیا در بولیوی و افغانستان وجود دارد که حتی تعدادی از کارشناسان یکی از دلایل کودتای بولیوی و جنگ امریکا در افغانستان به ویژه در دوران ترامپ را دسترسی به معادن غنی لیتیوم در این کشور میدانستند. بزرگترین معادن لیتیوم ایران هم در شرق کشور و در استان خراسان جنوبی در شهر نهبندان و اطراف بیرجند قرار دارد. بعد از آن دریاچه نمک قم، چهارمحال و بختیاری و اصفهان هم دارای این معدن هستند. این ماده یک نوع خاک معدنی هست که حتی از آب شور هم به دست میآید.
چند دریاچه در ایران خشک شده است؟
شاید نتوان به درستی تعداد دریاچههای خشک شده ایران را به دست آورد، اما برخی از آنها را به دلیل اهمیت اکولوژیکی میتوان مد نظر داشت. مهمترین و بزرگترین آن، دریاچه ارومیه است که به نظر میرسد این روزها نفسهای آخر را میکشد و چیزی تا مرگ کامل آن باقی نمانده است. دریاچههای هامون در استان سیستان و بلوچستان در مرز شرقی ایران، دریاچههای کافتر، بختگان، مهارلو، پریشان و طشک در استان فارس، دریاچه جازموریان در جنوب کرمان و غرب سیستان و بلوچستان، تالاب گاوخونی در استان اصفهان، دریاچه نمک و حوض سلطان در استان قم و … از جمله مهمترین دریاچههای خشک شده ایران هستند که دست بر قضا برخی از آنان مانند دریاچه نمک قم، تالاب حوض سلطان، دریاچه ارومیه و … از جمله مهمترین منابع غنی «لیتیوم» هستند.
ایران از معدود کشورهایی است که به مقادیر مناسبی از ذخایر عناصر نادر خاکی و فلزات با ارزش دسترسی دارد که بعد از فرآیند اکتشافات پهنههای معدنی در سال ۱۳۹۳، شناسایی ذخایر لیتیوم از جمله اتفاقاتی بود که در این اکتشافات رخ داد و فلزات کمیابی مانند فلز لیتیوم در مناطق مختلف کشور در مقادیر مناسب رصد شد و استحصال نیمهصنعتی آن در دستور کار قرار گرفت.
بیشتر عناصر نادر خاکی و فلزات کمیاب برای استخراج به تکنولوژی بالایی نیاز دارند و بر خلاف دیگر محصولات معدنی در حجم کم و در ابعاد کیلوگرم خرید و فروش میشود که همین امر به علت قیمت بالای آنها و سختی استحصالشان بوده و در صورتی که بتوان در استحصال و تولید این مواد به مزیت رسید، در عمل ارزش افزوده بالایی خواهند داشت، زیرا فلزی مانند لیتیوم در صنایع «هایتک» مصارف بسیاری دارد و استفاده از آن از سال ۲۰۱۵ تاکنون بیش از ۱۰ برابر افزایش داشته است.
اکتشاف و استخراج این فلز نیاز به فناوریهای بالایی دارد و با توجه به اینکه امروز دنیا به سمت اتومبیلهای الکترونیکی پیش میرود که باتری آنها نیز از لیتیوم ساخته میشود، از این فلز با ارزش به عنوان یکی از نیازهای تکنولوژی روز یاد میشود.
لیتیوم اکنون در بازارهای جهانی به صورت فلز، به طور تقریبی ۱۶۰ دلار به ازای هر کیلوگرم به فروش میرسد، همچنین کنسانتره آن با کیفیتهای «درجه کیفیت ساخت باطری»، «کربنات لیتیوم» و «کنسانتره» به ترتیب در حدود ۲۰ هزار دلار، هفت دلار و پنج دلار در هر تن به فروش میرسد.
شاهماهی که به نفع سودجویان شد
چنانچه مشخص است فلز لیتیوم یکی از فلزهای گرانبهایی است که در سالهای اخیر برای مصارف مختلف مورد استفاده قرار گرفته و تقاضای زیادی در بازارهای جهانی برای آن وجود دارد، بهگونهای که قیمت این فلز در بازار شانگهای، طی کمتر از ۸ ماه بیش از ۴۰۰ درصد افزایش داشته است.
این مطلب با توجه به استخراج تخصصی و سخت این فلز که بیشتر از آب شور اقیانوس و کف دریاها به دست میآید، اما در ایران در عمق نیممتری و در برخی موارد از سطح دریاچههای خشک شده و به سهولت به دست میآید. این موضوع مانند صید شاهماهی است که از برنامههای نامتوازن توسعه، به ویژه در زمینه احداث سدها و خشک شدن تالابها و به نفع سودجویان و مخالفان احیا دریاچهها رقم زده شد.
البته شاید برداشت به این شیوه بسیار راحت و بدون دردسر و کم هزینه باشد، اما در بلند مدت تاثیرات بسیار زیادی بر اکوسیستم داشته و مرگ بسیاری از دریاچهها و تالابها به منزله مرگ طبیعت و خالی از سکنه شدن منطقه درگیر این روند است.
بررسی وضعیت حمایت از محیطزیست در دنیا به حدی جدی است که کشوری مانند سوئد در اروپا با وجود داشتن بزرگترین معدن طلای اروپا(بولیدن)، آن را از سال ۱۹۶۷ تعطیل کرده و تنها دو شرکت معدنی لوندین و سوندیک در این کشور مشغول به کار هستند. استفاده از ذخایر معدنی در حوزه اقتصاد بسیار مهم و ضروری است.
این نحوه استفاده زمانی از اهمیت برخوردار است که بر مبنای اصول توسعه پایدار باشد. سوئد ترجیح داده تا به جای درآمدزایی از معادن، در صنعت گردشگری سرمایهگذاری کند، تا از این طریق محیطزیست خودش را حفظ کرده و درست در زمانیکه بیشتر نقاط دنیا با مشکل کمآبی و فرونشست روبرو هستند، این کشور وضعیت بسیار خوبی داشته و بعید نیست تا در آینده به یکی از معدود مکانهای دنیا برای مهاجرت و فرار از وضعیت بحرانی محیطزیست باشد.
درمجموع میتوان گفت؛ قدر مسلم درآمدزایی از طریق گردشگری و آن هم با وجود پتانسیلهای خوب ایران(دریاچه ارومیه و دریاچه نمک قم در دل کویر) در این حوزه هم پایدارتر و هم منطقیتر خواهد بود.