سه ماه دیگر جام جهانی برای نخستین بار در یکی از کشورهای جهان عرب افتتاح می شود. نقطه اوج راهبرد سخت قدرت نرم که قطراز بیش از بیست سال تا کنون انجام داده است.
برای نخستین بار کشوری در خاورمیانه جام جهانی فوتبال را که بزرگترین رویداد ورزشی روی کره زمین است با بازی های المپیک برگزار می کند. این زمین لرزه ورزشی و دیپلماتیک نشان دهنده موفقیت راهبرد قدرت نرم و لابی شدید است که به مدت پانزده سال انجام شده است. دغدغه شیخ حمد که در سال 1995 قدرت را به دست گرفت، بیرون آوردن کشور از انزوا و از قیمومیت سعودی بود. او تصمیم میگیرد کشور را برای بهرهبرداری از ذخایر فوقالعاده هیدروکربنها، بهویژه گاز که تا کنون نادیده گرفته شده بود، مقروض کند. یک شرط بندی صنعتی که قطر را در طول چند سال به کشوری بسیار ثروتمند تبدیل کرد.
این کشور کوچک، که توسط دو غول بزرگ – ایران و عربستان سعودی – احاطه شده است، میخواست «از سندروم کویت اجتناب کند».
رافائل لو ماگواریک، دانشجوی دکترا در تورز، می گوید: «تلاش برای امنیت از طریق فرآیندهای سنتی همچون امضای قراردادهای دفاعی با فرانسه، میزبانی از بزرگترین پایگاه نظامی آمریکا در خاورمیانه از سال 1996 و همزمان با آن ابزار تصویر جمعی که به او امکان دهد به یک بازیگر، تأثیرگذار تبدیل شود، تحقق می یابد. و در نتیجه سپری برای محافظت در برابر حملات همسایگان خود ایجاد کند. در سال 1996، نخستین ابزار این راهبرد، شبکه الجزیره راه اندازی شد. برای نخستین بار، جهان عرب صدای خود را به گوش جهانیان رساند.»
قطر بدون حساب سرمایه گذاری در سازماندهی بسیاری از ورزش های جهانی (تنیس، هندبال، دو و میدانی، اسب دوانی…) را آغاز و به تدریج وارد فدراسیون های بین المللی می شود. سپس پاری سن ژرمن را خریداری کرد و در اوج این راهبرد، آماده میزبانی جام جهانی فوتبال شد.
رافائل لو ماگواریک در پاسخ به این سوال که چرا قطر ورزش را به عنوان ابزار قدرت نرم انتخاب کرد، توضیح میدهد: «شخصیتهای خانواده حاکم به ورزش علاقهمند هستند، فرهنگی که در دانشگاههای انگلیس شکل دادند. مهمتر از همه، ورزش یک ابزار قوی بین المللی است. و امکان می دهد تصویر جدیدی را منعکس کنند، تصویری از پادشاهی پویا و باز، برخلاف تصور منطقه جنگی که می توانیم در منطقه داشته باشیم.»
تیری کوم، پروفسور مدیریت دولتی، تأکید می کند: «اهمیت سازمان ورزش قابل توجه است. تعداد اعضای کمیته بین المللی المپیک بیشتر از سازمان ملل است!» ترویج تمرینات بدنی همچنین مبارزه با چاقی و دیابت را ممکن میسازد، که بسیاری از قطریها از آن رنج میبرند، که ماشین برای آنها پادشاه است و تحرک بدنی نادر است.
در فوریه 2021، گاردین فاش کرد که بیش از 6500 کارگر مهاجر از هند، پاکستان، نپال، بنگلادش و سریلانکا در سایت های ساخت و ساز جام جهانی جان خود را از دست دادند. رسوایی بیش از حد، که موجی از اعتراض ها را به راه انداخت و خواستار تحریم، از جمله در حوزه ورزش شد. هفته گذشته، فیلیپ لام، بازیکن سابق و رئیس کمیته سازماندهی یورو 2024 آلمان، اعلام کرد که در طول جام جهانی به قطر نخواهد رفت: «حقوق بشر باید نقش مهم تری در اهدای یک تورنمنت داشته باشد.»
نیدال شوکر، استاد ارتباطات استراتژیک و روابط دولتی، میگوید مشکل این است که «رهبران قطر اهمیت تصویر را درک نکردهاند. آنها می خواستند خود را به هر طریقی معرفی کنند. اما همه چیز را روی بدنامی شرط میبندند، نه روی شهرت. حالا همه قطر را می شناسند، بله. اما هیچ کس تصویر خوبی از آن ندارد.»
نظری که سایر متخصصان منطقه با آن موافق نیستند. ژرژ مالبرونو معتقد است که 70 درصد موفقیت و بقیه مناطق خاکستری است مانند روابط نزدیک آنها با اخوان المسلمین که نباید نادیده گرفته شود، اما نتیجه اینجاست: «پنجاه سال پیش، قطر دهکده ماهیگیری مروارید بود. امروزه این کشور یک کشور مهم در جهان است.»
تیری کوم بر این باور است که این گشایش به جهان میتواند با تغییر درونی، بهویژه در مورد حقوق بشر، همراه باشد. به همین دلیل است که ما نباید آنطور که عفو بینالملل پیشنهاد میکند، تحریم کنیم، بلکه به اعمال فشار بر آنها ادامه دهیم.
برتراند بسانسنو، سفیرسابق فرانسه در ریاض، می گوید: «هویت جدیدی در قطر که تا همین اواخر حداقل به اندازه عربستان سعودی محافظه کار بود، ایجاد می شود. اما این بدان معنا نیست که این جامعه قبیله ای یک شبه به دموکراسی خواهد رسید. با آن فاصله دارد…»
قطر در هر صورت راضی نیست. پس از فینال هیجدهم دسامبر، او سیاست سرمایه گذاری و سازماندهی ورزشی خود را ادامه خواهد داد و بر هدف بعدی خود یعنی سازماندهی جام المپیک 2036 تمرکز خواهد کرد.