در شب دوم اوت، بسیاری از مردم چین سفرهای نانسی پلوسی، رئیس مجلس نمایندگان آمریکا را به صورت آنلاین دنبال می کردند. آنها یا به میلیونها کاربری که به سایت فلایت رادار۲۴ نگاه میکردند ملحق شدند و یا اینکه با دنبال کردن پخش زنده در فضای مجازی به بحث و گفتگو پرداختند. مردم بر این باور بودند که شاهد سیر تاریخی هستند که با سرنگونی احتمالی هواپیمای رئیس مجلس نمایندگان یا عملیات نظامی ناگهانی برای اتحاد مجدد تایوان همراه خواهد بود.
البته چنین اتفاقی رخ نداد. با این حال، جهت تاریخ تغییر کرده است. از زمان سفر پلوسی، در ذهن شهروندان چینی، راه حل مناقشه در آن سوی تنگه تایوان به سمت درگیری نظامی رفته است. افکار عمومی سرزمین اصلی چین اکنون اتحاد مجدد با استفاده از زور را در اولویت قرار داده است. منطق راهبردی سفر پلوسی اطمینان از قدرت بازدارندگی آمریکا بود. اما ممکن است نتیجه برعکس شود: افزایش احتمال جنگ به خاطر بالا بردن درخواست افکار عمومی برای آن در چین.
حتی قبل از سفر رئیس مجلس نمایندگان آمریکا، عموم مردم چین توجه زیادی به پلوسی داشتند. دولت و رسانه های چین ادبیاتی سرسختانه به کار می بردند و از هر فرصتی برای محکوم کردن اقدام پلوسی استفاده می کردند. رسانه های رسمی از قبل توضیح نداده بودند که چین چه واکنشی به سفر پلوسی به تایوان نشان خواهد داد. با این حال هم وزارت خارجه و هم وزارت دفاع چین هشدار داده بودند که سفر پلوسی اقدامات متقابل محکمی به دنبال خواهد داشت. در همین حال، موجی از صحبت های رقابت جویانه علیه آمریکا و احساسات شدید ملی گرایانه در بین کاربران چینی در اینترنت به راه افتاد. زمانی که هو شیجین، مفسر برجسته چینی و سردبیر سابق رسانه دولتی گلوبال تایمز چین، حمایت خود را از بازدارندگی شدید نظامی در توییتر اعلام کرد و احتمال سرنگونی هواپیمای پلوسی را مطرح کرد، بسیاری از مردم چین آن را به عنوان بیانیه رسمی دولت تلقی کردند. مردم انتظار واکنش شدید و تند دولت در شب دوم اوت را داشتند.
وقتی که واکنش شدید اتفاق نیافتاد، موج ناامیدی تمام اینترنت را فراگرفت. ترکیبی از شرم، ترس از ضعیف دیده شدن، و حتی خشم نسبت به آن چه انفعال دولت تلقی می شد بخش عمده بحث های مجازی را تشکیل می داد. دنگ بوجون، یک شخص تاثیرگذار اینترنتی (اینفلوئنسر) در چین با ۶ میلیون دنبال کننده در سایت ویبو، به خوبی به یاد می آورد که چگونه دوستان وی پس از اطلاع از فرود هواپیمای پلوسی در فرودگاه بین المللی تائویوان در تایوان، «احساسات منفی نسبتا بزرگی» در خود داشتند. دنگ می گوید که آشفتگی مردم به این دلیل بود که رسانه های غیر رسمی و تأثیرگذاران اینترنتی انتظارات را نسبت به واکنش چین به این سفر بالا برده بودند.
«احساسات منفی»، خواه ناامیدی باشد یا خشم، ناشی از این باور بود که چین در این «بازی جوجه» به سادگی با اجازه به پلوسی برای فرود در برابر آمریکا شکست خورده است. همین هم به عنوان از دست رفتن اعتبار و همچنین از دست رفتن حاکمیت چین تفسیر شد، چرا که پکن همیشه تایوان را بخشی از قلمرو خود می داند. دنگ این حادثه را با آنچه بسیاری از مردم چین «سه ننگ» می نامند مقایسه می کند- سه حادثه در اواخر قرن بیست و یکم که ایالات متحده از طریق آن ها باعث شرمساری چین شده است: حادثه هاینان، حادثه کشتی یینهه و بمباران سفارت چین در بلگراد توسط ایالات متحده. برخی از کاربران ملیگرا چینی سفر پلوسی به تایپه را به لیست اضافه کرده و آن ها را در مجموع «چهار ننگ» نامیدند.
با این حال، احساسات عمومی منفی هرگز به سمت دولت چین نشانه نرفته است. یک موضوع مشترک میان همه این چهار ننگ، اگر سفر پلوسی را یکی از آن ها حساب کنیم، وجود دارد و آن احساس تهدید از سوی ایالات متحده علیه حاکمیت چین و ترس از اینکه غرب به حاکمیت چین تجاوز کرده و موجودیت ملت چین را به خطر اندازد، می باشد. حادثه هاینان مربوط به برخورد هواپیمای تجسسی ایالات متحده با یک جت جنگنده چینی در دریای جنوبی چین بود. حادثه کشتی یینهه شامل توقیف و جستجوی یک کشتی چینی در آب های بین المللی توسط نیروی دریایی ایالات متحده می شد. بمباران سفارت ظاهرا تصادفی بوده اما مردم چین به سختی این ادعا را قبول می کنند. در کنار این حوادث، سفر پلوسی به تایوان، که مربوط به تهدید حاکمیت چین می شود، باعث تحریک احساسات ناسیونالیستی علیه ایالات متحده و بیش تر از احساس ناامیدی نسبت به دولت چین خواهد شد.
با این حال، پس از چند روز که ارتش آزادیبخش خلق رزمایش های نظامی خود را در اطراف جزیره تایوان اعلام و شروع کرد، از مقدار ناامیدی ها کاسته شد. ناامیدی اولیه منعکس کننده ترس از انفعال بود که با شروع اقدامات متقابل دولت چین از بین رفت. در همین حال، یک نوع تغییر تمرکز بی سر و صدا هم در میدان افکار عمومی در جریان بود: روایت ها از رقابت چین و ایالات متحده به اتحاد مجدد سرزمین اصلی و تایوان در حال تغییر بود.
همانطور که می شد در توییت هو و نظر دنگ مشاهده کرد، بیش تر روایت اولیه چینی ها در مورد دیدار پلوسی مربوط به رویارویی چین و ایالات متحده بود. مردم چین از این نگران بودند که ایالات متحده به حاکمیت چین تجاوز کرده و پکن در پاسخ به واشنگتن ضعیف عمل کرده بود. با این حال، از صبح روز ۳ اوت، بحث ها پیرامون موضوع تایوان متمرکز شد. نوشتهای از یک حساب رسانهای تحت حمایت دولت با عنوان «تاریخ در یک شب خلاصه نمیشود» در ویبو پربازدید شد و توسط بسیاری از روزنامههای دولتی مورد بازنشر قرار گرفت. این مقاله از مردم می خواست تا به بهترین راه برای «حل مسئله تایوان» فکر کنند. و از نظر افکار عمومی، اتحاد مجدد با استفاده از زور راه حل آینده بود.
در همین حال، گزارشهای مربوط به تمرینهای نظامی ارتش آزادیبخش خلق به سرعت منتشر شد. چانگ کایشن، یکی دیگر از تاثیرگذاران اینترنتی چینی که به دلیل تحلیل های سیاسی خود مشهور است، به من گفت که کاربران چینی به این باور رسیده اند که پس از اینکه تمرینات نظامی چین چندین قانون ضمنی بین پکن و تایپه را، از جمله با عبور مکرر از خط میانه، نقض کرد، این کشور توانست نشان دهد که اعتبار خود را از دست نداده است. چانگ فکر می کند که «این یک فرایند تدریجی است. یافتن یک نقطه زمانی خاص [در مورد زمانی که کاربران اینترنت نظر خود را تغییر دادند] دشوار است.» برخی از مردم به نقشه تمرینهایی که جزیره را احاطه کرده بود نگاه کردند و اعتماد به نفس بیش تری پیدا کردند. دیگران تنها پس از ارسال موشکهای ارتش بر فراز تایپه احساس رضایت کردند. اما یک موضوع مسلم است: مانورهای نظامی به عنوان گامی بزرگ در جهت اتحاد مجدد با استفاده از زور تلقی شد و افکار عمومی چین از آن استقبال کرد.
برای مدتی طولانی، اتحاد مجدد با استفاده از زور تنها به عنوان «آخرین راه حل» در صورت شکست اتحاد مجدد مسالمت آمیز تلقی می شد. با این حال، تعریف «آخرین راه حل» همچنان نامشخص است. چه زمانی ممکن است پکن و مردم چین تصمیم بگیرند که باید از این آخرین راه حل استفاده کنند؟ چه زمانی ممکن است اتحاد مجدد مسالمت آمیز محکوم به شکست شود؟ اگر کسی قبل از ماه اوت این دو سوال را برای مردم چین مطرح می کرد، احتمالا پاسخ ها «هنوز تصمیمی گرفته نشده» و «قطعا هنوز نه» می بود. حمایت از یک درگیری نظامی آسان نیست، به ویژه زمانی که مردم چین از دهه ها قبل در صلح و توسعه زندگی کرده اند.
لی جیانکیو، یک تاجر چینی و مفسر مجازی، در گفتگو با من گفت که احساس وی این بود که رابطه بین چین و تایوان در دوران ما یینگ جو «بسیار خوب» بود. لی در پاسخ به این سوال که چقدر از اتحاد مجدد با استفاده از زور حمایت می کند، می گوید: «بهتر خواهد بود اگر بتوانیم مسئله (تایوان) را مسالمت آمیز حل کنیم. در صورتی که درگیری بین تنگهای آشکارا و بهطور چشمگیر در برابر همگان مطرح نشود، ممکن است دوران طولانی امید برای حل مسالمت آمیز حفظ شود.
متأسفانه زمانی که سفر پلوسی بحث ها را در مورد تایوان برانگیخت، مردم چین امکان اتحاد مجدد مسالمت آمیز مورد تفکر قرار داده و تمایل خود را برای حفظ وضعیت موجود زیر سوال بردند. نتیجه گیری آن ها به طور قابل پیش بینی منفی بود. چانگ کایشن می گوید که آن چه او در چین مشاهده می کند، نوعی رابطه مستقیم میان آگاهی در مورد تایوان و خصومت با مقامات آن است. چانگ می گوید: هرچه کاربران اینترنتی بیش تر در معرض اخبار و اطلاعات در مورد تایوان قرار بگیرند، احتمال اینکه از تایوان بیزار شوند، بیش تر می شود و بنابراین احتمال حمایت از اتحاد مجدد با استفاده از زور هم بیش تر خواهد شد. تصادفی نیست که در محیط رسانه ای بسته چین، بیش تر اخباری که در مورد تایوان منتشر می شود منفی است.
هفته اول اوت به طور قطع شاهد افزایش قابل توجه اخبار و اطلاعات مربوط به تایوان در اینترنت چین بود. مردم به وضوح می دیدند که دولت تایوان این جزیره را بخشی از چین نمی داند، و تعداد کمی از مردم تایوان، به ویژه نسل های جوان، خود را چینی می داند. این حقیقت سختی است، حقیقتی که امکان اتحاد مسالمت آمیز را تضعیف می کند.
چانگ، دنگ و لی همگی بر این باور هستند که پس از سفر پلوسی، اتحاد مجدد با استفاده از زور در میان مردم بیش تر مورد استقبال قرار گرفته است.
علاوه بر این، مردم چین اکنون بر این باورند که ارتش آزادیبخش خلق در صورت اتحاد مجدد تایوان با استفاده از زور، با مقاومت نسبتا کمی روبرو خواهد شد. تمرین های نظامی و عدم عقب نشینی سطح بی سابقه ای از اعتماد به نفس را به اکثر مردم داده است. همانطور که حساب تاثیرگذار یویوئان تانتیان که وابسته به تلویزیون مرکزی چین است، می نویسد، ارتش این کشور ۱۰ پیشرفت در اطراف تایوان به ثبت رسانده است که از جمله آن ها می توان به نزدیک شدن به خط ساحلی از طریق هوا و دریا اشاره کرد. بسیاری از هواداران ارتش چین، رزمایشهای امسال را با رزمایشهای آخرین بحران تایوان در سال ۱۹۹۶ مقایسه می کنند. تحول در قدرت نظامی چین سریع و شگفتانگیز بوده است.
کسانی که با تسلیحات و تجهیزات آشنایی دارند اکنون ادعا می کنند که نیروهای مسلح چین توانایی کافی برای اجرای راهبرد ضد دسترسی علیه ارتش ایالات متحده را دارند. منگ شیانگ کینگ، استاد مطالعات راهبردی در دانشگاه دفاع ملی پکن، طی اظهاراتی در برنامه ای تلویزیونی گفت: «ما میتوانیم به هر شکلی که بخواهیم و در هر تاریخی که انتخاب کنیم بجنگیم.» با این وجود، حتی کسانی که با اطلاعات نظامی آشنا نیستند، ظرفیت ایالات متحده برای پاسخگویی را نیز پایین ارزیابی می کنند. در مقایسه با حضور دو ناو هواپیمابر در سال ۱۹۹۶، هیچ کشتی جنگی ایالات متحده در اطراف وجود نداشت. دنگ می گوید که مردم بر این باور هستند که «هزینه های اتحاد مجدد با استفاده از زور ممکن است آنقدر هم زیاد نباشد.»
با در نظر گرفتن این موضوع، افکار عمومی ممکن است به این نتیجه برسد که یک درگیری مسلحانه بالقوه بین نیروی دریایی ارتش آزادیبخش خلق و نیروی دریایی ایالات متحده قابل قبول خواهد بود. اینکه آیا افکار عمومی چین راهبرد بازدارندگی ایالات متحده را موثر می داند یا خیر جای سوال دارد.
سفر پلوسی به تایوان باعث تغییر روند تاریخ شده است. حداقل، ارتش آزادیبخش خلق برای اولین بار در تاریخ موشک هایی را بر فراز جزیره تایوان شلیک کرده است. حداکثر، مسیر تاریخ ممکن است به سمت اتحاد مجدد با استفاده از زور بچرخد، آینده ای که مورد استقبال و حمایت عموم مردم چین خواهد بود. احتمال درگیری مسلحانه بر سر تایوان در حال افزایش است. بعد از انجام اولین روز از تمرینات ارتش آزادیبخش خلق، مرکز رسانه های خبری ارتش داستان کوتاهی با عنوان «توجه کنید! مانورهای نظامی فقط سربازان را آموزش نمی دهند، بلکه مردم را نیز آموزش می دهند» نشر داد. به نظر می رسد افکار عمومی نیز با موفقیت آموزش دیده است.