درگیری مستقیم روسیه با عوامل نیابتی ناتو در اوکراین، موجب شده که روسیه نیز به این نتیجه برسد که باید برای حل مشکلات تحریمی خود تمهیداتی بیاندیشد.
از جمله این اقدامات ایجاد مسیر «پشتیبان» برای حمل و نقل جادهای جهت ارتباط چین با اروپا از طریق روسیه بود. این امر موجب شده تا موضوع راههای ارتباطی کهن که تحتتأثیر تکنولوژی حمل و نقل از یکسو و مسیرهای جایگزین از سوی دیگر رو به فراموشی بودند بار دیگر در کانون توجه قرار گیرند. جان گرفتن دوباره مسیرهای حمل و نقل البته همراه با سرمایهگذاریهایی است که اولاً موجب تثبیت این راهها برای سالهای آینده خواهد بود و ثانیاً در صورت کاهش هزینههای حمل و نقل نسبت به انتقال کالا به روشهای پیشین، جایگزین آن شده و جای مسیر اصلی و پشتیبان آن را تغییر میدهد.
از این رو اتخاذ رویکردهای راهبردی جدید از سوی روسیه برای توسعه همکاریهای منطقهای در غرب آسیا و همچنین جنوب و جنوبشرق آسیا موجب شکلگیری تغییرات قابل توجه و تعیین کنندهای در منطقه شده است. توجه به مقدمات فراهم شده برای شکلگیری مسیرهای ارتباطی جدید احتمال قرار گرفتن این موضوع به عنوان یکی از دستورکارهای مهم در نشست آینده سازمان همکاری شانگهای در سمرقند ازبکستان را بسیار تقویت کرده است. اعضای سازمان همکاریهای شانگهای چین – روسیه – هند- پاکستان، قرقیزستان- ازبکستان و تاجیکستان هستند که با فراهم شدن بسترهای قانونی برای عضویت دائم جمهوری اسلامی ایران در این سازمان زمینه گسترش آن به غرب آسیا نیز فراهم شده است.
جمهوری اسلامی ایران به عنوان کشوری با موقعیت ژئوپولیتیکی ویژه که بهصورت بالقوه شاهراه ارتباطی شمال- جنوب و شرق- غرب جهان است در تحولات اخیر دارای جایگاه ویژهای خواهد بود. اگرچه پیشتر هزینه بالای ایجاد خط آهن در مناطق کوهستانی و موانع لجستیکی آن تأخیر در ایجاد چنین مسیری را توجیه میکرد، ولی واقعیت آن است که فقدان اراده سیاسی عامل اصلی این تأخیر بود که اینک به عنوان یک ضرورت غیر قابل انکار خودنمایی میکند.
اتصال راه آهن ازبکستان به بندر بینالمللی ترکمن باشی در ترکمنستان در سواحل دریای خزر و ارتباط آن با بندر باکو در آذربایجان میتواند قفقاز و ترکیه و دریای سیاه را در مسیر این اراده سیاسی قرار دهد. چنانکه این مسیر از طریق کریدور شمال به جنوب به آبهای گرم خلیج فارس و دریای عمان و آبهای آزاد جهان متصل شود مسیری منحصر بهفرد را بهوجود خواهد آورد که بسیاری از معادلات اقتصادی، سیاسی و حتی امنیتی را تغییر خواهد داد.
توافق ایران، ترکمنستان، ازبکستان و قزاقستان برای ایجاد کریدور حمل و نقل بینالمللی در دومین نشست شورای هماهنگی کشورهای شرکت کننده درآوازه با امضاء پروتکل الحاقی و موافقتنامه نهایی تحت عنوان موافقتنامه عشقآباد را میتوان طلیعه چنین راهبردی دانست. علاوه بر این امضاء توافقنامههای دو، سه و شش جانبه با کشورهای دیگر این مسیر گام مهمی برای به فعلیت رساندن ظرفیتهای ژئوپولیتیکی کشور به حساب میآید. جهان امروز به درستی دریافته است که هر حادثه و رخدادی «بالفعل و دراکنون» میتواند، بیانگر حادثهها و رخدادهای «بالقوه و مشابه در آینده» باشد و از همین رو نیز نگاههایی که صرفاً معطوف به منافع اقتصادی موقت بود با نگاههای استراتژیک بلند مدتی که بتواند منافع کشورها را با توجه به آینده پژوهی علمی در شرایط مشابه تأمین نماید در حال جایگزینی است. این همان منطقی است که روسیه را متقاعد کرده تا ایجاد تغییرات جدید را در دستور کار خود قرار دهد و با راهبرد همکاری موثر با همسایگان همراه شود. تحولات جدی در بهرهگیری از مزیتهای ژئوپلیتیکی در منطقه اینک تحتتأثیر عوامل زیادی به جز نقشه جغرافیایی قرار دارد و ویژگی و نقشهای کشورهای مختلف با توجه به این عوامل بازشناسایی میشود.
توجه به این مهم که قزاقستان علیرغم به صرفه بودن انتقال انرژی از مسیر پیشین به گزینههای انتقال نفت از طریق ایران و ترکیه میاندیشد و آن را در دست بررسی قرار داده است یا چین امیدوار است تا راه آهن کاشغر را از آشفتگی نجات دهد و علیرغم ملاحظاتش حاضر است چنین ارتقایی را برای استان سین کیانگ به رسمیت بشناسد همگی از تغییرات راهبردی در نگاه سنتی کشورها به ظرفیتهای ژئوپولیتیک خبر می دهد. به نظر میرسد چنین تغییر نگاههایی در منطقه بتواند همکاریهای بیشتری را شکل دهد و بدیهی است نتیجه نهایی آن، خلاص شدن جهان از یکجانبهگرایی غربی به سمت رسمیت یافتن چند جانبهگرایی و ملاحظه و رعایت منافع سایر بازیگران، به عنوان تعادل بخش روابط بینالملل خواهد بود.