اواخر زمستان گذشته ذهنیت عمده ناظران این بود که جنگ روسیه و اوکراین به یک نبرد برقآسا و کوتاه شبیه خواهد بود. پس از گذشت مدتی این فکر که غرب با یک نقشه حساب شده اوکراین را باتلاق روسیه کرده است، جایگزین تصور پیشین شد. تحلیلگرانی هم بودند که از همان ابتدا نسبت به روی دوم این مسئله هشدار میدادند؛ آنها حمایت اجتماعی گسترده کشورهای اروپایی را حمایتی تبدار و رو به کاهش ارزیابی میکردند. غرب شاید با طولانی کردند جنگ کار را برای روسیه در ابعادی سخت کند اما موانع زیادی را هم از پیش پای آن برمیدارد.
پایگاه آمریکایی اسپکتیتور با مضمونی شبیه به همین برآورد نوشته است که:«آیا غرب در اوکراین در آستانه شکست قرار دارد؟»
در این یادداشت به قلم جوزف بوسکا حمایتهای عمومی رو به کاهش ارزیابی شده است. اسپکتیتور مینویسد که زلنسکی در کسب این حمایت خوب عمل کرد و به سرعت به یک رهبر محبوب تبدیل شد اما با گذشت زمان مردم به نوعی دچار «خستگی اطلاعاتی» شدهاند. روزنامه های اروپایی دیگر مانند روزهای نخست صفحات خود را به هزینه های جنگ و اخبار آن اختصاص نمیدهند و بیشتر به افزایش هزینه های زندگی و معیشت میپردازند. نظرسنجیها نشان میدهد که قیمت انرژی بیشتر از تسلیحات هستهای روسیه، مردم را میترساند.
در ابتدا، شوک جنگ در قلمرو اروپا، غرب را به شکلی بی سابقه متحد کرد. بررسی یوروبارومتر در ماههای آوریل-مه نشان میداد که از هر ده شهروند اتحادیه اروپا هشت نفر از تحریم های اعمال شده علیه روسیه حمایت می کنند. با این حال، حتی در آن زمان نیز این حمایت به صورت یکدست صادق نبود. مثلا این عدد در اسلواکی ۵۷ درصد، در قبرس ۵۴ درصد و در بلغارستان ۴۴ درصد بود.
این نظرسنجی در بهار بود و زمانیکه هنوز کسی با بحران انرژی روبرو نشده بود. همین نظرسنجی در ماه جولای به صورت فاحش نتایج متفاوتی نشان میدهد. در حالی که ۸۲ درصد از آلمانیها در ماه مه از موضع سرسختانه علیه روسیه حمایت کردند، دو ماه بعد، ۴۷ درصد فکر کردند که تحریمها به کشورشان آسیب بیشتری میزند.
حال اینکه مردم اسلواکی و قبرس و بلغلارستان یا سایر کشورهای اروپایی که قدرت خرید مردم آلمان را ندارند و از ابتدا هم به سرسختی آلمانی ها نبودند چه نظری دارند، قابل پیش بینی است.
با این توصیفات، این یادداشت بار دیگر غرب را به استقلال انرژی در مقابل روسیه فرامیخواند و به آنها هشدار میدهد که یافتن منابع جایگزین را جدی بگیرند. این پایگاه پیش بینی میکند که اگر یافتن منابع جایگزین همچنان شعار باقی بماند، رفته رفته فشار هزینههای زندگی، مردم اروپا را از قربانی کردن آسایش خود برای اوکراین منصرف خواهد کرد؛ سیاستمداران همراستا با روسیه ظهور خواهند کرد و مردم برای حل مشکلات پیش آمده به آنها استقبال نشان خواهند داد؛ انتهای این راه، پیروزی روسیه است!