قیصری: بخش زیادی از مشکلات اقلیمی مربوط به الگوی سیاستگذاری صنعتی است / بین رشد صنعتی استانهای مرکزی کشور و افراد حاضر در دولتهای گذشته، همبستگی وجود دارد
با استفاده از روشهای زیر میتوانید این صفحه را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.
نورالله قیصری، استادیار دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران در رابطه با بحران محیطزیستی و بحران حکمرانی آب در کشور اظهار داشت.یک متغیر مهم که متخصصان علوم جغرافیایی مطرح میکنند و بحثی نسبتا قدیمی هم هست، این است که کشور ما ایران به طور کلی دریک منطقه خشک و نیمه خشک زمین واقع شده که بارش اندک از ویژگیهای این مناطق است. تنها قسمتهای محدودی از گستره سرزمین ما هست که میزان بارش آن درحد بالا یا متوسط است. وی در خصوص شرایط اقلیمی کشور ادامه داد: این متغیر یکی از مسائل و معضلات قدیم و همیشگی کشور ما بخصوص در مناطق مرکزی آن بوده است که برای رفع آن بنحوی تلاش می شده تا با ایجاد سد و یا حفر چاه و احداث قنات از آب های زیر زمینی استفاده شود. نتیجتا این که ما همیشه با معضل کم آبی مواجه بوده ایم که در سالهای کم باران همواره تشدید شده است.
وجه سیاسی حکمرانی آب
این استاد دانشگاه درباره وجه سیاسی مسئله حکمرانی آب اظهار داشت: اما نکته دوم؛ جنبه سیاسی دارد؛ اساسا در برنامه ریزیهای کشور به خصوص از زمانی که برنامههای عمرانی و توسعه شروع به فعالیت کرد و سیاست نوسازی و توسعه کشور در دستور کار قرارگرفت، ما با یک مسئله مواجه شدیم و آن مرکزگرایی بود.
قیصری در توضیح مرکزگرایی اظهار داشت: مرکز گرایی یعنی تصمیمات بدون دخالت ذی نفعان یکجا و در مرکز گرفته شود هر چند ممکن است که در مواقعی تصمیمات واقعی و درست و اصولی هم باشد. اما تجربه نشان داده که مضرات این روش تصمیم گیری زیاد است. مثلا برای صنعتی شدن یک منطقه لازم است تمام جوانب موضوع اعم از مسائل زیست محیطی، اقتصادی، جمعیت شناختی و فرهنگی و … بررسی شده باشد و سپس در مورد آن تصمیم گرفته شود. اما گاهی این روال غیر این است. معضل زمانی پیچیده می شود که تصمیمات نسنجیده در این امور توسط افرادی در مرکز گرفته می شود که دارای تعلقات محلی هستند..
وی در خصوص معضل مرکزگرایی تصریحکرد:ما گرفتار معضل مرکزگرایی هستیم، مثلا در مقطعی از تاریخ قبل از انقلاب تصمیم گرفته شده که منطقه اصفهان به یک قطب صنعتی تبدیل شود، اما به هیچ یک از فاکتورهای اجتماعی، فرهنگی، تاریخی، زیستبومی و اقلیمی آن منطقه و پیامدهای آتی آن توجهی نشده. نکته قابل ذکر این است که مرکزگرایی به یک سنت تبدیل شده و متاسفانه در دوران بعد از انقلاب اسلامی هم ادامهپیدا کرده است. این استاد دانشگاه در توضیح عوارض مرکزگرایی گفت: این مرکزگرایی در کنارش عوارض دیگری هم ایجاد کرده است و آن دامن زدن به رقابت های محلی برای حضور در مناصب و مقامات ملی است. نتیجه این شده است که این دسته از نخبگان زمانی که وارد عرصه تصمیمگیری شده اند، نگاهشان به سیاستگذاری یک نگرش «ملی» به معنای دقیق کلمه نبوده است.
بین رشد صنعتی استانهای مرکزی کشور و افراد حاضر در کابینههای دولتهای گذشته، همبستگی وجود دارد
قیصری در خصوص رابطه مرکزگرایی و کارگزاران دولتی تصریح کرد: مثلا زمانی که مراحل رشد و توسعه ی و صنعتی شدن جهشی برخی از مناطق را بررسی میکنیم میان این رشد صنعتی جهش گونه بخصوص در استانهای مرکزی کشور و تراکم افرادی از این مناطق در کابینههای دولت در دورههای گذشته ، کاملا نسبت و همبستگی وجود دارد. یعنی میبینیم که مثلا اصفهان در دوره ای رشد بیشاز اندازه و نامتوازن صنعتی داشته و این مثلا این میزان رشد صنعتی به تناسب در شهرهایی همانند بندرعباس، زاهدان، ساری و.. دیده نمیشود. و بعد میبینیم که میان این وضعیت با افرادی که در وزارتخانه های صنعتی کشور مشغول هستند و مدیریت میکنند رابطه وجود دارد و اینها افرادی هستند که تعلقات محلی و منطقهای دارند. این در رابطه با یزد ، کرمان و.. هم صدق میکند و میتوان این متغییر را در در وضعیت سایر شهرها هم کم و بیش مورد بررسی قرار داد.
عضو هیئت علمی دانشگاه تهران درتعریف مفهوم محلهگرایی گفت: این وضعیت یکی از مصادیق محل گرایی است. متاسفانه مرکز گرایی اسباب گسترش محلهگرایی شده است. به دلیل اینکه تنظیم و توزیع منابع و امکانات کشور توسط شمار معدودی که در مرکز هستند مدیریت میشود و آنها تشخیص میدهند که منابع به برخی نقاط کشور بیشتر تخصیص داده شود و برخی از نقاط کشور اساسا در دید آنها نباشد. بخش مهمی از معضلات زیست میحطی و اجتماعی حادث شده در مناطق مرکز حاصل این رویه تصمیم گیری است. رشد جهشی انواع صنایع بخصوص صنایع سنگین در این مناطق اسباب این شده که تبادلات اقتصادی در آن مناطق افزایش یابد و سرمایه های بیشتری بیشتری در این مناطق گردش کند و در نتیجه بر تجمع و تراکم جمعیت در این مناطق افزایش یابد.
عضو هئیت علمی دانشگاه تهران درباره رشد صنعتی و جمعیتی برخی مناطق مرکزی کشور تصریح کرد: هم صنعت و هم جمعیت به چند فاکتور احتیاج دارند مهمترین فاکتور،آب است. صنایعی مثل فولاد، ذوبآهن صنایعی هستند که بهشدت وابسته به آب اند، حتی صنایع خرد هم به همین شکل وابسته به آب هستند بنابراین میان وضعیت صنعتی شدن با ظرفیتهای اقلیمی یک تناسبی باید وجود داشته باشد.
کارگزاران عامل محلهگرایی
وی درخصوص تاثیر کارگزاران دولتی در دامن زدن به محلهگرایی ادامهداد: ولی برنامهریزان صنعتی کشور به دلیل تعلقات محلهگرایی به این الزام و عامل مهم حتی برای محل خودشان هم بی توجه بودهاند. مثلا در تصور آنها این بوده که اگر اصفهان سریعا و در انواع گوناگون آن صنعتی شود به نفع مردم اصفهان خواهد بود حال که وضعیت کنونی نشان میده که اینطور نشده است. صنعتی شدن سریع و بدون توجه به مختصات زیست بوم یک منطقه ممکن است در کوتاه مدت برای مردم آن ثروتآفرین باشد اما در بلندمدت عدم تناسب مشکلات جدی ایجاد میکند.
معضل اصلی مربوط به الگوی سیاستگذاری صنعتی است
قیصری اضافه کرد: بنابراین بخش زیادی از مشکلات اقلیمی که با آن مواجه هستیم مربوط به الگوی سیاستگذاری صنعتی کشور است. این الگوی سیاستگذاری تحت تاثییر الگوی محلهگرایی بوده و سیاستگذاران بدون نگاه متوازن نسبت به تمام کشور و توجه به ظرفیتها و وضعیت هر منطقهای بنابر تعلقات محلهای خودشان منابع را توزیع کردهاند. این یکی از مهمترین عواملی است که باعث ایجاد بحرانهای فعلی در حوزه محیط زیست و اقلیم شده.
مواجه دولت با بحران آب
این استاد دانشگاه در خصوص مواجه دولت با این بحران گفت: دولت با یک پدیده مزمن روبهروست که به دلیل داشتن ابعاد مختلف اجتماعی، فرهنگی، اقتصاد وزیست محیطی و … پیچیدگی هم پیدا کرده. این پدیده یک پدیده معمولی نیست و تعداد متغیرهای دخیل و موثر در آن زیاد است. بنابراین دولت چهکار میتواند بکند؟ قیصری در بیان راهحل برای این بحران اظهار داشت: لازماست یک اجماع ملی صورت گیرد و قوای سهگانه به همراهی هم دوباره وضعیت صنعتی کشور را با چشم باز ودید وسیع و آینده نگرانه و متناسب با الزامات پایداری زیست بوم و اقلیم کشور و همچنین نیازهای حال و آینده کشور، بازطراحیکنند.
عضو هیئت علمی دانشگاه تهران درباره وضعیت جمعیتی اصفهان تصریح کرد: مثلا اصفهان بعد از انتقال صنایع میتواند متناسب با وضعیت فرهنگی، اجتماعی و تاریخی خودش پیش برود. به دلیل رشد صنعتی جمعیت این شهر بالا رفته است و این منطقه پاسخگو این میزانجمعیت نیست بنابراین باید بازتوزیع جمعیت و صنایع در کشورصورت گیرد و اگر انجام نشود این بحرانها جدیتر هم خواهد شد. این روال باید برای تمام شهرها شبیه به اصفهان مثل یزد، سمنان، اراک و… هم اجرایی شود.اگر بخواهیم التهاب این بحرانها در این مناطق کم شود باید صنایع کلاسیک قدیمی موجود در این مناطق را که آب زیاد مصرف میکنند، اگر بازده اقتصادی ندارد تعطیل شود اگر هنوز بازده دارد جابهجایی صورت بگیرد و به بنادر و مناطقی که دسترسی به آب در آن بیشتر است منتقل شود. تا با این انتقال لااقل هم از ناحیه صرفه جویی در مصرف آب این صنایع و هم از صرفه جویی در مصرف آب توسط جمعیت سیالی که به علت وابستگی به این صنایع در این مناطق رفت وآمد دارند، قدری از فشار بر منابع آبی موجود این مناطق کاسته شود.
گرانش مناطق صنعتی
رئیس اندیشکدهی ایرانی مطالعات راهبردی در خصوص تناسب اقلیم وصنعت اشاره کرد: زمانی که یک منطقه ای صنعتی میشود ناخودآگاه گرانش در آن منطقه ایجاد میکند یعنی افراد جویای کار، بازگانان، صنعت گران و … به آن منطقه رفتوآمد میکنند، نیروی کار به آن منطقه مهاجرت میکند، و صنایع وابسته و تکمیل کننده چرخه تولید کالا احداث می شود و در نتیجه جمعیت سیال و ثابت محل افزایش پیدا میکند. این عوامل به منابع زیستی موجود و از همه مهمتر به ذخایر آبی فشار میآورد. تا یک زمانی منابع آبی محدود این مناطق ممکن است جوابگوی نیاز ها باشد، اما از یک مقطع زمانی به بعد که منابع آبی کم شد و یا بارشها کاهش پیدا کرد آن منطقه دچار مشکل میشود. دقیقا مشابه همین وضعیتی که الان اتفاق افتاده است.
وی در خصوص اهمیت سیاستگذاری کلان اظهار داشت:لازمه ی عبور و حل ساختاری این گونه از بحران ها این است که در سیاستگذاری در حوزه صنعت فاکتور ظرفیتهای اقیلمی و زیستمحیطی توام با نگرش متوازن و کل گرا به همه ی مناطق کشور مورد توجه قرار گیرد. اینطور نباشد که مثلا تعدادی از نمایندگان قدرتمند در مجلس باهم ائتلاف کنند و برای پیشرفت منطقهی خودشان بدون توجه به سایر مناطق کشور و حتی ویژگیهای ساختاری زیست بوم و اقلیم منطقه شان بودجه سالانه کشور را بهگونه ای هدایت کنند که بودجه های عمرانی کشور نامتوازن تخصیص و توزیع شود. واقعیت قضیه این است که بخصوص دولت و مجلس باید نگاه ملی داشته باشند. در نگرش منفعت جویانه سطحی کوتاه مدت ممکن است چیزی برای یک شهر مثلا اصفهان خوب و مفید بنظر بیایید اما زمانی که به آثار و پیامدهای آن توجه شود ممکن است این گونه نباشد.
عضو هئیت علمی دانشگاه تهران اضافه کرد:اصفهان که امروز به مرکز این گونه از بحران ها تبدیل شده، در گذشته مرکز علم و هنر و فقه و فلسفه و البته صنعت متناسب با شرایط و اقلیم و جمعیت بوده است و کشاورزی هم به اندازه ی ظرفیت موجود رایج بوده است. اما حالا این شهر به چه تبدیل شده است؟ صنعتی شدن جهشی و عوارض و بحران های ناشی از آن هویت تاریخی و توریستی اصفهان را امروز به حاشیه برده است. این وضعیت برای دیگر شهرها از جمله کرمان و مشهد، یزد و.. هم وجود دارد.
آفتهای صنعتی شدن غیر اصولی
وی در توضیح صرفه اقتصادی صنعتی شدن غیراصولی تصریح کرد:این نحو صنعتیشدن حتی صرفه اقتصادی هم ندارد. مثلا مواد اولیه یک صنعت لازم است که از یکی از بنادر جنوبی کشور که فاصله ی طولانی مثلا با اردکان یزد دارد به این شهر آورده شود، مواد اولیه وارداتی در صنایع این شهر به کالا تبدیلشود و دوباره به بندر مورد نظر برگرداندهشود تا به یک کشوری صادر شود. این رفت و آمدها اصلا صرفه اقتصادی ندارند و قیمت تمام شدهی و رقابتی کالا را از میان می برد. بگذریم از این که اردکان شهری است که اساسا در اقلیم خشک واقع شده و ممکن است صنعت مورد نظر از نوع آب بر آن باشد که برای تامین آن از ذخایر زیر زمینی باید برداشت شود.
راه حل چیست؟
این استاد دانشگاه در پاسخ به ارائه راهحل برای بحران پیشآمده گفت: اگر ما همچنان به مرکزگرایی ادامه دهیم و کارگزاران کشور چه در دولت و چه در مجلس تلاششان این باشد که منابع کشور را به سمت منطقه خودشان سوق دهند وضعیت بحرانیتر خواهد شد. مگر اینکه با استفاده از نقشه راه و ظرفیت سیاستهای کلی کشور مقدمات برونرفت از این وضعیت فراهم شود.سیاستهایکلی مصوب ابلاغی نگرش ملی و کشوری دارد. مسائل و دغدغههایی که مدتها دیده نمیشده و تازگی به آن توجه شده است؛ مثل پیشرفت توام با عدالت، رشد و پیشرفت متوازن، پایداری منابع کشور، مقاومتی شدن اقتصاد کشور و… در سیاستهای کلی لحاظ شدهاست. اینها مسائل زیرساختی سیاستهای کلی هستند که سیاستها نوعا با توجه به اقضائات و الزامات این مسائل طراحی و تصویب شدهاند. وی اضافه کرد: باید از این وضعیت روزمرگی در مواجهه با بحرانها و حوادث یک مهاجرت دیدگاهی شکل بگیرد به سمت اینکه از دیدگاه های معطوف به سیاستهای خرد و محلهگرایی و راه حل های پانسمانی مهاجرت کنیم به سیاستهای کلی و نگرش ملی متوازن و راه حل های درازمدت و پایدار برای مقابله با بحران ها و درمان آسیب ها تا کشور از این وضعیت رهایی پیدا کند. وگرنه این بحرانها ادامه پیداخواهدکرد. قیصری با اشاره به واکنشهای رسانههای معاند اظهار داشت: وجود نارضایتی و اعتراضات مدنی طبیعتا میتواند دستمایهی هرکسی که مخالف هست بشود از دولتهای بیگانه گرفته تا مخالفان پیشرفت و اعتلای کشور و نظام.
استادیار دانشکده حقوق وعلوم سیاسی دانشگاه تهران در خصوص گذار از خردنگری به کلاننگری در فضای سیاستگذاری صنعتی اشارهکرد: ما باید در سیاستگذاری از خردنگری به کلاننگری مهاجرت کنیم. این به این معنا نیست که صرفا کلاننگر باشیم و خرد را نبینیم بلکه باید یک تناسبی ایجاد شود. درحال حاصر این تناسب وجود ندارد. اسم برنامه ریزی کلان هست اما در عمل به سمت خرد نگری و بخشی نگری حرکت میکند این رویه لازم است اصلاح شود هم در نگرش و هم در رفتار یعنی همه آحاد مردم در کشور احساس کند دولت از آن همه ی آن هاست. نگرش تساوی گرایانه به این معنا نیست که مثلا هرآنچه به اصفهان اختصاص می یابد همان را به سیستان بلوچستان و خوزستان و سایر استان ها هم تخصیص بدهیم. در موضوعات و مباحث مربوط به مسائل ضروری رفاهی همانند؛ بهداشت و درمان و مسائل حملونقل و ارتباطات و آموزش و … که جزء ضرورتهای اولیه است و باید در دسترس همه قرار بگیرد این ضرورت وجود دارد، اما از آنجا به بعد آنچیزی که میتواند در توزیع امکانات موثر باشد توازن و تعادل بر مبنای مختصات اقلیمی و بوم شناختی مناطق کشور در صنعتی کردن و افزایش جمعیت مناطق کشور است.
وی در تفسیر اقتصادمقاومتی اظهار داشت: همه نکات معطوف به ظرفیتهای اقتصادی نیست، ظرفیتهای اقتصادی هم مهم است در جای خودش و باید برایش فکر کرد و برنامهریزی انجام داد. طبیعتا مثلا اگر کشور بخواهد اقتصاد مقاومتی را به عنوان اقتصاد درونزا و برونگرا اجرایی کند به این معنا نیست که تمام صنایع را در مرکز ایران که اقلیم خشکی دارد، متمرکز کند. این اصلا شدنی نیست؛ در دیگر نقاط دنیا توسعه از بنادر آغاز شد.
بحران های زیستمحیطی هیچ ارتباطی با برجام ندارد
رئیس اندیشکدهی ایرانی مطالعات راهبردی در پاسخ به این مسئله که برخی بحران ایجاد شده را اهرم فشاری برای تغییر سیاستخارجی ایران و بازگشت مجدد به برجام میدانند اظهارداشت: هیچ ارتباطی میان مسائلی که ناشی از مختصات زیست بوم و جغرافیای طبیعی ایران است و موضوعات و مسائل مرتبط با برجام وجود ندارد. همانگونه که می دانید بخش زیادی از تحریمهای برجام بانکی است که ربطی به تغییرات آب و هوایی ندارد. واین دوگانهسازی ها اساسا نسبت منطقی ندارند.
وی در پایان گفت : این بحران نتیجه ی سیاستهای غلط صنعتیشدن کشور بوده که پایهاش در رژیم گذشته گذاشته شده و بعد هم متاسفانه امتداد پیدا کرده است. برجام یک مسئله روبنایی ست یک مسئله زیربنایی نیست یعنی ما به دلیل معضلات دیگری است که برای آن وارد برجام شدیم. قیصری درخصوص نسبت معضلات ایجادشده و برجام تصریح کرد: آن معضلات برای مخالفین و دشمنان که نمیخواهند ایران پیشرفته باشه فرصت ایجاد کردهاست. آن معضلات باید رفع بشود بعد از آن برجام هم کمکم بیخاصیت میشود هرچه این معضلات تداوم پیدا کند این وضعیت ادامه دار خواهد بود. اقتصاد کشور اگر مقاومتی و درونزا میبود بسیاری از معضلاتی که امروز با آن مواجه هستیم و بسیاری از تحریم ها اصلا امکان اجرایی شدننداشتد.
اشتراک گذاری
با استفاده از روشهای زیر میتوانید این صفحه را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.