طرفهای عضو برجام و دولت آمریکا قرار است از انتهای ماه جاری میلادی (نوامبر ۲۰۲۱) مذاکرات بر سر احیای این توافق هستهای را در وین از سر بگیرند. با این وجود، به نظر میآید مسائل مهمی همچنان باقی است که دو طرف به نوعی آنها را خط قرمز خود معرفی کردهاند: از جمله شرط آمریکا مبنی بر بازگشت متقابل و همزمان به تعهدات برجامی و شرط ایران دربارهی دریافت تضمین مبنی بر عدم خروج دوبارهی واشینگتن از توافق هستهای.
آیا بازگشت آمریکا به برجام و احیای توافق هستهای کار سادهایست؟
اگرچه پیشبینی آیندهی مذاکرات در وین کار راحتی نیست، اما رسانههای مختلف تلاش کردهاند عوامل تأثیرگذار بر پیشرفت و نتیجهی مذاکرات را بشمارند. یکی از این رسانهها، پایگاه خبری-تحلیلی اینترنتی آمریکایی «واکس» است که طی گزارشی تحت عنوان «آیا میتوان توافق هستهای ایران را نجات داد؟[۱]» به همین مسئله پرداخته است. آنچه در ادامه میخوانید، متن گزارش این پایگاه آمریکایی است.
لازم به ذکر است که مشرق صرفاً جهت اطلاع نخبگان و تصمیمگیران عرصه سیاسی کشور از رویکردها و دیدگاههای محافل رسانهای-اندیشکدهای بینالمللی این گزارش را منتشر میکند و دیدگاهها، ادعاها و القائات این گزارش لزوماً مورد تأیید مشرق نیست.
پلهای پشت سر
آمریکا و متحدانش، طی اجلاس گروه ۲۰، گفتند اطمینان دارند که بازگرداندن همهی طرفها به توافق هستهای ایران «امکانپذیر است[۲].» این آخرین تلاش دولتهای غربی برای نجات توافقی بود که به طور رسمی تحت عنوان «برنامهی جامع اقدام مشترک[۳]» (برجام) شناخته میشود. اکنون، دستکم، تاریخی برای آغاز احتمالی فرآیند نجات این توافق وجود دارد: ۲۹ نوامبر[۴] [۸ آذر ۱۴۰۰]؛ زمانی که مذاکرات در وین از سر گرفته میشود.
(از چپ) بوریس جانسون، نخستوزیر انگلیس، امانوئل مکرون، رئیسجمهور فرانسه، آنگلا مرکل، صدراعظم آلمان، و جو بایدن، رئیسجمهور آمریکا، در حاشیهی نشست گروه ۲۰ در شهر رُم، پایتخت ایتالیا، دربارهی توافق هستهای ایران با یکدیگر صحبت و بیانیهای مشترک صادر کردند (+)
برجام، که سال ۲۰۱۵ به امضای ایران، آمریکا و سایر کشورهای ۱+۵ (چین، روسیه، انگلیس، فرانسه و آلمان) رسید، محدودیتهایی را برای برنامهی هستهای ایران تعیین کرد تا مانع از اقدام این کشور به ساخت سلاح هستهای در طول مدت توافق شود. تهران موافقت کرد به بازرسان مستقل بینالمللی اجازه دهد پایبندیاش به مفاد توافق (مانند محدودیتها دربارهی غنیسازی اورانیوم و سانتریفیوژهایش[۵]) را راستیآزمایی کنند. در عوض، سایر امضاکنندگان برجام، تحریمهای اقتصادی جهانیای را برداشتند که به دلیل فعالیتهای هستهای ایران علیه این کشور وضع شده و اقتصادش را به لبهی پرتگاه سوق داده بودند.
به نظر میرسید برجام دارد در رسیدن به هدفش، یعنی محدود کردن برنامهی هستهای ایران، موفق عمل میکند[۶]. با این حال، دونالد ترامپ، رئیسجمهور سابق آمریکا، که این توافق را «فاجعه[۷]» توصیف میکرد، وعده داد از توافق خارج شود؛ و سال ۲۰۱۸ به این وعدهاش عمل نمود[۸]. ترامپ علاوه بر خروج یکجانبه از توافق، تحریمهای خردکنندهای علیه ایران وضع کرد و کارزار «فشار حداکثری[۹]» را آغاز کرد که چند سال ادامه داشت. ایران ابتدا مدتی در توافق ماند و از مفاد آن پیروی کرد؛ متحدان اروپایی آمریکا هم تلاش کردند آن را حفظ کنند[۱۰]. با این وجود، تهران از سال ۲۰۱۹ شروع به
نقض توافق کرد[۱۱] و از آن زمان تا الآن برنامه هستهایش را توسعه داده و از محدودیتهای توافق دربارهی ذخایر اورانیوم با غنای پایین[۱۲] و موارد دیگر، فراتر رفته است. (ایران میگوید به دنبال سلاح هستهای نیست[۱۳]، اما در حال نزدیکتر شدن به احتمال ساخت چنین سلاحی است[۱۴].)
بایدن از زمان تبلیغات انتخاباتیاش گفته بود میخواهد توافق هستهای را احیا کند، اما تلاشها برای انجام این کار تا اندازهی زیادی معطل ماندهاند. نامزدهای بایدن [برای تصدی سِمتهای مرتبط با برجام در دولت]، اوایل دولت بایدن نشان دادند که آمریکا برای رسیدن به نتیجه در پروندهی توافق هستهای عجلهای ندارد[۱۵]. مذاکرات، ماه آوریل میان تهران و سایر طرفهای برجام (با شرکت غیرمستقیم آمریکا) آغاز شد[۱۶]؛ و دستکم اندکی پیشرفت حاصل شد. با این حال، گفتوگوها، ماه ژوئن پس از انتخاب ابراهیم رئیسی[۱۷]، رئیسجمهور جدید و تندروتر ایران، به حالت تعلیق درآمد[۱۸].
طرفهای عضو برجام و آمریکا (به شکل غیرمستقیم) قرار است از اوایل آذرماه مذاکرات دربارهی احیای توافق هستهای را از سر بگیرند
مذاکرات، اواخر این ماه از سر گرفته خواهد شد؛ و هدف این است که دو طرف به تنشزدایی متقاعد شوند: دست برداشتن ایران از انجام کارهایی مانند تولید سوخت هستهای در سانتریفیوژهای سریع نسل بعد[۱۹]؛ اقدام آمریکا به لغو تحریمهایی مانند تحریم بخش انرژی ایران و تحریم آنهایی که با تهران تجارت میکنند؛ و رسیدن به چیزی که دیپلماتها و مذاکرهکنندگان دوست دارند نامش را بگذارند: «تعهد متقابل». و البته تهران احتمالاً چیز دیگری هم میخواهد که ممکن است تأمین آن فوقالعاده دشوار باشد: تضمینی مبنی بر اینکه اگر یک نفر دیگر (یا اصلاً همان نفر قبلی[۲۰] [یعنی ترامپ]) رئیسجمهور آمریکا شد، همه چیز دوباره از دست نخواهد رفت.
احیای برجام با چالشهای دشواری روبهرو خواهد بود. ایران نشان داده که به میز مذاکره بازمیگردد؛ که به نوبهی خود، نشانهی خوبی است. اظهارات اروپاییها و آمریکا در نشست گروه ۲۰ هم نمایش وحدت خوبی بود. با این حال، اینها همه چسبزخمهای کوچکی برای اعتماد سیاسی میان واشینگتن و تهران هستند که دچار شکستگیهای شدیدی شده است.
دستِ پُرِ ایران و دستِ خالیِ آمریکا
چنانکه «ند پرایس» سخنگوی وزارت خارجهی آمریکا، اخیراً گفت، هدف آمریکا «دستیابی و پیادهسازی سریع تفاهم دربارهی بازگشت متقابل به پایبندی[۲۱]» به برجام است. پرایس بعداً هم گفت به این ترتیب برنامهی هستهای ایران «به همان جعبهای [و چارچوب محدودیتهایی] برمیگردد که تا چند سال پس از اجرای توافق در سال ۲۰۱۶ در آن قرار داشت[۲۲].»
منتقدان توافق هستهای ایران، اغلب این توافق را بر این مبنا مورد انتقاد قرار میدادند که به سایر فعالیتهای شرورانهی ایران، مانند برنامهی موشکهای بالستیک[۲۳] و مداخلات و حمایت این کشور از نیروهای نیابتی در منطقه[۲۴]، نپرداخته بود. وقتی صحبت از «تمدید و تقویت توافق» میشود، آمریکا میگوید ابتدا به دنبال بازگرداندن همهی طرفها به پایبندی متقابل است؛ یعنی برجام، مانند گذشته، فقط به فعالیتهای هستهای ایران خواهد پرداخت. برخی کارشناسان معتقدند احیای برجام نقطهی شروعی برای همکاری بیشتر، یا دستکم پیروزیای برای آرمان عدم اشاعهی هستهای خواهد بود؛ و ماجراجوییهای منطقهای ایران در مجامع دیگر حلوفصل خواهند شد[۲۵]. در عین حال، دولت بایدن همچنان به تحریم ایران به خاطر مسائل دیگر (از جمله اخیراً یک مشت تحریم مرتبط با برنامهی پهپادی این کشور[۲۶]) ادامه داده که نشان میدهد هنوز هم فشار علیه تهران را حفظ کرده است.
برنامهی موشکی ایران یکی از موضوعاتی است که آمریکاییها و طرفهای اروپایی برجام به دنبال اضافه کردن آن به دستورکار مذاکرات بر سر احیای توافق هستهای با تهران هستند (+)
ایران میتوانست هنوز هم برای بازگشت به مذاکرات معطل کند و از این فرصت برای ادامهی پیشبرد برنامهی هستهای و تقویت اهرم فشارش استفاده نماید. این در حالی است که آمریکا پیشاپیش بخش عمدهای از اهرمهایش را سوزانده است: ایران را با تحریمهایش در تنگنا گذاشته (اگرچه هنوز هم [افراد و نهادهایش برای تحریم ته نکشیده] و دارد به این تحریمها اضافه میکند[۲۷])، اما با وجود اینکه آنتونی بلینکن، وزیر خارجهی آمریکا، اخیراً گفت «همهی گزینهها روی میز است[۲۸]»، بعید به نظر میرسد دولت بایدن تمایلی برای مداخلهی نظامی بیشتر در منطقه داشته باشد. این در حالی است که اگرچه تحریمها دارد ایران را خرد میکند، اما این کشور تا اندازهای در برابر فشارها مقاومت کرده است[۲۹].
اگر هدف [از این مانورها، تقویت] اهرم است، سؤال بزرگی که باید پیش از هر گفتوگوی جدیدی پرسید، این است که ایران دقیقاً به دنبال چیست. «اسفندیار باتمانقلیچ» [کارشناس دیپلماسی تجاری و] عضو غیرمستقر «شورای روابط خارجی اروپا» میگوید: «این فرضیه وجود دارد که این دولت [رئیسی] رویکردی حداکثری نسبت به مذاکرات اتخاذ خواهد کرد.» «رویکرد حداکثری» عبارتِ مثبتتری برای بیانِ این است که تهران ممکن است خواستهای را مطرح کند که از همان ابتدا برای آمریکا قابلقبول نباشد؛ مثلاً فشار آوردن برای لغو تحریمهایی فراتر از تحریمها علیه برنامهی هستهایش، یا درخواست از آمریکا برای برداشتن گام اول با ارائهی حمایت اقتصادی یا لغو تحریمها.
بایدن نه تنها باید خسارتهای دوره ترامپ را جبران کند و به توافق هستهای بازگردد، بلکه باید گامهایی فراتر از این برای اصلاح روابط با ایران بردارد
ایران احتمالاً استدلال خواهد کرد این آمریکا بوده که برجام را پاره منفجر کرده، در حالی که تهران تا یک سال بعد هم همچنان به توافق پایبند مانده، و بنابراین به عهدهی آمریکاست که ثابت کند حسن نیت دارد. با این وجود، اکنون که ایران نیز به نوبهی خود قطعاً توافق را زیر پا گذاشته، این استدلال، دیگر تا اندازهای از کار افتاده است. «ساموئل هیکی» تحلیلگر پژوهشی عضو سازمان غیرحزبی و غیرانتفاعی «مرکز کنترل تسلیحات و عدم اشاعه» که به حذف تهدید سلاحهای هستهای اختصاص دارد، در اینباره میگوید: «هر دو طرف در حال حاضر از پایبندی به توافق بسیار دور هستند. بنابراین منطقی است که دو طرف بهتدریج گامهایی برای بازگشت به توافق بردارند.»
حتی اگر ایران رویکرد حداکثری هم اتخاذ نکند، باز هم درک اینکه لغو تحریمها دقیقاً چه شکلی است و چگونه عملی میشود، عامل بزرگی در موفقیت این مذاکرات خواهد بود. به گفتهی «الکس واتانکا» مدیر «برنامهی ایران» در [اندیشکدهی آمریکایی] «مؤسسهی خاورمیانه»، سال ۲۰۱۵، تخفیفهای تحریمی، به گونهای که برجام وعده داده بود، به طور کامل برای ایران محقق نشد. واتانکا میگوید: «واقعیتی که ایرانیها کشف کردند این بود که تهدیدِ مجازات با تحریمهای آمریکا همچنان [پیش چشم دولتها و نهادهای بینالمللی] بزرگ بود و بالای سرشان وجود داشت. روی کاغذ میتوانستند با جهان تجارت کنند؛ اما در واقع شرکتها و بسیاری از کشورها همچنان از ایران فاصله میگرفتند.» آیتالله [سید] علی خامنهای، رهبر عالی ایران، نیز همین را گفته است: ایران خواهان لغو تحریمها نهتنها روی کاغذ، بلکه «در عمل[۳۰]» است.
یک درخواست دوم هم وجود دارد که آن درخواست اول را پیچیدهتر میکند: نوعی تضمین مبنی بر اینکه این توافق میتواند مقابل تغییرات سیاسی داخلی آمریکا دوام بیاورد. مخالفت با توافق ایران در داخل آمریکا همچنان ادامه دارد؛ بهویژه میان جمهوریخواهان. همانطور که سناتور «تد کروز» [نمایندهی جمهوریخواه ایالت تگزاس در سنا] اخیراً در توئیتی دربارهی توافق با ایران [در واکنش به وعدهی بایدن مبنی بر پایبندی آمریکا به توافق هستهای در آینده[۳۱]] نوشت: «صددرصد قطعی است که هر رئیسجمهور جمهوریخواهی در آینده، آن [توافق] را پاره خواهد کرد[۳۲].»
«نخیر. جو بایدن مطلقاً هیچ اختیاری به موجب قانون اساسی ندارد که چنین تعهدی بدهد. تا وقتی توافق با ایران توسط مجلس سنا به عنوان یک معاهده تصویب نشود (که بایدن میداند نخواهد شد) صددرصد قطعی است که هر رئیسجمهور جمهوریخواهی در آینده، آن را پاره خواهد کرد. دوباره [مانند ترامپ].»؛ توئیت «تد کروز» سناتور جمهوریخواه ایالت تگزاس در واکنش به گزارشی دربارهی تعهد بایدن به عدم خروج مجدد آمریکا از توافق هستهای با ایران
اعتبار ترمیمناپذیر آمریکا و سابقهی سیاه اروپاییها
مسئلهی اعتبار آمریکا [و تعهدش به برجام] یک چالش واقعی است، چون چیزی نیست که واشینگتن بهراحتی بتواند آن را عملی [و تضمین] کند، حتی اگر دولت بایدن بخواهد این کار را بکند. بنابراین تهدید مجازات با تحریمهای آمریکا همچنان وجود دارد. این مسئله به نفع ایران هم هست، چون میتواند از آن به عنوان چماق در هر مذاکرهای استفاده کند. چنانکه [سعید خطیبزاده] سخنگوی وزارت خارجهی ایران در پاسخ به توئیت کروز نوشت: «به عهدهی رئیسجمهور آمریکاست که جامعهی بینالمللی (از جمله همهی اعضای برجام) را متقاعد کند که امضایش اعتبار دارد[۳۳].» «سید حسین موسویان» دیپلمات سابق ایرانی و متخصص سیاست هستهای و امنیت خاورمیانه در برنامهی «علم و امنیت جهانی» دانشگاه «پرینستون» [آمریکا]، میگوید ایران میتواند با محدود کردن برنامهی هستهایش به تعهدات خود عمل کند، اما وقتی صحبت از تضمین عدم تخطی آمریکا به میان میآید، «هیأت آمریکایی نمیتواند هیچ تضمینی بدهد.»
«جهان کاملاً به آنچه که آقای کروز اعتراف کرده، واقف است: اینکه رژیمهای مستقر در واشینگتن، یاغی هستند. به عهدهی رئیسجمهور آمریکاست که جامعهی بینالمللی (از جمله همهی اعضای برجام) را متقاعد کند که امضایش اعتبار دارد. در اینباره «تضمینهای عینی» لازم است. هیچکس چیزی کمتر از این را نمیپذیرد.»؛ پاسخ سعید خطیبزاده، سخنگوی وزارت خارجهی ایران، به توئیت «تد کروز» سناتور جمهوریخواه ایالت تگزاس
غلبه بر همهی این مسائل دشوار خواهد بود. کارشناسان میگویند آمریکا و شرکای اروپاییاش احتمالاً مجبور میشوند نهتنها فوراً به وعدهی تخفیفهای تحریمی عمل کنند، بلکه همچنین سازوکاری پیدا کنند که به بقیهی جهان و نهادهای مالی اطمینان دهد تجارت با ایران واقعاً اشکالی ندارد. واتانکا میگوید «راهحل ساده»ی این مسئله، خرید سهام [در نهادهای مایل به همکاری با ایران] توسط آمریکا، مثلاً توسط کسبوکارهای آمریکایی، است، که پیام مهمی دربارهی بخش «در عمل» مخابره خواهد کرد.
باتمانقلیچ، عضو شورای روابط خارجی اروپا، میگوید شکستها در مسیر اجرای برجام و تلاشها برای کاهش اثر تحریمهای یکجانبهی ترامپ، یک «کلاس فشرده» برای دولتهای غربی بود؛ و اتفاقاً همین مسئله چهبسا ناخواسته بتواند به مذاکرات کمک کند. (کشورهای اروپایی تلاش کردند راهحلی برای دور زدن تحریمهای ترامپ ایجاد کنند، اما عملاً کار چندانی از پیش نبردند[۳۴].) آمریکا و سایر کشورها اکنون میتوانند خودشان را برای پرتگاههایی آماده کنند که قبلاً برایشان آماده نبودند؛ و به طور بالقوه میتوانند راههایی برای تقویت و تداوم فرآیند تخفیف تحریمی پیدا کنند.
با این حال، هیچ تضمینی وجود ندارد که [پس از انتخابات ریاستجمهوری آمریکا در] سال ۲۰۲۴ چه اتفاقی خواهد افتاد. برخی کارشناسان معتقدند شاید باز هم به نفع ایران باشد که از یک تخفیف تحریمی، هرچند موقت، بهرهمند شود و از همین مدت برای آمادهسازی خودش جهت مواجهه با روی کار آمدن احتمالی یک رئیسجمهور دیگر بدبین به برجام در کاخ سفید و اِعمال مجدد تحریمها استفاده کند. شاید این سناریو به نفع ایران باشد، اما دیدگاه خود ایران ممکن است اینگونه نباشد.
«افشون استوار» کارشناس حوزهی ایران در دانشکدهی تحصیلات عالی نیروی دریایی [آمریکا] میگوید: «ایران روی صندلی راننده [و در جایگاه تعیینکننده] نشسته است»، اما به نظر نمیرسد واقعاً علاقهای به بازگشت به توافق یا حتی لغو تحریمها داشته باشد. به گفتهی استوار ایرانیها «راهی برای دور زدن تحریمها پیدا کردهاند؛ دستکم در حدی که بتوانند سرپا بمانند و بحرانی را مدیریت کنند که تحریمها بر کشورشان تحمیل کرده، بدون اینکه مجبور به امتیازدهی یا سازش در هر حوزهی دیگر دیگری شوند؛ چه استراتژیک، چه نظامی، و چه سیاست خارجی.»