در بسیاری از مواقع بررسی افول آمریکا در حوزه سیاست خارجی و میزان اثرگذاری این کشور بر سایر کشور مورد توجه قرار می گیرد. گرچه این گزاره درست است و از جایگاه واقعی آمریکا در حوزه بیرونی صحبت می کند، اما صرفا توجه به گزاره بیرونی یک نگاه تک بعدی است. بنابراین باید برای درک بهتر افول آمریکا به وضعیت داخلی این کشور نیز باید توجه شود.
دوقطبی عمیقی که در حال حاضر در جامعه آمریکا بوجود آمده است، حکمرانی سیاسی در این کشور را بشدت دچار خدشه کرده است. بطوری که طبق نظرسنجی های صورت گرفته بالای 50 درصد از مردم این کشور دولت حال حاضر را قبول ندارند. اعتراض مردم به روند انتخابات 2020 و تسخیر ساختمان کنگره این کشور را باید در روند افول آمریکا دید.
بدون شک افزایش تورم بی سابقه بخصوص در حوزه انرژی و کم شدن ذخایر انرژی این کشور بعد از 40سال، نشانه های آشکار شدن افول این کشور در حوزه داخلی است.
انتخاب دو رئیس جمهور از سال 2016 تا به الان ( دونالد ترامپ و جو بایدن) از دو حزب رقیب هم، یکی دیگر از ضعف آمریکا را نشان می دهد. به نوعی بایدن، آمریکای پیر و ناتوان را مخابره می کند و دنالد ترامپ نیز آمریکای بی بند و بار، بی منطق و بی ضابطه را به دنیا مخابره کرد. موضوعی که جایگاه آمریکا در دو حوزه داخلی و خارجی بشدت کاهش داد و روند افول آمریکا را شتاب داد.
یکی دیگر از مشکلات آمریکا که از یک کشور مدعی هژمون برتر، بعید بنظر می رسد، ضعف ارتش این کشور در تامین نیروی انسانی خود است.
بطوری که پایگاه خبری “مدرن دیپلماسی” در گزارشی به واکاوی یک بحران جدی در درون ارتش آمریکا در قالب ضعف قابل توجه این ارتش در سربازگیری و تامین نیروی انسانی خود پرداخته است. مساله ای که به زعم برخی ناظران و تحلیلگران آمریکایی، عملا ارتش آمریکا را با یک بحران اساسی رو به رو کرده و روز به روز آن را از حیث نیروی انسانی، کوچک و کوچکتر می کند.
پایگاه خبری مدرن دیپلماسی در این رابطه می نویسد:
«در حالی که اینطور تلقی می شود که ایالات متحده آمریکا قوی ترین و مرگبار ترین نیروی نظامی و ارتش در جهان را دارد، با این حال، این ارتش با چالش ها و بحران های قابل ملاحظه ای در استخدام و به کارگیری نیروهای جدید و پُر کردن صفوف خود رو به رو است.
از زمانی که ارتش آمریکا و روند استخدام نیرو در آن ماهیتی داوطلبانه پیدا کرد، عملا وارد یک بحران تمام عیار شده و دیگر به راحتی نمی تواند اقدام به استخدام نیرو کند. در حالی که آمریکا به نحو سنگین و عمیقی در عراق و قالب جنگِ این کشور درگیر بود، با این حال، در آن برهه هنوز می توانست که از حیث استخدام نیرو، اهداف خود را محقق سازد. با این همه، در برخی سال ها ارتش آمریکا با مشکلاتی در این رابطه رو به رو بوده است(از حیث سربازگیری). در این راستا به طور خاص می توان به سال های 1999، 2005 و 2018 اشاره کرد. با این همه، سال 2022، بدترین سال برای ارتش آمریکا از حیث استخدام نیرو در کل تاریخ ارتش این کشور بوده است.
در حالی که بخش های مختلف ارتش آمریکا جهت بکارگیری نیروهای تازه نفس با مشکلاتی اساسی رو به رو هستند و از کمبود رنج می برند، این نیرو حقیقتا خود را در شرایط کنونی با یک بحران تمام عیار رو به رو میبیند. این بحران به قدری بد و ناگوار است که انتظار می رود ارتش آمریکا مجبور شود در چشم اندازی تعریف شده برای خود جهت سربازگیری، تعدیل هایی را انجام دهد و به کاهش بیشتر در این حوزه نیز رضایت دهد.
در شرایط فعلی، ارتش آمریکا برای غلبه بر بحران سربازگیری خود، بسیاری از استانداردهایی را که در این حوزه مبنای کار قرار داده را تعدیل کرده است. مثلا شرط حداقل سطح آموزشی را که گذراندن دوره دبیرستان است را به کل کنار گذاشته است. البته که در این چهارچوب، یک مشکل اساسی دیگر نیز برای ارتش آمریکا ایجاد شده است. زیرا سامانه های مدرن تسلیحاتی که توسط ارتش آمریکا استفاده می شوند، سطحی از آموزش و مهارت را نیاز دارند که این موضوع میزان زمانی را که باید برای آموزش و تقویت مهارت های افراد صرف شود را افزایش می دهد. مساله ای که در نوع خود ضربه های سنگینی را به ارتش آمریکا وارد کرده و می کند.
باید توجه داشت که مجموعه عوامل مختلفی در تضعیف روند سربازگیری ارتش ایالات متحده آمریکا ایفای نقش می کنند. در این رابطه می توان به سطح پایین آمادگی بدنی جوان های آمریکایی اشاره کرد که شمار زیادی از آن ها “چاق” در نظر گرفته می شوند. مشکل اعتیاد و همانطور که پیشتر گفته شد پایین بودن قابل ملاحظه سطح آموزش در میان آن ها نیز از جمله دیگر عواملی هستند که در تضعیف روند سربازگیری ارتش آمریکا نقشی بارز را بازی می کنند.
در این راستا، یکی از مقام های وزارت دفاع آمریکا(پنتاگون) که به شرط ناشناس ماندن با مدرن دیپلماسی سخن گفته، می گوید: “بحران استخدام نیرو و سرباز گیری در ارتش آمریکا، شبیه موج مخرب بلندی است که به تدریج به ما نزدیک می شود. ارتش آمریکا در حال کوچکتر شدن است و وقوع بحران هایی نظیر پاندمی ویروس کرونا در سال های اخیر نیز شدیدا این مساله را تشدید کرده است”.
آنچه شرایط را حتی بدتر می کند این است که اکنون جوانان آمریکایی با فرصت های به مراتب بهتر و پُرسودتری جهت کسب درآمد در مقایسه با خدمت در ارتش آمریکا رو به رو هستند. اکنون شرکت های بزرگ آمریکایی نظیر Starbucks و آمازون، به کارمندان تازه کارِ خود درآمد هر ساعت 15 دلار را ارائه می کنند. این موضوع نوید دهنده یک درآمد سالانه 31 هزار و 200 دلاری برای افراد است. این در حالی است که اگر یک جوان آمریکایی وارد ارتش آمریکا شود به عنوان یک فرد تازه کار، ماهانه 1833 دلار درآمد خواهد داشت که این میزان به معنای درآمد 10.5 دلاری در هر ساعت و همچنین درآمد کلیِ 21 هزار و 996 دلاری در یک سال است.
پیوستنِ خارجی ها به ارتش ایالات متحده آمریکا
در حالی که افرادِ غیرآمریکایی نیز می توانند به ارتش آمریکا ملحق شوند، با این حال آن ها باید به صورت قانونی و مجاز در این کشور زندگی کرده باشند. بر اساس قوانین کنونی آمریکا، افراد غیرآمریکایی که حق زندگی مجاز در آمریکا را ندارند، بالطبع نمی توانند به ارتش آمریکا نیز در شرایط فعلی ملحق شوند.
باید توجه داشت که چندین کشور وجود دارند که اجازه عضویت اتباع خارجی را در ارتش های کشورشان میدهند. به عنوان مثال می توان به استرالیا، فرانسه، هند، نیوزیلند و روسیه اشاره کرد که به افراد با صلاحیتِ خارجی که از کیفیت کاری نیز برخوردار هستند اجازه می دهند تا به عضویت ارتش هایشان در بیایند.
البته که در این میان یک استثنا بر این قاعده که شهروندان غیرآمریکایی حق عضویت در ارتش آمریکا را ندارند وجود دارد. در شرایط فعلی، نیروی دریایی آمریکا سالانه به دو هزار فیلیپینی اجازه می دهد تا به عضویت این نیرو در بیایند. البته که عضویت نیروهای فیلیپینی در ارتش آمریکا مشروط به موافقت دولت فیلیپین نیز است. از این رو، آمریکا عملا به اتباع خارجی نیز به مثابه یک حربه جهت پُر کردن شکاف های ناشی از مشکل سربازگیری خود می نگرد.
یک روایت تاریخی در مورد یک ارتش با ساختار نیروگیریِ داوطلبانه
تاریخ به ما این نکته را می آموزد که یک ارتش حرفه ای که از عموم مردم منزوی و دور می شود، می تواند به مساله ای خطرناک برای ساختار دموکراتیکِ دولت تبدیل شود. در این رابطه می توان به سقوط دموکراسی یونان باستان و پایانِ حکومت بر مبنای نمایندگی مستقیمِ مردم در جمهوری رُم اشاره کرد.
در زمانی که مردم یک کشور و جامعه عمیقا دچار شکاف و جدایی هستند و ارتش یک کشور نیز از مردم خود و جمعیت غیرنظامی آن(به ویژه در حوزه عضوگیری) دور شده، شرایط مناسبی برای پایان یافتنِ حکومتِ توام با نمایندگیِ مردم(حکومتِ نمایندگی) به وجود می آید. مساله ای که به طور خاص آمریکا آن را در قالب شورش ششم ژانویه و حمله حامیان افراطی ترامپ به کنگره آمریکا مشاهده کرد.
از این رو، آمریکای فعلی با بحران های جدی در داخل خود دست و پنجه نرم می کند و به طور خاص اگر اوباش توانسته بودند در قالب حادثه ششم ژانویه آمریکا را به هم بریزند، کاملا قابل تصور است که ارتش آمریکا نیز جهت جلوگیری از هرج و مرج و حراست از سیاست رسمی این کشور در برابر رقبای بین المللی آن، وارد عمل می شد و یک حکومت نظامی را که در نقطه مقابل دموکراسیِ ادعایی در این کشور است، ایجاد می کرد. مسالهای که هنوز هم تهدید وقوعِ آن پابرجاست”.
بنابرانی می توان نتیجه گرفت که آمریکا با یک بحران عظیمی در جنبه های مختلف امنیتی، نظامی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی مواجه است که ادامه این روند باعث غرق شدن آمریکا همچون کشتی تایتانیک خواهد بود.
اینکه رئیس جمهور پیر و فراموش کار آمریکا، سیاست تهدید علیه دیگران را گاها مطرح می کند، یک ترفندی است که بدنبال آن، سعی در دوشیدن گاوهای شیرده و ساکت کردن سگ نگهبانشان در منطقه است والا هیچ گونه اعتبار عملی برای آن متصور نیست.