وقتی آبان ماه سال ۹۵ انتخابات ریاست جمهوری در آستانهی اعلام نتایج نهایی قرار داشت، برخی رسانههای داخلی، احتمالا آنچنان از انتخاب یک زن به ریاست جمهوری ذوقزده بودند و او را «بانوی صلح و دیپلماسی» میپنداشتند، پیشاپیش به پیشواز انتخاب او رفتند و تیتر پیروزی برایش منتشر کردند!
اما هیلاری در کمال تعجب رسانههای داخلی و احتمالا بخش عمدهی کشورهای دنیا، شکست خورد و به رقیب تازهوارد به دنیای سیاست، یعنی ترامپ باخت. این نشان می داد که فضای داخلی رسانهای ما چه اندازه از شناخت شکافها و تنشها و مجادلات جدی و عمیق درون جامعهی آمریکا بیخبر بوده و هست. شکست هیلاری کلینتون، محصول چندین عامل بود، اما مهمترین عامل از منظر جامعهشناسی، منفور بودن هیلاری کلینتون در افکار عمومی آمریکاییهاست. این منفور بودن از سال ۲۰۱۶ به این سو، نه تنها کمتر نشده، که رو به صعود نیز بوده است. عامل این نفرت، گره خوردن نام کلینتون به حقایقی نفرتآور بود.
در اکتبر ۲۰۱۶، چند هفته مانده به برگزاری انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۱۶ در ایالات متحده، انتشار ۲۰۰۰۰ صفحه از مکاتبات به دست آمده از حساب جیمیل «جان پودستا»، رییس اسبق کارکنان کاخ سفید در دوره بیل کلینتون و مدیر کارزار انتخاباتی هیلاری کلینتون در ۲۰۱۶، در پایگاه اینترنتی ویکیلیکس، ضربهای سهمگین به محبوبیت هیلاری وارد آورد.
جدای از همه جنجالهایی که بابت انتشار این ایمیلهای محرمانه در موضوعات مختلف در افکار عمومی آمریکا به وجود آمد، انتشار یک ایمیل بیش از هر چیز خبرساز شد. این ایمیل، به سان قطعهای از دومینو که به ناگهان یک موج و جریان برگشتناپذیر راه می اندازد، طوفانی علیه هیلاری کلینتون، مشاوران و همحزبیهای او ایجاد کرد که تا همین امروز هم در زیرلایههای اجتماعی آمریکا فروکش نکرده است.
جان پودستا
ماجرا از این قرار بود که زنی به نام «مارینا آبراموویچ»، خطاب به برادر جان پودستا، یعنی تونی پودستا، از او و برادرش دعوت کرد که در مراسم شام موسوم به «spirit cooking»(پختن روح) در منزل شخصی آبراموویچ حضور پیدا کند. همین اسم خاص، گویی ماشهای را کشید که یک بمب سهمگین را فعال می کرد، چرا که هم مارینا آبراموویچ و هم «spirit cooking» نامهایی تاریک و مخوف در افکار عمومی بودند.
ایمیل دعوت مارینا آبراموویچ از تونی و برادرش جان پودستا
مارینا آبراموویچ، که در ۲۰۱۶ هفتادساله بود، به عنوان موسس هنر پرفورمنس مدرن و فعال در حوزه «هنر شوک» شناخته می شد. این زن صربتبار، به خاطر نمایشهای عجیب و مشمئزکننده خود که با خون و گوشت و رفتارهای شکنجهگرانه در اجرای زنده معروف شد، بلاتردید یکی از سرحلقههای شیطانپرستی در محافل «هنری» آمریکا و اروپاست. یکی از دلایل شهرت آبراموویچ، به کارگیری خون، جسد و اجزاء بدن در به اصطلاح آثار هنری خود است.
منتقدانش می گویند، او از خون واقعی و اجزاء واقعی بدن انسان استفاده می کند و «جادوی سیاه» را به صراحت وارد پرفورمنس کرده و بیشتر آثاری که مستقیما ساخته یا در پشت پرده در ساخت آنها نقش ایفاء کرده، در واقع «مناسک» (ریچوآل) جادوی سیاه بوده است.
مارینا آبراموویچ
با جرد لتو، بازیگر معروف هالیوود
با جی زی، خواننده رپ معروف آمریکایی
آبراموویچ و شاگرد دستپرودهاش لیدی گاگا در مراسم مشمئزکننده تقلید آدمخواری
او خود نام این کثافتکاریهای اشمئزازآور خود روی صحنه را «آشپزی روح» (spirit cooking) گذاشته است و نخستین بار، در سال ۱۹۹۷ بود که پرفورمنس او با این نام منتشر شد که بسیار حیرتآور بود. او در آن ویدئو، با خونی که ادعا می شد خون خوک است، روی دیوار دستورالعملهای کثیف مناسک جادوی سیاه را می نوشت و در طول ویدئو، بارها ظرفی حاوی خون و امحاء و احشاء یک موجود زنده را روی چیزی که شبیه کودکی مومیایی شده در کنج دیوار بود، می پاشید. از آن پس، در محافل مخفی که جنایاتی چون تجاوز و شکنجه کودکان و کشتن و نوشیدن خون آنان صورت می گیرد، به این نوع مناسک با اسم عام اسپیریت کوکینگ یا پختن روح یاد می کنند، چرا که در ذهن جنایتکار ایشان، قبل از خوردن جسم، روح کودک معصوم را می پزند و مهیای خوردن میکنند.
اسپریت کوکینگ ابداعی آبراموویچ در سال ۱۹۹۷
آثار هنری! آبراموویچ
ماریا آبراموویچ، دوست صمیمی فردی برزیلی به نام «حوائو تکسیرا د فاریا» معروف به «جان خدا» (John of God) بود که شهرتی به عنوان شفادهنده به هم زده و یک رهبر فرقهای بود. از کسانی که به دیدار او می رفتند می توان به لولا داسیلوا، رییس جمهور وقت برزیل، اپراه وینفری مجری معروف تلویزیونی، رونالدو ستاره تیم ملی برزیل و نائومی کمبل، مدل و بازیگر اشاره کرد. او در نهایت به جرم صدها فقره تجاوز، انجام مناسک آیینی شکنجه و عذاب و ایجاد شبکه قاچاق کودکان به استرالیا به نزدیک ۱۰۰ سال زندان محکوم شد. خبرنگار تحقیقی، سابرینا بیتنکورت که با تحقیقاتش فساد وحشتناک و جنایات جان خداوند را فاش کرد ه بود، از ۲۰ سال فعالیت شبکه قاچاق کودک این فرد به استرالیا نوشت.
آبراموویچ در کنار «جان خد اوند»!؟
دستکم ۶۰۰ مورد آزار جنسی و تجاوز برای دوست آبراموویچ
طبق افشاگری سابیرینا، جان بخشی از زنان عضو فرقه خود را وا می داشت که با هدف تولد فرزندانی برای قاچاق باردار شوند و کودکان این زنان را در کمال قساوت و بیرحمی به استرالیا و نقاط دیگر دنیا قاچاق می کرد. سابرینا بعد از انتشار یک ویدیوی افشاگرانه به طرزی عیان در اسپانیا به قتل رسید (۳ فوریه ۲۰۱۹)، اما مقامات پلیس اسپانیا قتل او را خودکشی اعلام کرده و پرونده را بستند! مارینا آبراموویچ جزو ارادتمندان و تحسینگران جان بود و برای تبلیغ او مستندی هم ساخت. آن وقت همین آبراموویچ به عنوان سفیر هنر از طرف وزارت خارجه آمریکا به سرپرستی هیلاری کلینتون به کشورهای مختلف سفر میکرد!
آبراموویچ(نفر ایستاده مشکی پوش، سوم از چپ)، عضو هیات هنری-دیپلماتیک هیلاری کلینتون به کشورهای مختلف
طبیعی بود که دعوت به مراسمی بدنام، از سوی چهرهای بدنامتر، در ایمیلی که مخاطب آن تونی پودستا بود(که پیش از آن هم به عنوان فردی عیاش و منحرف و اهل راهاندازی محافل مخفی بود)، آن هم در فضای داغ و ملتهب انتخابات آمریکا همچون آتش در پنبه افتاد و شعله کشید.
همزمان، نام پودستا در همین مقطع، با ماجرای موسوم به «پیتزا گیت» گره خورد. در ماجرای موسوم به «پیتزا گیت» که در ماههای منتهی به انتخابات ۲۰۱۶ آمریکا، فضای اجتماعی و سیاسی این کشور را در نوردید و ادعاهای جدی درباره رفت و آمد چهرههای سیاسی وابسته به حزب دمکرات، ستارگان ورزشی، هنرپیشههای هالیوود و خوانندگان به یک پیتزافروشی در واشینگتن دی سی به نام «کامت پینگ پنگ» و انجام مناسک شیطانی و آزار جنسی کودکان در آنجا مطرح گردید، بسیاری از توجهات عمومی به عمق جدی بودن فاجعهی پدوفیلی و آزار جنسی کودکان در سطح نخبگان حوزههای مختلف در آمریکا جلب شد.
جان پودستا، مدیر کارزار انتخاباتی کلینتون در ۲۰۱۶
گرچه رسانههای جریان اصلی(که در نهایت مالکیت همه آنها به یک حلقه بسیار محدود و معدود از ابرسرمایهداران شناخته شده می رسد) در بسیجی هماهنگ تلاش کردند با الصاق برچسب «جعلی» کل ماجرا را زیر سوال ببرند، اما افشای ایمیلهای جان پودستا و ارتباط بلاتردید او با مالک پیتزافروشی مزبور (جیمز آلفانتیس که نسبت خویشاوندی نزدیک با خاندان زرسالار روثچایلد یا روتشلید دارد)، یکی از فراگیرترین و سرسختترین نظریههای توطئه را در افکار عمومی آمریکاییها درباره وجود یک «الیت قدرتمند سوءاستفادهکننده از کودکان» شکل داده است. جیمز آلفانتیس با شبکهای از افراد و گروههای فعال در شبکههای اجتماعی در ارتباط بوده (و احتمالا هنوز هم هست) که همهی آنها علایقی منحرف و سیاه از جمله نمادهای شیطانی، پدوفیلی، آزار جسمانی کودکان و قربانی کودک در مراسم آیینی دارند که خود موضوع گزارشی مستقل است.
جیمز آلفانتیس(راست) مالک پیتزافروشی کامت پینگپنگ در کنار تونی پودستا، سیاستمدار نزدیک به هیلاری کلینتون و مجموعهدار هنری
در کلکسیون هنری نقاشیهای جان پودستان و برادرش تونی(و همسر سابق تونی، هیثر که یک لابیگر سیاسی مشهور در کنگره بود)، تعداد بسیار بسیار زیادی نقاشی با مفاهیم تاریک و شوم(شیطان پرستی، موجودات شریر و تاریک، غل و زنجیر کردن انسان، آدمخواری، شکنجه و سواستفاده از کودکان) دیده میشود.
آثار «هنری»!؟ مورد علاقه تونی و جانی پودستا
سالانه ۸۰۰ هزار کودک در آمریکای شمالی مفقود می شود…
همزمان با همین تحولات، به ناگهان یک فایل صوتی تکاندهنده منتشر شد که در آن فردی با صدایی بسیار مشابه پودستا، در حال آزار فیزیکی و عذاب دختری است که ظاهرا دختر خود اوست. در این فایل صوتی روانخراش، فرد آزاردهنده از دختر میخواهد که نام او را صدا کند. دختر با ضجه و گریه می گوید که نام او «جان» است، اما مرد راضی نمی شود و باز می خواهد که دختر نام او را بگوید. در نهایت مرد با صدایی اهریمنی و تغییریافته می گوید نام من «اسکیپی» است. نکته اینجاست که در گزارشی که در سال ۲۰۱۱ توسط هافینگتون پست درباره عملکرد سیاه جان پودستا تهیه شد، همکاران او خودش اذعان می کند که نام خودمانیاش اسکیپی است که در واقع یک همزاد شرور در وجود اوست!
جان پودستا معروف به «اسکیپی»
اما باید توجه داشت که مورد جان پودستا در یک بستر مهیا شده در ماه سپتامبر همان سال، همچون جرقهای در انبار باروت عمل کرد.
در ۲۶ سپتامبر ۲۰۱۶، در جریان تحقیقات پلیسی علیه جنایات جنسی علیه کودکان، یک افسر پلیس فدرال در نیویورک، به لپ تاپی حاوی صدها هزار ایمیل دست یافت که از آن نماینده جمهوریخواه سابق کنگره، آنتونی وِینر بود. آنتونی وینر، شوهر سابق «هما عابدین»، زن هندی-پاکستانی تباری بود که تا همین امروز، دستیار ویژه و محرم اسرار هیلاری کلینتون، سناتور و وزیر خارجه اسبق ایالات متحده بود.
دو روز بعد، رییس دفتر اف بی آی در نیویورک در جلسهای با حضور جانشین رییس اف بی آی، اندرو مکابی، و چند ده افسر پلیس فدرال اعلام کرد که لپ تاپ حاوی ۱۴۰۰۰۰ ایمیل است که به احتمال قوی به پروندهی فساد سیاسی «هیلاری کلینتون» مرتبط است.
هما عابدین، محرم اسرار هیلاری کلینتون
در فرصت کم باقیمانده تا انتخابات ۲۰۱۶، پلیس فدرال و به ویژه مدیر آن، جیمز کامی، در اقدامی کاملا سیاسی و البته شتابزده، به نیت آن که هیلاری در انتخابات آن سال شکست نخورد، اعلام کردند که محتوای لپتاپ وینر ربطی به پرونده تحقیقات فساد هیلاری کلینتون ندارد. این در حالی بود که پای صدها هزار ایمیل در میان بود و بررسی این تعداد ایمیل و رمزگشایی مورد نیاز احتمالی چند ماهی دستکم وقت می برد. با وجود این اقدام سیاسی اف بی آی، افشای ماجرای لپتاپ ضربهای تعیینکننده به اعتبار و آبروی هیلاری کلینتون وارد کرد و او شکست خورد. علاوه بر این که، از آن مقطع به بعد، دعاوی و گزارشها دربارهی رازهای پنهان هیلاری کلینتون، شوهرش بیل کلینتون و بنیاد «خیریه» آنان، به ویژه در زمینهی قاچاق انسان و کودک اوج گرفت.
آنتونی وینر(اول از راست)، دستیار همیشگی کلینتونها
او در مصاحبهی دیگر گفت، وقتی که در بررسی سرنخ یک جرم جنسی مرتبط با کودکان، در لپتاپ یک سیاستمدار معروف(وینر) به هزاران ایمیل از هیلاری کلینتون و دستیار نزدیک او برخورد، انتظار داشت که مسوولان امر در اف بی آی تمام امکانات را برای او بسیج کنند تا ته ماجرا را در بیاورد، اما او در کمال حیرت، با بیتوجهی کامل مسئولان ارشد خود رو به رو شده بود! حتی رییس مستقیم او به او دستور داده بود که رایانه خانه و محل کارش را از هر نوع محتوای محرمانه مرتبط با لپ تاپ آنتونی وینر پاک کند که عملا به معنای از بین بردن سرنخها بود. حتی وقتی رابرتسون سرخورده از این بیاعتناییها، به دفتر دادستان نیویورک رفت تا با استفاده از نفوذ قضایی، اف بی آی را به پیگیری جدی پرونده وا دارد، به او هشدار دادند که فتیله را پایین بکشد و آینده کاری خود را به خطر نیاندازد! آماندا کریمر و استفانی لیک، دادستانهای پرونده وینر، حتی رابرتسون را تهدید کردند که اگر درباره این ایمیلها اطلاعاتی به افراد خارج از سیستم بدهد، تحت تعقیب قضایی قرار خواهد گرفت.
در نهایت اما، با پیگیریهای رابرتسون(خارج از سلسله مراتب پلیس فدرال) و برخی عناصر قضایی و امنیتی که از طریق رابرتسون اطلاع یافتند، ماجرا به صورت گردش کار قضایی درآمد و رسانهای شد.
اما بعد از انتشار عمومی اخبار لپتاپ آنتونی وینر بود که یکی از فراگیرترین و قدرتمندترین نظریات توطئه در افکار عمومی آمریکا شکل گرفت که نخستین انفجار آن، در انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۱۶ و شکست غیرمنتظرهی هیلاری کلینتون متجلی شد. ماجرا از این قرار بود که برخی وبسایتهای خبری خارج از چارچوب رسانههای جریان اصلی، مدعی شدند که یک ویدیوی بسیار وحشتناک از لپتاپ وینر به «دارک وب» (اینترنت تاریک/ فضای پشت اینترنت رسمی که عموما هکرها و متخصصین امور رایانهای می توانند به آن دسترسی پیدا کنند) راه پیدا کرده است.
طبق این ادعا، این فایل ویدئویی در یک هارد درایو با نام «بیمهی عمر» و با اسم «frazzledrip.» در لپتاپ وینر ذخیره شده بود. طبق این ادعاها، در این ویدئو، هیلاری کلینتون و مشاور و مرحم اسرار قدیمیاش، هما عابدین(همسر سابق وینر)، در حال شکنجه و تجاوز به یک دختر نوجوان بودند. در ادامه این گزارش ادعایی می گفت که هیلاری و عابدین طی یک مناسک شیطانی شروع به نوشیدن خون دخترک با هدف جذب هورمونی به نام «آدرنوکروم» می کنند.
آیا فایل موسوم به «بیمهی عمر» وجود دارد>
این که این ادعاها چه اندازه بهره از حقیقت دارند یا طبق ادعای رسانههای جریان اصلی از بیخ دروغ هستند، یک بحث مستقل است، اما آنچه که مهم است، بسترهای ذهنی آماده در افکار عمومی آمریکا نسبت به خانوادههای مافیایی حاکم بر سیاست در آمریکا از جمله خاندان بوش و خاندان کلینتون است. به قول ان مثل قدیمی، «تا نباشید چیزکی، مردم نگویند چیزها».
دستکم شکی در این نکته وجود ندارد که در ماجرای قاچاق کودکان از هائیتی به آمریکا، و دفاع بنیاد کلینتون از یکی از متهمین اصلی آن پرونده(لارا سیلزبی) این بنیاد دارای پرونده قضایی مفتوح است. با چنین سابقهای، وقتی در ماه مارچ، یک کشتی به صورت ناخواسته کانال سوئز را سد کرد و برای چند روز بحرانی بینالمللی ایجاد شد، باز انگشت اتهامی به سوی بنیاد کلینتون و مساله قاچاق سازمانیافتهی کودکان دراز شد و این که این کشتی تحت اجازه این بنیاد بوده است و حامل کودکان قاچاق شده از شرق آسیا بوده است.
توئیتهایی که هیلاری و بنیاد او را به ماجرای سوئز مرتبط می دانستند
نام کشتی مورد نظر «اورگرین» (همیشه سبز) بوده و مطرحکنندگان شایعه از جمله به این نکته اشاره داشتند که این نام، کد مخفی هیلاری در دهه ۱۹۹۰ در بین نیروهای امنیتی آمریکا بوده است.
از سوی دیگر، برخی گزارشها و اظهارات، از جمله اظهارات خانم سیدنی پاول، وکیل مایکل فلین، در مارچ ۲۰۲۰ که مدتی مشاور امنیت ملی کاخ سفید در دولت قبلی آمریکا بود، حاکی از این بود که برخی افسران پلیس نیویورک که فایلهای وحشتناک لپ تاپ وینر را دیده بودند، به صورتی مشکوک خودکشی کردند. نظریهپردازان توطئه این خودکشیها را در واقع حذف شاهدان توسط «دولت پنهان» حامی کلینتون می دانستند.
دستکم ده افسر پلیس نیویورک در بازهی زمانی نسبتا کوتاه در سال ۲۰۱۹ خودکشی کردند!
در کتابی که جیمز بی استیوارت در اکتبر ۲۰۱۹ با عنوان «دولت عمیق: ترامپ، اف بی آی و حکومت قانون» منتشر کرد، آمده است که وقتی ماموران تیم تحقیق اولین بار محتوای لپتاپ وینر را، که حاوی ۳۵۰۰۰۰ هزار ایمیل رد و بدل شده میان هیلاری و عابدین بود، بررسی کردند، در شوک فرو رفتند. استیوارت در کتاب خود، از زبان ماموران تحقیقی که به لپ تاپ دست پیدا کردند، آن را همچون “بمبی که روی یک جلسه فرود بیاید” توصیف کرد. با این حال، این کشف حیرتآور و شوکهکننده در ابتدای امر از سوی مسوولان پلیس فدرال عملا نادیده گرفته شد، چرا که مدیریت پلیس فدرال در آن مقطع شدیدا درگیر رسیدگی به دعاوی مربوط به دخالت روسیه در انتخابات ۲۰۱۶ بود.
کتاب جیمز استیوارت
بهت و حیرت افسران اف بی آی از دیدن محتویات لپتاپ وینر(گزارش نیویورک پست)
گزارش دیلی میل دربارهی پرونده
در ۱۸ آگوست ۲۰۲۰، تصاویری از بیل کلینتون منتشر شد که دختری به نام «شانتای دیویس» گردن او را ماساژ می داد. این دختر، یکی از قربانیان «جفری اپستین»، بزرگترین قاچاقچی کودک با هدف بردگی جنسی و دوست صمیمی بیل کلینتون بود. این عکس در سال ۲۰۰۲، در سفر بیل کلینتون به همراه اپستین و تیم همراهش به آفریقا با اهداف «انساندوستانه»!؟ گرفته شده بود.
بیل کلینتون با وجود تایید چندین سفر با اپستین، مدعی شد که هیچ خبری از جرایم و جنایات اپستین نداشته است! اما همین شانتای دیوس در جریان رسیدگی قضایی گفت که بعد از ان که توسط ژیزلین(گیلن) مکسول جذب شبکه اپستین شد، بارها توسط اپستین مورد تجاوز قرار گرفت دختری ۱۵ ساله که با نام مستعار «جین دو» در پرونده اپستین شهادت داده، گفته که اپستین با یادآوری روابط نزدیکش با کلینتون او را تهدید کرده بود که به فکر فرار یا جدا شدن از شبکهی خدمات جنسی او نیافتد. کلینتون بارها در جزیرهی خصوصی اپستین موسوم به «ارجی آیلند»، که مقر اصلی جنایات جنسی او و رفقای قدرتمند وذینفوذش بوده، اقامت کرد و تاکنون جزییات زیادی از اعمال کلینتون در آن جزیزه و روابط بسیار نزدیک کلینتون-اپستین، توسط دختران قربانی این شبکه فاش شده است. از جمله این دختران، ویرجینیا رابرتز است که از نوجوانی توسط مکسول جذب شبکه مخوف اپستین شد و سالها مورد بهرهبرداری و سوء استفاده قرار گرفت.
ویرجینیا رابرتز شاهد پروندهی اپستین
جزیرهی خصوصی اپستین دارای یک ساختمان عجیب معبد مانند، و اندکی دورتر از آن، دری زیرزمینی بود. گفته می شود شبکهای از تونلها در زیر این ساختمان معبد مانند ایجاد شده بود که به انجام مناسک اهریمنی روی قربانیان اختصاص داشت.
در مصاحبههای روانشناسی و درمانی، بسیاری از کودکانی که از شبکههای سازمانیافتهی قاچاق و بردگی کودکان نجات یافتهاند، همچون زنان بزرگسال سخن می گویند، چرا که آنها را در سنین پایین، در محافل و مناسک در حضور چهرههای سرشناس دنیای سیاست، اقتصاد و هنر با چنان تجربههای تلخ و تراژیکی مواجه ساختهاند که دچار بلوغ زودرس شدهاند. یکی از این کودکان که خود در سن یازده سالگی در اثر تجاوز اعضای محفل باردار شده بود، شاهد قربانی و مثله شدن کودک نوزاد خویش نیز بوده است. دخترک دیگری، در یکی از این مصاحبههای درمانی، با سردی و سختی همچون سنگ تعریف می کند که در کودکی او را واداشتند که بریدن سر کودک دیگری را تمرین کند.
رسم قربانی کودک از بابل باستان شروع شد و در فرهنگهای فنیقی و کنعانی و مصری امتداد یافت. از همین رو، انبیاء بنی اسراییل، بارها و بارها به قوم خود دربارهی عدم تبعیت از اقوام همسایه در مناسک اهریمنی هشدار می دادند. ما رد و نشان این مناسک را در دوران جاهلیت در شبه جزیره عربستان نیز می بینیم، همانجا که کودکان زنده به گور می شدند. از تکاندهندهترین آیات قرآن مجید آیات ۷ و ۸ سوره مبارکهی تکویر است که به همان رسم مخوف اشاره دارد:
” وَ إِذَا الْمَوْؤُدَةُ سُئِلَتْ «۸» بِأَیِّ ذَنْبٍ قُتِلَتْ «۹» ”
و آنگاه که از دختر زنده به گور شده پرسیده شود. که به کدامین گناه کشته شده است؟
قاضی رابرت دیوید استیل، سرکنسول «محکمه بینالمللی برای حقوق طبیعی» (ITNJ) در جلسهی کمیته قضایی این نهاد با موضوع قاچاق انسان و سواستفاده جنسی از کودکان(آوریل ۲۰۱۸) تایید کرد که در بسیاری از پروندههای قاچاق کودک پای مناسک آیینی قربانی کودک و نوشیدن خون در میان است او در مقدمهای که بر کتاب «پدوفیلیا و امپراتوری: شیطان، لواط و دولت عمیق» (یواخیم هاگوپیان) نوشت، جزییات بیشتری از حقایق مهیب و خوفناک این نوع مراسم و رواج ان بین محافل قدرتمند و ذینفوذ در آمریکا و نقاط دیگر دنیا فاش کرد.
واقعیت آن است که در یک دهه گذشته، بیداری عمومی در افکار عمومی دنیا سرعت گرفته و اکنون بسیاری از رازهایی که روزی بیان آنها تنها پوزخند بر لبان شنوندگان می آورد، امروز نقش خود را بر ذهنیت بخشهای زیادی از مردم آمریکا و سایر نقاط دنیا نقش زده است. این که ستارگان دنیای موسیقی و بازیگری، چهرههایی چون بریتنی اسپیرز، کیتی پری و حتی لیدی گاگا که به صورت دورهای دچار فروپاشی روانی می شوند و این فروپاشی را رسانههای جریان اصلی(رسانههای متعلق به الیت جهانی) به عوارض شهرت و فشار کار ربط می دهند، در واقع زیر بار یک عمر سواستفادههای جنسی و جسمی و روحی از کودکی(در دست عروسکگردانان قدرتمند در سایه) نابود شدهاند. آنان را از کودکی واداشتهاند که روح خود را به شیطان بفروشند و در مناسک وحشتناک و جنایتباری چون «پختن روح «(spirit cooking)، قربانی انسانی، خونخواری، تجاوز جمعی، تجاوز به کودکان و…روح آنها را با سیاهی و تاریکی در هم آمیختهاند.