خانواده شهید داریوش رضایینژاد به دلیل موقعیت علمیشان تصمیم دارند به آلمان مهاجرت کنند تا بتوانند در کشوری دیگر مسیر علمی و موفقیتشان را پیش بگیرند اما این مسیر رفتن به دلیل حساسیتهای کاری و فعالیتهای هستهای شهید رضایینژاد در نقطهای حساس زندگیشان متوقف میشود تا راه جدیدی را طی کنند، مسیری که سالها بر دوش شهید رضایینژاد بوده اما بار تصمیمگیری بر دوش همسرش هم میافتد.
نقطه پیوند فیلم هناس با تماشاچی «خانواده» است و مدام مخاطب را در حساسترین موقعیتها یعنی آینده پدر و مادر برای کودک، نگرانی زن برای شوهر و نگرانی شوهر برای خانوادهاش سردرگم میکند، این خانواده 3 نفرهای که مثل زنجیر بهم متصلاند و برای هم میجنگند این بار برای هویت و ارزشهای وطنشان تلاش میکنند.
روایت یک زندگی عاشقانه در بستر امنیتی
احسان ثقفی، فیلنامهنویس «هناس» درباره روایت قصه عاشقانه فیلم میگوید، دلایل زیادی داشت که به سراغ موضوع خانوادگی دراماتیک بروم حتی یکی از چالشهای ذهنیم بود که محور اصلی فیلم زن باشد. چون مسئلهای تاثیرگذار برای ورود به موضوع خانواده بود یعنی خانوادهای با حساسیت بالای کاری مرد با چه مشکلاتی دست و پنجه نرم میکنند تا اینکه از زاویه امنیتی و سیاسی به موضوع نگاه کنم
همچنین موضوع دیگری که برایم جذاب بود تا به روایت آن بپردازم ماجرای یک عشق در خانوادهای که 10 سال از عمرش میگذرد، بود این روایتهای عاشقانه معمولا قبل از اینکه به وصال منجر شود خیلی قابل درک هست که در فیلمهای مختلف هم زیاد دیدیم ولی اینکه بخواهیم یک عشق را بعد از 10 سال زندگی مشترک نشان دهیم برای من چالش بود اما وقتی روایت زندگی این خانواده را خواندم متوجه شدم ظرفیت این موضوع را دارد تا از روایتهای کلیشهای عاشقانه هم فاصله بگیریم.
کشف مرحلهبهمرحله زندگی
ما میخواستیم قصه فیلم را از زاویه دید خانم شهره پیرانی روایت کنیم و بخش زیادی از روایتگری را از واقعیت الهام گرفتیم اما شخصیتی که در قصه داریم خودش را مرحله به مرحله کشف میکند و مخاطب هم کنار این شخصیت به قصه نزدیک میشود برای همین تلاش کردیم که از شخصیت زن جدا نشویم و با او این دنیا را کشف کنیم این یکی از دلایلی بود که کمتر به شخصیت شهید نزدیک میشویم تا همذاتپنداری که مخاطب میتواند با زن داشته باشد تقویت شود.
ماندن و جنگیدن
زن «هناس» سعی میکند موقعیتی آرام و بدون التهاب در چارچوب خانوادهاش بسازد همان زندگی روزمره عادی با آرامش نسبی که همه مردم شهر با آن زندگیشان را میگذرانند اما این زن ناخودآگاه با استرس و اضطراب ناشناختهای مواجه میشود که تلاش میکند با تهدیدهای ایجاد شده مدارا کند اما به مرحلهای میرسد که تصمیماش را با همراه بودن کنار همسرش با وجود تمامی استرسها بگیرد یعنی همان اعتقاد به ماندن و جنگیدن!
افرادی که دغدغه خانواده دارند میتوانند با «هناس» فیلمی از روایت عاشقانه یک خانواده با قدمت چند ساله ببینند و عمق بیشتری از عشق را درک کنند «هناس» نسبت به فیلمهای که معمولا در سینماها نمایش داده میشود که یک نوع عشق تینیجری و اولیه هستند، بیشتر مورد پسند خانوادهها قرار میگیرد
برجسته شدن یک روز عادی
فیلنامهنویس «هناس» هم محوریت این خانواده عاشقانه را خانه قرار میدهد اتمسفری که محبت، زندگی، عشق در آن معنا پیدا میکند، ثقفی میگوید، چون میخواستیم رابطه عاشقانه دو نفر را روایت کنیم ناخودآگاه سکانسها در فضای خانه بود. بالاخره این افراد هم زندگی عادی داشتند من هر زمان که با خانم شهره پیرانی صحبت میکردم دنبال یک اتفاقات عجیب و غریب درباره زندگیشان بودم به خودم که آمدم دیدم ایشان هر چیزی که از زندگیشان تعریف میکنند، اتفاقات عادی است مانند هر کسی که مهمانی میرفتند و خرید میکردند یعنی زندگی روزمرهای داشتند اما چنین خانوادهای علمی وسط تهران در دهه نود به یکباره اتفاق مهیبی برایشان رخ میدهد خب همین علت موضوع زندگیشان را برجسته میکند مثلا اگر دهه 60 در خیابان تروری رخ میداد شاید به دلیل شرایط روز کشور خیلی تعجببرانگیز نبود اما در دهه 90 که همه چیز آرام است و همه زندگی روزمره خودشان را دارند این اتفاق را برجسته میکند.
ارتباط عمیق زنان با قهرمان «هناس»
محمدرضا شفاه، تهیهکننده «هناس» درباره استقبال مخاطبان میگوید، بازخوردهای خوبی درباره فیلم شده، خصوصا زنان فیلم را دوست داشتند که نقش زن را در فیلم جدی گرفتیم و شهره قصه هناس حتی از همان ابتدای فیلم که تلاش میکند همسرش را به طریقی از اتفاقات پیراموناش نجات دهد عمل قهرمانانه انجام میدهد، به نظر من یک زن مهمترین عملی که در زندگیاش دارد حفظ کردن کانون خانوادهاش است یا او حتی در مسیری که طی میکند میپذیرد باید از خودگذشتگی هم به خرج دهد، احساس میکنم زنان با دیدن این تصاویر دلواپسی، نگران بودن برای خانواده و… ارتباط بهتری برقرار میکنند.
ترور، سختترین صحنه زندگی
کار کردن با کودک فیلم (نقش دختر شهید رضایینژاد) خیلی خوب بود، کوثر حیدری دختر خیلی باهوشی بود و علاقه زیادی هم به بازی کردن داشت. برای فیلمبرداری هم همیشه با انرژی در صحنهها حضور داشت تا به بهترین شکل بازیاش را ارائه دهد، از کوثر وقتی میپرسند سختترین صحنهای که بازی کرده کدام بوده میگوید صحنه ترور!
عشقی عمیق در برهه سخت زندگی
افرادی که دغدغه خانواده دارند میتوانند با «هناس» فیلمی از روایت عاشقانه یک خانواده با قدمت چند ساله ببینند و عمق بیشتری از عشق را درک کنند «هناس» نسبت به فیلمهای که معمولا در سینماها نمایش داده میشود که یک نوع عشق تینیجری و اولیه هستند، بیشتر مورد پسند خانوادهها قرار میگیرد ما به بهانه روایت زندگی شهره پیرانی و شهید رضایینژاد فیلم عاشقانه ساختیم تا مخاطب با عشق واقعی و عمیقتر که در برهه سخت زندگی میجنگند، آشنا شود.