محکوم شدن ایران در آژانس بین المللی انرژی اتمی و واکنش تهران به این اقدام، فاصله زیادی را که بین واقعیت های کنونی و امید به احیای توافق هسته ای سابق یا دستیابی به نسخه ای جدید از آن وجود دارد، نشان می دهد. مسئله کنونی این است که در صورت فروپاشی کامل و نهایی مذاکرات هسته ای بین غرب و ایران، دو طرف مناقشه چه جایگزین هایی دارند که می توانند از آنها استفاده کنند.
به دنبال محکوم شدن ایران در شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی، این کشور فعالیت 27 دوربین نظارتی آژانس را در تاسیسات هسته ای نطنز، اصفهان و تهران و دیگر اماکن متوقف کرد. به دنبال آن رافائل گروسی، مدیرکل آژانس هشدار داد فعال نشدن این دوربین ها حداکثر تا چهار هفته آینده به معنای از بین رفتن بخت احیای برجام است. ایران همچنین اعلام کرد روند تولید و نصب سانتریفیوژها و به کارگیری نسخه های جدیدتر و کارآمدتر را تسریع خواهد کرد.
تهران همچنان بر سه خواسته خود در مذاکرات یعنی حذف سپاه پاسداران از فهرست تروریسم، تضمین دادن آمریکا درباره خارج نشدن مجدد از توافق هسته ای، و لغو بخش اعظم تحریم های آمریکا قبل از امضای توافق پافشاری می کند، و ابزارهایی برای تحقق خواسته های خود در اختیار دارد که می توان آنها را در دو گروه دسته بندی کرد. نخست، ابزارهایی که مستقیما به فعالیت های هسته ای ایران ارتباط دارد مثل افزایش درجه غنی سازی به 90 درصد و خروج از پیمان منع گسترش تسلیحات هسته ای و کاهش سطح همکاری با آژانس بین المللی انرژی اتمی تا سطحی که عملا مانع عمل کردن بازرسان آژانس به ماموریت هایشان در تاسیسات هسته ای ایران می شود.
گروه دوم، ابزارهایی هستند که به طور مستقیم به مذاکرات هسته ای ارتباط ندارند و شامل نقشی می شوند که بازوهای خارجی ایران به خصوص سپاه پاسداران انقلاب و نیروهای بومی وابسته به آن در شماری از کشورهای عربی مثل عراق، لبنان، یمن، سوریه و غزه ایفا می کنند. تصادفی نیست که هرگاه مذاکرات هسته ای به بن بست می خورد، یک مسئول ایرانی تهدید می کند که اگر اسرائیل مرتکب اشتباهی در خصوص ایران شود، تل آویو و حیفا با خاک یکسان خواهند شد.
ترسیم مرزهای دریایی بین لبنان و اسرائیل نمونه ای از پرونده هایی است که ایران می تواند از آنها در مذاکرات هسته ای بهره برداری کند. نماینده حزب الله لبنان این واقعیت را درک می کند و در سایه آن فعالیت می کند به طوری که هیچ اقدام عملی علیه کشتی یونانی که برای اکتشاف گاز وارد میدان دریایی «کاریش» شده بود انجام نداد تا به مذاکرات ایران و آمریکا آسیب نرسد ولی در عین حال به آمریکا و اسرائیل فهماند که مرزهای دریایی لبنان به ابزاری در مذاکرات تبدیل شده است. در عراق نیز اربیل و موسسات وابسته به آمریکا هدف حمله گروه های مسلح ولایی قرار گرفت ولی تا حد اعلان جنگ علیه آمریکا پیش نرفت.
همزمان با این بازی پیچیده، بحران اقتصادی در ایران و نارضایتی مردمی در این کشور از اوضاع وخیم معیشتی ادامه دارد و اسرائیل نیز بی وقفه تهدید به حمله نظامی گسترده به تاسیسات هسته ای ایران می کند و ائتلاف های منطقه ای خود را گسترش می دهد و همکاری امنیتی و نظامی با دشمنان نظام ایران در داخل و خارج را تقویت می کند.
هرچند وقوع جنگ جدیدی در خاورمیانه به علت تاثیر مستقیم آن بر قیمت نفت از مسائلی نیست که دولت آمریکا در آستانه انتخابات میان دوره ای کنگره خواهان آن باشد و همین مسئله تا حدی حاشیه مانور ایران و توانایی آن برای پافشاری بر مواضعش را افزایش می دهد، ولی هیچ نشانه ای وجود ندارد مبنی بر این که غرب و واشنگتن از اصول ثابت خود در رابطه با ایران و مشخصا جلوگیری از عبور این کشور از آستانه هسته ای و ایجاد زرادخانه هسته ای، دست خواهند کشید.