یاسین ادب: حواشی جشنواره کن و حضور بازیگران بحث برانگیز در آن دوباره جنبش می تو (metoo#) را به تکاپو انداخت. metoo که بیانیه ای اعتراضی علیه تعرضات سینماگران مرد است با امضای 800 تن از بازیگران زن به جریان افتاد. پس از صحبت های ترانه علیدوستی و حضور فرهاد اصلانی و سعید پور صمیمی در جشنواره کن این جنبش به حاشیه رفت و تعدادی از بازیگران از آن خارج شدند. این حرکت تا جایی پیش رفت که بسیاری این بیانیه را شکست خورده دانستند. به همین بهانه به سراغ ایزد مهرآفرین، کارشناس و منتقد سینما رفتیم . متن پیش رو مشروح گفتگوی بهمن با ایزد مهرآفرین درباره ضرورت نتیجه بخشی این جریان سینمایی است.
بهمن: با توجه به اینکه فضا و ریشه های شکل گیری metoo در خارج از ایران متفاوت است، چطور این جنبش وارد سینمای ایران شد ؟
مهرآفرین: اتفاقی که در هالییود و غرب رخ داده است به لحاظ شکل و فرم با آن چیزی که ما در ایران شاهد هستیم تفاوتی ندارد. این جنبش با یک اعتراض نسبت به یک کارگردان شروع شد و وجه پررنگ تر آن با اعتراض به وودی آلن در هالیوود ادامه پیدا کرد.
در ایران نیز برخی از سینماگران به بی اخلاقی ها و تعرضاتی که در فیلم ها برایشان رخ داد معترض شدند و از دیگر بازیگران قربانی هم خواستند که تجربیات خود را بازگو کنند. هدف آن ها این بود که محیط پاک تر و امن تری برای فعالیت در سینما فراهم کنند، اما اینکه آیا به این هدف رسیدند یا خیر جای بحث دارد. بنابر این ریشه و خاستگاه هردو جریان مثل هم است.
بهمن: بعضی از منتقدین metoo اعتقاد دارند این جنبش هدف مشخصی ندارد و دستاویزی برای بازیگران به منظور رسیدن به منافع شخصی خود از طریق جنجال های رسانه ای است. شما با این نظر موافقید؟
مهرآفرین: این موضوع نمی تواند قسمت اصلی و پررنگ ماجرای این جنبش باشد. البته ممکن است برخی به دلیل حسادت و کینه خود را به این جریان متصل کرده باشند، ولی اصل و اساس این جنبش را نمی توان انکار کرد. باید این حق اعتراض را برای سینماگران قائل شد.
به نظر من شکل این جنبش در ایران قابل نقد است. هر کس ادعایی علیه دیگری می کند باید دادگاه تشکیل شود و مستندات ارائه گردد و در نهایت شکایت تنظیم شود. برای مثال دادگاه جانی دپ و امبر هرد طی چند ماه پرونده ها را بررسی کرد و رای نهایی صادر شد.
ساز و کار تشخیص میان بازیگران خطاکار و بی گناه در ایران کامل و روشن نیست، چه سیستم قضایی، اخلاق و عرف جامعه ما به معنای مدرن آن بارور نشده است، یعنی نمی توان با مستندات ادعایی را ثابت کرد.
چیزی که این جنبش را به سرانجام و هدف می رساند بررسی دقیق و موشکافانه پرونده ها و مدعاهاست. قاضی و پرونده و متهم و شاکی باید مشخص باشند. باید شرایطی را ایجاد کرد که هرکسی به خودش اجازه ندهد با آبروی فرد دیگر بازی کند، بلکه مورد پرسش قرار بگیرد.
این جنبش ها در جایی به حقیقت میرسند که روند آنها اصولی و قضایی بررسی شود و نتیجه آن اعلام گردد. اینکه در رسانه ها 800 زن مدعی شوند، مادامی که همه موارد آن ها تک به تک بررسی نشوند دردی از سینمای ایران دوا نمیکند.
این جنبشها در جایی به حقیقت میرسند که روند آنها اصولی و قضایی بررسی شود و نتیجه آن اعلام گردد.
بهمن: برخی از سردمداران این جریان مثل ترانه علیدوستی در حال تبدیل این جنبش به یک بیانیه سیاسی در مجامع بین المللی مثل جشنواره کن هستند. به نظر می رسد این کار باعث شد تعدادی از این بازیگران از امضای خود صرف نظر کنند.
مهرآفرین: شاید بنده و خیلی از افراد موافق موضع گیری های سیاسی خانم علیدوستی نباشیم، اما اینکه با وجود بی اخلاقی ها و تعرضات بگوییم شما صلاحیت اعتراض کردن ندارید پذیرفتنی نیست.
فارغ از اینکه ترانه علیدوستی باشد یا هر شخص دیگری باید سازو کار بررسی مدعا وجود داشته باشد. اگر دادگاه به این باور برسد که این خانم اهداف دیگری از این جنبش دارد باید برای او جریمه در نظر گرفته شود و نتیجه شفاف اعلام شود.
بهمن: موضوع دیگری که افکار عمومی را درگیر کرده این است که چرا برخی از بازیگران پس از سال های طولانی دست به افشا میزنند ؟ برای مثال چرا خانم ریاحی و طباطبایی پس از آنکه سعید پور صمیمی در جشنواره کن بر خلاف حواشی های آن درخشید، این ادعا را مطرح کردند؟
مهرآفرین: من هم اگر بجای آقای پورصمیمی بودم از خانم ریاحی شکایت می کردم و ایشان باید این موضوع را ثابت کند ولی دلایل زیادی می تواند وجود داشته باشد که مدعی را وادار به سکوت کرده باشد.
ترس از آبرو، ترس از دست دادن شرایط کاری و … به هر حال این جنبش، شجاعتی را برای بیان کردن اعتراض بوجود آورده است. به نظر من الان زمان رخ دادن اتفاق مهم نیست. این نکته مهم است که شما تعریف خود از تعرض را بیان کنید و دادگاه تصمیم بگیرد که این سکوت صرفا بر اساس انتقام شخصی بوده یا تعرضی رخ داده است.
بهمن: به نظر شما آیا این جنبش در آینده به حاشیه کشیده می شود؟
مهرآفرین: به نظر من این جنبش مثل اکثر اتفاقات و جریان های فرهنگی و اجتماعی کشور تا زمانی که سر و سامان بگیرد، درگیر مسائل حاشیه ای می شود و در نهایت به هیچ نتیجه ای نمی رسد.
چشم انداز من برای این 800 زن این است که فکر نمی کنم هدف آن ها محقق شود. اما ازطرف دیگر چون من درگیر کار تولیدی رسانه نیز هستم و با تهیه کنندگان و سینماگران در ارتباطم مشاهده می کنم که به لحاظ کارکردی این جنبش تاثیر بسزایی داشته و فضا را محتاط تر کرده است.
این جمله را نیز به طور قاطع عرض می کنم که 90 درصد سینمای ایران، فضای سالم، حرفه ای و اخلاق مدار دارند. چه در صحنه و چه در پشت صحنه این موضوع رعایت می شود.
این را می پذیرم که درصد کمی در این فضا به لحاظ اخلاقی دارای مشکلاتی هستند. این مشکلات محدود به سینماگران نیست و این مقدار در همه مشاغل پیدا می شود.
آیا سیاسیون ما در رفتار های اخلاقی به اندازه سینماگران پاک هستند؟ آیا صنوف اقتصادی ما این جریانات را ندارند؟ علت اینکه این جنبش ها درسینما زیاد دیده می شود این است که در سینما و کارهای فرهنگی و هنری، دوربین وجود دارد و این باعث فراگیر شدن قضایا می شود.
من کسی را ندیدم که در سینما موفق بوده باشد و از راه بی اخلاقی به این موفقیت رسیده باشد. برای مثال جواد عزتی، هوتن شکیبا و همینطور در بازیگران خانم نیز همه در اثر تلاش و ممارست به این جایگاه رسیده اند.
تعداد بسیار معدودی هستند که به دلیل بی استعدادی، تن به این کار ها می دهند. هم از عوامل پشت صحنه و هم از بازیگران هستند کسانی که اخلاق و رفتار های اجتماعی زشتی داشته اند.