آریس کاتزوراکیس، استاد تکامل ویروسی و پژوهشگر ویروس شناسی در دانشگاه آکسفورد است. علایق تحقیقاتی او شامل تکامل ویروسی، تکامل ژنوم و تکامل عنصر ژنتیکی متحرک است.
به گزارش فرارو به نقل از گاردین، با گذشت بیش از دو سال از این که متوجه شدیم با یک بیماری همه گیر جدید روبرو هستیم هنوز نگران هستیم که در آینده چه خواهد شد. در بریتانیا به نظر میرسد که نرخ ابتلا به کووید به پایینترین سطح خود از تابستان ۲۰۲۱ میلادی رسیده است، همان طور که تعداد مرگ و میرهایی که این ویروس باعث میشود کاهش یافته است، اما میدانیم که سویههای جدید هنوز به احتمال زیاد ظاهر میشوند؛ بنابراین چه زمانی پایان این بیماری همه گیر فرا میرسد و این پایان ممکن است چگونه باشد؟
این یک پرسش بسیار دشوار است، زیرا تا زمانی که مدت زمانی سپری نشده باشد نمیدانیم که پایان پاندمی را پشت سر گذاشته ایم یا خیر. انتظار این است که در نهایت این بیماری به سطوح آندمی برسد به این معنی که ایمنی در جمعیت، تولید مثل ویروس را متعادل میکند و در نتیجه سطح آلودگی سال به سال پایدار است. این ثبات میتواند شامل نوسانات منظم و تکرار شونده مانند نوسانات فصلی باشد، اما ما نمیدانیم که ثبات حاصل شده است مگر این که الگوی مشابهی از عفونتها برای بیش از یک سال متوالی مشاهده شوند.
دو ناشناخته بزرگ در تلاش برای تعیین این که پایان بیماری کرونا تا چه اندازه زود فرا میرسد و ممکن است چگونه باشد وجود دارند. اولین مورد این است: ایمنی ما تا چه اندازه بادوام خواهد بود به ویژه در برابر بیماریهای شدید و هم چنین در برابر عفونت و دوم آن که ویروس Sars-CoV-۲ به ویژه در رابطه با غلبه بر دفاع ایمنی ما با چه سرعتی تکامل خواهد یافت. برای پاسخ به این پرسشها باید به درسهایی بنگریم که پاندمی تاکنون به ما آموخته است.
شیوع شدید ویروس Sars-CoV-۲ در سال ۲۰۲۰ میلادی رخ داد زمانی که باعث مرگ و میر و بیماری شدیدی شد و زندگی را در سراسر جهان تغییر داد. ما شاهد انتقال یک ویروس به انسان بودیم و در حال آغاز مشاهده برخی از موارد تکامل بودیم، اما به لطف سرعت نسبتا کند تکامل Sars-CoV-۲ در مقایسه با سایر ویروسهای RNA ما تغییر زیادی فراتر از تاثیر فوری بر سلامت عمومی مشاهده نکردیم تا اینکه پایان سال با ظهور سویههای آلفا، بتا و گاما مشاهده شد.
با نگاهی به گذشته به نظر میرسد سال ۲۰۲۱ میلادی سال سویه آلفا بود. سویه آلفا بیشتر قابلیت انتقال داشت. هم چنین، احتمال بیش تری برای ایجاد بیماری و مرگ و میر شدیدتر توسط سویه آلفا وجود داشت که نیاز به پاسخهای بهداشت عمومی بسیار قوی تری از جمله اعمال مجدد محدودیتها در بریتانیا و نقاط دیگر را ایجاد کرد. درجه انطباق خیره کننده بود. سویه آلفا در مقایسه با ویروس اصلی بیش از ۵۰ درصد قابلیت انتقال بیشتر در انسان داشت جهشی که پیشتر هرگز در زمان واقعی مشاهده نشده بود.
سویههای بتا و گاما نیز درجهای از فرار از ایمنی را نشان میدهند یک نگاه اجمالی به این احتمال که این ویروسها ممکن است دست کم تا حدی بتوانند از دفاعی که ما در برابر اشکال قبلی ویروس ساخته بودیم چه از طریق عفونت یا واکسیناسیون فرار کنند. البته این سویهها با سویه دلتا جایگزین شدند که حدود ۵۰ درصد بیشتر از نوع آلفا قابل انتقال بود و هم چنین شدیدتر بود و موج دیگری از بیماری و ویرانی را به همراه داشت. در اواخر سال ۲۰۲۱ میلادی ما با سویه دیگری به نام اومیکرون مواجه شدیم که چالشها و درسهای منحصر به فرد خود را در تکامل ویروسی به ارمغان آورد.
اومیکرون به شدت از آنتی بادیهایی که واکسیناسیون و عفونت قبلی ایجاد کرده بود دوری کرده و در نتیجه میتواند سیستم ایمنی بدن ما را نقض کند. خوشبختانه محافظت در برابر بستری شدن در بیمارستان و مرگ به همان میزان کاهش نمییابد اگرچه محافظت در برابر بیماری شدید کاهش یافته است. البته سویه اومیکرون قادر است افرادی را که پیشتر در معرض سایر اشکال ویروس قرار گرفته اند مجددا آلوده سازد. این ایده که عفونت ویروسی یک خطر “تمام شده” است که میتوانید با آلوده شدن آن را برطرف کنید به وضوح توسط اومیکرون ابطال شد. بنابراین، اگر سال ۲۰۲۱ سال سویه و واکسن بود سال ۲۰۲۲ تاکنون سال عفونت مجدد به نظر میرسد.
ما هنوز نمیدانیم که عفونتهای مجدد تا چه اندازه با شدت پیش میروند. احتمالا بین عفونتهای اولیه و عفونتهای مجدد مقداری کاهش شدت وجود خواهد داشت. با این وجود، با کاهش ایمنی و ادامه تکامل و تغییر ویروس آیا شکاف در شدت بین عفونتهای ثانویه و اولیه کاهش مییابد و میزان مرگ و میر افزایش خواهد یافت؟ ما هم چنین نمیدانیم که عفونتهای ثانویه تا چه اندازه باعث کاهش خطر ابتلا به بیماری مانند کووید طولانی مدت میشود. ما نمیدانیم که چگونه اهمیت عفونت مجدد در گروههای در معرض خطر متفاوت است. ما تقریبا به طور قطع شاهد فرسایش بیشتر محافظت ایمنی خواهیم بود، زیرا ویروس هم چنان به تکامل خود ادامه میدهد و نیاز به مضاعف کردن کارزارهای واکسیناسیون و همچنین تحقیق و توسعه به همان اندازه که پیشتر بوده است ضروری به نظر میرسد. ما نمیتوانیم موفقیت پیشین واکسنها را بدیهی قلمداد کنیم.
ممکن است بدانیم که پایان پاندمی در عرضه نظری چگونه ممکن است رخ دهد و الگوهایی را که باید برای تعیین اینکه آیا به پایان پاندمی نزدیک میشویم را مورد ارزیابی قرار دهیم.
نکته کمتر واضح آن است که زمانی که کووید دیگر در سطح پاندمی نباشد آینده ما با این ویروس چگونه خواهد بود. در حال حاضر، ما در هر سال امواج متعددی را تجربه میکنیم که هر کدام بار قابل توجهی از بیماری و مرگ را به همراه دارند. آیا بومی شدن هم چنان شامل امواج متعدد عفونت با شدت بالقوه بالا در هر سال خواهد بود؟ چند بار سویههای مختلفی مانند اومیکرون که قادر به نقض نسبی دفاع ایمنی ما هستند به وجود میآیند و آیا این در نهایت شامل سویههایی میشود که میتوانند از محافظتی که واکسنها دست کم تا حدی در برابر بستری شدن در بیمارستان و مرگ ایجاد میکنند فرار کنند؟ این بیماری همه گیر امسال پایان نخواهد یافت، اما رفتار این ویروس در کشورهای با نرخ واکسیناسیون بالا در سراسر جهان ممکن است نگاهی اجمالی به نقطه پایانی داشته باشد: خطر کم ابتلا به بیماری شدید از هر عفونت خاص و درک بهتر از بیماری تجمعی.