دو روز پیش، وزارت دفاع تایوان از پرواز دسته جمعی ۳۰ جت نظامی چین در منطقه دفاع هوایی این کشور خبر داد. طبق نقشهای که این وزارتخانه ارائه کرد، این هواپیماها در منطقهای در شمال شرقی «پراتاس» پرواز کردند. این ماموریت بزرگترین پرواز دسته جمعی جتهای چینی است که از ماه ژانویه تاکنون به مقصد تایوان انجام شده است.
تایوان فعالیتهای نظامیِ مکرر چین در نزدیکی این جزیره را جنگ «منطقه خاکستری» مینامد و مدعی است که این ماموریتها به منظور فرسودگی نیروهای تایوان و آزمایش پاسخهای احتمالی این جزیره طراحی شده اند. هفته گذشته چین اعلام کرد در هشدار به فعالیتهای اخیر آمریکا و تایوان رزمایش نظامی برگزار کرده است. در بیانیه ارتش چین آمده بود که نظامیان چینی گشتزنیها، آمادگی رزمی مشترک و تمرینهای نظامی خود را در فضای دریایی و هوایی در این جزیره به نمایش گذاشتند.
در همین راستا، واشنگتن پکن را به افزایش تنش در جزیره متهم کرد و «آنتونی بلینکن»، وزیر امور خارجه این کشور به طور خاص از پرواز هواپیماها به عنوان نمونهای از لفاظیها و فعالیتهای تحریک آمیز پکن یاد کرد. پیشتر نیز «جو بایدن»، رئیس جمهور آمریکا در جریان سفر به ژاپن گفته بود که واشنگتن آماده است در صورت حمله چین، در دفاع از تایوان بهطور یکجانبه مشارکت نظامی داشته باشد اما مقامات کاخ سفید این اظهارات بایدن را به این صورت تفسیر کردند که منظور رئیس جمهور این بوده که آمریکا تجهیزات نظامی برای تایوان فراهم خواهد کرد، نه اینکه نیرو به جزیره بفرستد.
ورود جنگندههای چین به حریم هوایی تایوان بهانهای شد تا پرونده تنشها در جزیره را ورق بزنیم.
ریشه اختلافات پکن و تایپه کجاست؟
تایوان جزیرهای است که توسط یک تنگه از چین جدا شده و از سال ۱۹۴۹ به صورت مستقل اداره میشود. چین حکومت تایوان را غیرقانونی خوانده و آن را بخشی از خاک خود میداند. در تایوان که دولت منتخب خود را دارد و زیستگاه بیش از بیست و سه میلیون نفر است، مقامات سیاسی دیدگاههای متفاوتی درباره وضعیت جزیره و روابط با چین دارند.
تایوان از ۱۶۸۳ میلادی بخشی از دودمان چینگ بود. در ۱۸۹۵ پس از پایان جنگ چین و ژاپن، تایوان به ژاپن واگذار شد. چین از هنگام تأسیس خود در سال ۱۹۱۲ تایوان را بخشی از خاک خود میدانست و قرارداد الحاق تایوان به ژاپن را به استناد شرایط نابرابر بیاعتبار میخواند. با پایان جنگ جهانی دوم، این جزیره از ژاپن بازپس گرفته شد و بخشی از خاک چین شد.
تنشها در جزیره از زمان انتخاب «تسای اینگ ون» به عنوان رئیس تایوان در سال ۲۰۱۶ تشدید شد. تسای از پذیرش اجماعی که سلف او، «ما ینگ-جو»، برای بهبود روابط دو کشور ضروری میدانست، خودداری کرد؛ اجماع ۱۹۹۲ به امضای نمایندگان حزب کمونیست چین و حزب کومینتانگ رسیده بود. با این حال، دو طرف در مورد محتوای این اجماع به توافق نرسیدند و هرگز قصد نداشتند به وضعیت حقوقی تایوان بپردازند. برای چین، همانطور که «شی جین پینگ»، رئیس جمهور این کشور اعلام کرده است، اجماع ۱۹۹۲ نشان دهنده توافقی است که دو طرف تنگه را متعلق به «یک چین واحد» میداند.
شی در سخنرانی سال ۲۰۱۹، پیشنهاد دیرینه چین به تایوان را تکرار کرد: ادغام این کشور در سرزمین اصلی و تحت فرمول «یک کشور، دو سیستم». این همان فرمولی است که برای هنگ کنگ استفاده میشود.
با این وجود، اختلافات دو دولت بر وضعیت سیاسی تایوان سایه افکنده و هرگونه تلاش برای اعلام استقلال تایوان با مخالفت چین مواجه میشود. چین از برقراری روابط دیپلماتیک با کشورهایی که تایوان را به رسمیت بشناسند خودداری میکند. این امر باعث شده که تایوان فقط با ۲۱ کشور عضو سازمان ملل روابط رسمی داشته باشد.
رابطه آمریکا با تایوان چگونه است؟
در جریان سفر تاریخی «ریچارد نیکسون» رئیس جمهور اسبق آمریکا به چین در سال ۱۹۷۲، او و رئیس جمهور وقت چین بیانیه شانگهای را صادر کردند که در آن ذکر شده بود که واشنگتن ایده «چین واحد» را به چالش نمیکشد. نکته مهم این بیانیه این بود که آمریکا هرگز اعلام نکرد که با این ایده موافق است یا خیر.
در ژانویه ۱۹۷۹، دولت «جیمی کارتر» رئیس جمهور وقت آمریکا، دولت چین را به عنوان تنها دولت قانونی این کشور به رسمیت شناخت و دو کشور روابط دیپلماتیک رسمی برقرار کردند. در همان زمان، کارتر روابط رسمی آمریکا با تایوان را قطع کرد. جمهوری خواهان و دموکراتهای کنگره آمریکا از این تصمیم رئیس جمهور ناراضی بودند. سه ماه بعد، قانونگذاران، قانون روابط تایوان را به تصویب رساندند که بر اساس آن روابط اقتصادی و امنیتی مستمر با جزیره مدون شد.
در پی این قانون، رسماً اعلام شد که آمریکا باید خدمات دفاعی را به میزان لازم در اختیار تایوان قرار دهد تا تایوان بتواند از ظرفیت دفاعی مشخص که توسط رئیس جمهور و کنگره تعیین شده است، برخوردار باشد. اما مهمتر از همه، آمریکا هرگز تصریح نکرد که در طول درگیری نظامی از تایوان دفاع خواهد کرد. تنها به این نکته اکتفا شد که به تایوان در دفاع از خود کمک میکند. مبهم نگه داشتن این موضع به واشنگتن اجازه داد روابط رسمی خود را با چین حفظ کند و در عین حال تایوان را نیز از دست ندهد.
آمریکا از طریق سیاست «ابهام استراتژیک» خود چندین دهه تلاش کرده تا تعادل ظریفی بین حمایت از تایوان و جلوگیری از جنگ با چین به وجود آورد. اما جو بایدن ظاهرا این سیاست را رد کرده و چندین بار اعلام کرده است که در صورت حمله چین به تایوان، آمریکا از تایوان دفاع خواهد کرد. مقامات کاخ سفید از اظهارات بایدن عقب نشینی کردند و گفتند که این سیاست تغییر نکرده است، اما در نهایت، رئیس جمهور باید تصمیم بگیرد که چگونه پاسخ دهد.
واشنگتن روابط غیررسمی قوی با جزیره دارد و همچنان به فروش تجهیزات دفاعی به ارتش تایوان ادامه میدهد. پکن بارها از واشنگتن خواسته است که فروش تسلیحات به تایپه را متوقف و ارتباط خود را با آن قطع کند.
درسی که تایوان از جنگ روسیه و اوکراین میتواند بگیرد
با افزایش تنشها بین پکن و واشنگتن، مقامات تایوانی و تحلیلگران نظامی نسبت به خطر فزاینده حمله چین به تایوان هشدار داده اند. پیش از آغاز جنگ روسیه و اوکراین، رئیس تایوان در نشست امنیت ملی مدعی شد که تایپه برای مدت طولانی با تهدیدهای نظامی پکن روبرو بوده و تایپه خواستار حفظ امنیت جزیره است. در همین راستا، تسای یک گروه ویژه برای مطالعه درگیری دو کشور و پیامدهای آن تشکیل داد. با شروع جنگ، تایوان به پیروی از کشورهای غربی به صف تحریم کنندگان روسیه پیوست.
با وجود حمایت علنی تایپه از کییف، برخی مقامات و شهروندان تایوانی از تقابل نظامی با پکن واهمه دارند. اکنون که پوتین وارد فاز نظامی با همسایه خود شده، تایوانیها نگران این موضوع هستند که این موازی کاریها ادامه یابد و حاکمیت آنها نیز به خطر بیفتد.
برخی از شهروندان تایوانی برداشت خود از حمله روسیه به اوکراین را بدین گونه تفسیر میکنند که تایوان باید روابط خود را با چین اصلاح کند تا این اطمینان حاصل شود که تنشها هرگز به جنگ واقعی تبدیل نمیشوند.
در حالی که دادههای نظرسنجی نشان میدهد که تعداد بسیار کمی از مردم تایوان میخواهند با چین متحد شوند، اکثریت موجود از حفظ وضعیت کنونی حمایت میکنند و این بدان معناست که جزیره ضمن بررسی پیامدهای نبرد احتمالی، نمیخواهد با پکن وارد جنگ شد. از این منظر، درسی که تایوانیها از جنگ اوکراین میگیرند، ساده است: تسای باید کاهش تنش با پکن را اولویت اصلی خود قرار دهد.
درس دیگری که تایپه از جنگ روسیه و اوکراین میتواند بگیرد، بی تعهدی آمریکا به کمک در مواقع ضروری است. بایدن که پیش از شروع درگیریها در اوکراین، خبر از حمایت همه جانبه از کییف میداد، دقیقا در موقع نیاز، اصطلاحا دست اوکراین را در پوست گردو گذاشت و صراحتا اعلام کرد که واشنگتن هیچ نیروی نظامی به این کشور اعزام نخواهد کرد. ابهام استراتژیک آمریکا در مسئله تایوان، نگرانی مقامات تایوانی از عقبنشینی غربیها را پررنگتر میکند. روزنامه گلوبال تایمز با اشاره به همین موضوع خطاب به استقلال طلبان اوکراینی مینویسد: «عملکرد ایالات متحده در اوکراین به مدافعان «استقلال تایوان» یادآوری میکند که شما نمیتوانید به واشنگتن تکیه کنید!»