ترکیه برنده بزرگ مناقشات آبی منطقه

خیابان را سراسر خاک گرفته است و شهر زیر گرد و خاک تعطیل شده است. دیروز وقتی از رادیوی تاکسی شنیدم که دولت عراق ادارات و مدارس این کشور را به دلیل شدت گرد و غبار تعطیل کرده است، فهمیدم که روزهای بعد را منتظر گرد و خاک در ایران باشیم. گرد و خاکی که بهار امسال در شهرها و حلق شهروندان جا خوش کرده، یک بُعد منطقه‌ای و بین‌کشوری قابل توجه دارد.

چهل‌ودو سال پیش صدام حسین به خاک ایران تجاوز کرد. قسمتی از تالاب‌های مابین ایران و عراق در جریان جنگ خشکانده شدند تا امکان عملیات نظامی ایران علیه عراق از طریق آنها از بین برود. این مناطق خشکیده به بعدها به منشأ گرد و خاک تبدیل شدند. اما داستان فقط به همین مقدار خلاصه نمی‌شود.

دو کشور ایران و عراق در جریان جنگی هشت ساله تضعیف شدند. اقتصادشان به قهقرا رفت. صدام بعدها به کویت تجاوز کرد. جنگ کویت و حمله آمریکا به عراق در دو مقطع، از عراق دولتی فرومانده ساخت که قادر به مدیریت محیط‌زیستی، مطالبه حقابه از ترکیه یا انجام بازی برد – بردی با ترکیه برای تأمین آب پیکره‌های آبی عراق نیست.

ایران نیز در جریان جنگ تضعیف شد. ترکیه یکی از برندگان جنگ ایران و عراق بود. در تمام سال‌هایی که ایران و عراق در جریان جنگ تضعیف شدند، عراق به دولتی فرومانده و فاقد کنترل بر وضعیت محیط‌زیستی کشور تبدیل شد، و در سال‌های درگیری کشورهای منطقه در جنگ‌های منطقه‌ای (درگیری در عراق، سوریه، یمن و …) ترکیه به تقویت اقتصاد و تکمیل پروژه‌های آبی خود همت گمارد. گذشته از آن‌که این کشور از دهه ۱۹۵۰ برنامه منسجمی برای مدیریت منابع آب خود به عنوان کشور بالادست سوریه، عراق و ایران داشت.

ترکیه علاوه بر بهره بردن از سیاست اقتصادی بهترش، با بهره بردن از فرصت جنگ در این منطقه، به عنوان قدرت منطقه‌ای در اقتصاد و مدیریت منابع آبی ظهور کرد. ترکیه حالا برگ برنده بزرگی در دست دارد و در مقابل کشورهای پایین‌دست در بدترین وضعیت‌ها از نظر توازن منطقه‌ای و از نظر سطح همکاری‌های منطقه‌ای برای مدیریت منابع و مسائل محیط‌زیستی هستند.

جنگی که عراق افروخت، نوع ادراک رهبران این منطقه که در آن هیچ جایگاهی برای محیط‌زیست، همکاری محیط‌زیستی و تعامل منطقه‌ای بر محور حفظ محیط‌زیست وجود ندارد، بالا بودن سطح تنش و درگیری در این منطقه که امنیت نظامی را بر هر نوع دیگری از امنیت برتری داده، و میزان بالای بی‌اعتمادی میان کشورهای منطقه، این بخش از جهان را به منطقه “خاک بر سر” تبدیل کرده است.

محیط‌زیست کالای عمومی است که همگان باید سهم خود در حفظ و بهره‌برداری از آن‌را بپردازند. این کالای عمومی در منطقه‌ای چنین پرتنش قربانی امور دیگری می‌شود. ترکیه بی‌گمان برنده اصلی این وضعیت است. بعید است در چنین جایی از جهان همکاری‌ای بین‌کشوری و منطقه‌ای برای مدیریت بحران‌های محیط‌زیستی شکل بگیرد.

تلخ‌تر این است که در کشاکش تنازعات خانمان‌سوز این منطقه، بعید است توازن قدرتی با ترکیه یا حتی چیزی از جنس معامله آب در برابر هر چیزی شکل بگیرد که ظرفیتی واقعی برای کنترل بحران محیط‌زیستی ایجاد کند.

ادامه این وضعیت امنیت زیستی در منطقه شرق مدیترانه از سوریه تا ایران و احتمالاً افغانستان را تهدید می‌کند. زمانی آرتور میلسپو نوشته بود ایرانیان اگرچه در خاورمیانه زندگی می‌کنند اما شباهت اندکی به مردمان این منطقه دارند، اما متأسفانه هر روز بیشتر در سرنوشت خاورمیانه‌ای شریک می‌شویم.

حاکمان کشورهای شرق مدیترانه اضافه بر همه مصائب مردمان‌شان باید به امنیت محیط‌زیستی مردمان‌شان نیز بسیار بیش از گذشته بیندیشند. زیستن در این منطقه به اندیشه‌ای متفاوت نیازمند است.

دیدگاهتان را بنویسید