پایگاه خبری “المانیتور” در گزارشی، به وجود اختلافات عمیق میان تصمیمسازان و سیاستمداران رژیم صهیونیستی در مورد نحوه مواجهه با ایران و معادله اتمی این کشور پرداخته و به طور خاص به این نکته اشاره کرده که این اختلاف نظرها تاکنون عمومی و عیان نشده اند و سعی شده تا جای ممکن، مخفی بمانند. با این حال، اگر رژیم اسرائیل بخواهد علیه ایران دست به ماجراجویی نظامی بزند، با توجه به پاسخهای احتمالیِ سنگین ایران، این اختلاف نظرها نیز عیان خواهند شد و عملا بحرانهای قابل توجهی را برای اسرائیلیها ایجاد خواهند کرد.
المانیتور در این رابطه مینویسد: «مقامهای ارشد دفاعی و امنیتی اسرائیلی درگیرِ یک مناقشه پُر تنش با محوریت نحوه مواجهه و برخورد با معادله اتمی ایران هستند. این وضعیت یادآورِ اختلاف نظرهای عمیق و گسترده در ساختار رهبری اسرائیل، در حدودا 10 سال قبل است. هنگامی که بنیامین نتانیاهو و ایهود باراک، نخست وزیر و وزیر دفاع سابق اسرائیل تلاش داشتند تا کابینه امنیتی اسرائیل را متقاعد سازند که با حمله علیه زیرساختهای اتمی ایران موافقت کند. تلاشهایی که البته به موفقیت هم نرسید. یک دهه بعد، تاریخ در حال تکرار کردنِ خود است. توانمندیهای نظامی اسرائیل برای انجام یکچنین اقدامی، به شدت کاهش یافته اند. این در حالی است که قدرت اتمی ایران به نحو قابل ملاحظهای تقویت شده است. در این فضا، بودجه دستگاههای نظامی و امنیتی اسرائیلی به نحو قابل ملاحظهای در حال افزایش است.
در این راستا، بار دیگر محافل و جریانهای سیاسی اسرائیلی درگیر یک مناقشه تکراری هستند و موافقان و مخالفان، با استدلالهای گوناگون در مورد مساله ایران، یکدیگر را هدف قرار میدهند. هسته اصلی مناقشه کنونی معطوف به تلاشهای آمریکا جهت احیای برجام است. یک طرف معتقد است که احیای توافق برجام کاملا به نفع اسرائیل است و در نهایت، در زمره انتخابهای بدِ (و نَه بدتر) آن است. طرف دیگر نیز تاکید دارد که توافق ارائه شده. پیشنهادی در قالب مذاکرات وین (جهت احیای برجام)، به تمام معنا یک فاجعه بویژه برای اسرائیل و منافع آن است.
“درور شالوم” رئیس سابق بخش پژوهش و تحلیلِ اطلاعات نظامی اسرائیل بر اساس برخی گزارشها به همتایان آمریکایی خود گفته است که “تصمیم آمریکا جهت خروج از برجام، یک اشتباه راهبردیِ کاملا بی ملاحظه بود”.
شالوم در شرایط کنونی، رئیسِ دفتر سیاسی-نظامی وزارت دفاع اسرائیل است. یک پُست به شدت با نفوذ و حساس که شخص “بنی گانتس” وزیر دفاع کنونی اسرائیل وی را در اوایل سال جاری میلادی به این سِمت منصوب کرد. حوزه کاری وی در برگیرنده تماسها و ارتباطات عمومی و مخفیانه، با نهادهای دفاعی و امنیتی در اقصی نقاط جهان است.
شالوم دفتر پژوهش اطلاعاتی اسرائیل را از سال 2016 تا 2020 رهبری و ریاست کرد. دوره زمانی که نتانیاهو و دستیار نزدیک به او یعنی “ران درمر” (سفیر سابق اسرائیل در آمریکا)، تا حد زیادی رویِ قانع سازی “دونالد ترامپ” رئیس جمهور سابق آمریکا جهت خروج از توافق برجام سرمایه گذاری کرده بودند. شالوم در آن زمان به تصمیمی سازان اسرائیلی از جمله شخصِ بنیامین نتانیاهو هشدار داد که انجام این اقدام و عملی شدن آن، خطرات و تهدیداتِ فزایندهای را به دنبال خواهد داشت. البته که در همان دوره، بسیاری از کارشناسان زبده دفاعی و امنیتی اسرائیلی نیز عقیدهای مشابه را داشتند.
ارزیابیهای آنها نیز از استدلالهای مختلفی تشکیل میشد. آنها به طور خاص به این مساله اشاره داشتهاند که نظام سیاسی ایران ساقط نشده است و هنوز قوی است، از سویی، تحریمها علیه این کشور نیز نتوانسته اند ایران را به رهاسازی برنامه اتمی اش وادارند (چیزی که نتانیاهو و متحدانش به آن امید زیادی داشتند) و ترامپ نیز علی رغمِ لاف زدنهای مختلف در مورد ایران، هیچ اقدام نظامی را علیه ایران عملیاتی نکرد. شالوم و دیگر مقامهای همفکر با وی در مورد معادله اتمی ایران، به این نکته اشاره میکنند که ایران در مقایسه با دوران برجامی، از ظر توان هستهای پیشرفتهتر شده است. از سویی، هیچ قدرت جهانی نیز به نظر نمیرسد که قادر باشد ایران را متوقف کند و یا بتواند بهای اقدمات ماجراجویانه علیه ایران را پرداخت کند.
ارزیابی و تحلیل شالوم تا حد زیادی با دیدگاههای رئیس سابق دستگاه اطلاعات نظامی اسرائیل ژنرال “تامیر هیمن” همخوانی دارد. فردی که در جریان یک مصاحبه به تازگی گفته است که “بازگشت به توافق هستهای برجام و احیای آن، گزینهای مناسب و البته کم هزینه برای اسرائیل تلقی میشود”. جانشین هیمن یعنی ژنرال “آهارون هالیوا” نیز بر اساس برخی گزارش ها، موافقت خود را با این گزاره اعلام کرده است. وی به عنوان رئیس بخش اطلاعات نظامی اسرائیل موظف است که روند ارائه ارزیابیهای سالانه امنیت ملی اسرائیل را تسهیل کرده و انجام دهد. ارزیابیها و گزارشهایی که انعکاس دهنده دیدگاه اطلاعاتی –نظامی غالبِ اسرائیل در مورد مساله ایران هستند.
برجستهترین فرد در اردوگاه افرادی که دیدگاهی به شدت منفی نسبت به توافق برجام دارند، رئیس موساد، “دیوید بارنیا” است. کسی که یک سال پیش جایگزینِ “یوسی کوهن” شد. بر اساس برخی گزارش ها، بارنیا معتقد است که توافق برجام، به تمام معنا یک فاجعه بوده است. توافقی که محدودیتها و فشارها علیه برنامه هستهای ایران را در یک بازه زمانی مشخص به طور کامل حذف میکرد و در عین حال، دستِ اقتصادی و سیاسی ایران را نیز تقویت مینمود.
بارنیا بر این باور است که اسرائیل باید هرکاری که میتواند انجام دهد تا از بازگشت آمریکا به برجام و احیای این توافق جلوگیری کند. استدلال وی این است که تداوم وضعیت جاری و فعلی در رابطه با ایران، بهترین گزینه برای اسرائیل است و به اسرائیل اجازه میدهد به اقدامات غیرسازنده خود علیه ایران و پیشرفتهای اتمی این کشور ادامه داهد. در عین حال، در این بحبوحه، فشار تحریمهای بین المللی علیه تهران نیز همچنان پابرجا است.
ظاهرا دیدگاههای نفتالی بنت نخست وزیر اسرائیل با دیدگاههای دیوید بارنیا، تا حد زیادی همخوانی دارند و این وضعیت یادآور هماهنگی بنیامین نتانیاهو با یوسی کوهن ریس سابق موساد است (در مورد ایران و بویژه معادله اتمی این کشور). این در حالی است که “بنی گانتس” وزیر دفاع اسرائیل به سمت دیگری گرایش دارد. مسالهای که به هیچ عنوان شگفت آور هم نیست. دلیل اصلی این مساله نیز این است که نهادهای نظامی اسرائیلی به وی گزارشات مختلفی را ارائه میکنند (و تا حد زیادی مخالفتهای خود با انجام اقدامات تنش زا علیه ایران را اعلام میکنند). در این میان، “یائیر لاپید” در موضعی میانه در مورد معادله اتمی ایران قرار دارد و دیدگاههای “آویو کوخاوی” فرمانده ارتش اسرائیل نیز تا حد زیادی به دیدگاههای دیوید بارنیا (در معادله ایران) نزدیک است.
این جنس استدلال ها، پیامدهای جدی را به همراه دارند. بر اساس گزارش ها، موساد بر شدت اقدامات خود در داخل خاک ایران افزوده است و در عین حال، رایزنیهای موفقی را نیز با دولت بایدن داشته تا مانع از خارج شدن نامِ “سپاه پاسداران انقلاب اسلامی” از فهرست سازمانهای تروریستی آمریکا شود. مسالهای که اکنون به یک مانع در روند دستیابی به یک توافق در قالب مذاکرات اتمی وین تبدیل شده است. در این راستا، ظاهرا گزارشهای مختلفی که موساد به دولت بایدن در مورد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران داده، موجب شده تا وی از خارج کردن این نهاد ایرانی از فهرست سازمانهای تروریستی آمریکا خودداری کند.
تصمیم سازان اسرائیلی تاکنون هر کاری انجام داده اند تا مانع از علنی شدن اختلافات خود در مورد نحوه مواجهه با مساله ایران شوند. با این حال، اگر قرار باشد گزینه انجام یک ماجراجویی نظامی علیه ایران از سوی اسرائیلیها جدی شود، معادله به کل متفاوت خواهد شد.
البته که اکنون در اسرائیل بحث و جدلهای فراوانی در مورد ایجاد توان نظامی کافی جهت اقدام نظامی علیه ایران نیز برقرار است. بسیاری بر این باورند که اسرائیل اساسا توان متوقف کردن برنامه اتمی ایران را ندارد و خیلی دیر است که بخواهد اکنون این پروژه را متوقف سازد. با این حال، همه سیاستمداران و مقامهای اسرائیلی با این دیدگاه هم نظر نیستند. به عنوان مثال، آویو کوخاوی فرمانده ارتش اسرائیل از ابزارها و منابعی خبر داده که در دسترس وی هستند و اسرائیل با استفاده از انها میتواند در روند برنامه اتمی ایران خرابکاری کند.
در این راستا، یک مقام امنیتی اسرائیلی که به شرط ناشناس ماندن با المانیتور سخن گفته میگوید: “بر اساس ارزیابیهای یک دهه گذشته ایهود باراک وزیر جنگ سابق اسرائیل، ایران به وضوح در یک منطقه و محیط امن از حیث تهدیدات خارجی قرار دارد”. اشاره وی به این مساله است که ایران به راحتی میتواند حملات خارجی علیه خود را دفع و به حمله کنندگان نیز هزینههای زیادی را تحمیل کند».
مسالهای که در شرایط کنونی، وضعیت پیچیده تری را به خود گرفته و عملا به نوعی، گزینههای اسرائیلیها در برابر ایران را نیز محدودتر ساخته است.