سخنگوی وزارت خارجه آمریکا در واکنش به دو طرح سنا علیه احیای توافق هستهای که نیمه اردیبهشت ۱۴۰۱ به تصویب رسید، بیان داشت که کاخ سفید به طور یکسان برای موفقیت یا ناکامی مذاکرات وین آمادگی دارد[۱]. انریکه مورا، معاون مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا و شیخ تمیم امیر قطر نیز برای گشودن مسیر مذاکرات در اواخر اردیبهشتماه به تهران سفر کردند. این یادداشت با ارزیابی تحولات اخیر مذاکرات وین و بنبست کنونی، به بررسی روندهای مؤثر بر مذاکرات و سناریوهای احتمالی ناشی از تداوم بنبست گفتگوها میپردازد.
زمینه توقف مذاکرات
مهمترین اختلافنظر کنونی، مسأله حذف سپاه پاسداران از فهرست «سازمانهای تروریستی خارجی» است. گرچه مسائل دیگری مانند تضمین، راستیآزمایی و دیگر تحریمهای غیرهستهای نیز مورد اختلاف است[۲]. آمریکا در این خصوص خواستار کسب امتیازی منطقهای است. در حالی که ایران تن به چنین امری نمیدهد. زیرا در آن صورت برجام را به مسائل منطقهای تعمیم داده و به فرمول دریافت امتیاز ایجابی در قبال فشار و محدودیت سلبی، مشروعیت میدهد. در واقع تضمینگر تداوم فشارها علیه ایران خواهد بود.
برخی کارشناسان بیان میکنند که ایران باید خواسته آمریکا مبنی بر اجتناب از انتقام ترور سردار سلیمانی را بپذیرد. در مقابل آمریکا ضمن حذف سپاه از این فهرست، گزارش گزارشگر ویژه سازمان ملل درباره «ماهیت غیرقانونی» ترور سردار سلیمانی را تأیید کند[۳]. در حالی که اولاً صرفنظر کردن ایران از تحقق وعده انتقام بر اعتبار جمهوری اسلامی در محور مقاومت تأثیر منفی خواهد داشت. ثانیاً تأیید گزارش سازمان ملل از سوی دولتی که حتی قطعنامه مصوب شورای امنیت را اجرا نمیکند، امتیاز قابل ذکری نیست.
مهمترین اختلافنظر کنونی، مسأله حذف سپاه پاسداران از فهرست «سازمانهای تروریستی خارجی» است. گرچه مسائل دیگری مانند تضمین، راستیآزمایی و دیگر تحریمهای غیرهستهای نیز مورد اختلاف است
روندهای مؤثر بر مذاکرات
با توجه به رخدادهای کنونی میتوان چهار روند را بر فرآیند مذاکرات مؤثر دانست.
جنگ اوکراین: متأثر از نبرد اوکراین مخالفتهای داخلی آمریکا با احیای توافق هستهای تشدید شد. زیرا از منظر سیاستگذاران ایالات متحده، رفع تحریمهای ایران، به تقویت بلوک رقبای آمریکا منجر میشود. چنانکه مارک دوبوویتز، از مدیران بنیاد دفاع از دمکراسیها در یادداشتی بیان داشت: «پس از حمله به اوکراین، جهان تغییر کرده است. اکنون [توافق هستهای] به تضعیف نظم جهانی به رهبری آمریکا کمک میکند. اکنون زمان بازدارندگی و نه تقویت قدرتهای سرکش است»[۴]. تأثیر دیگر جنگ اوکراین، کاهش انگیزه مسکو برای میانجیگری میان ایران و کشورهای غربی در مذاکرات هستهای است. امری که نماینده روسیه در سازمانهای بینالمللی بر آن صحه گذاشته است[۵].
انتخابات کنگره: انتخابات کنگره اولین محک قدرت دو حزب پس از استقرار بایدن است. تاکنون نظرسنجیها اغلب از کاهش محبوبیت بایدن حکایت دارند[۶]. به نظر میرسد در صورتی که موقعیت حزب جمهوریخواه در نظرسنجیها و افکارسنجیهای پیش از انتخابات کنگره بهبود یابد، ممکن است همراهی بخش بیشتری از دمکراتها را علیه ایران چه در مجلس نمایندگان و چه در سنا کسب کنند و بدین ترتیب تمایل کاخ سفید به تعامل با ایران کاهش خواهد یافت.
گفتگوهای منطقهای: در صورتی که گفتگوهای ایران با عربستان و در مرتبه دیگر امارات به نحوی پیش برود که به عادیسازی روابط و گشایش سفارتخانههای طرفین منجر شود، میتواند از میزان لابیگریهای ریاض و ابوظبی در واشنگتن علیه احیای توافق هستهای بکاهد و مخالفان توافق چه در میان جمهوریخواهان و چه دمکراتها کمتر میتوانند به ضرورت حفظ تحریمها برای جلب رضایت متحدان آمریکا در غرب آسیا استناد کنند.
اصلاحات اقتصادی: اقدامات دولت در حذف ارزهای ترجیحی و بازتوزیع یارانهها میتواند بر مسیر مذاکرات تأثیر بگذارد. بروز نارضایتیهای اجتماعی و آشوبهای خیابانی ممکن است بهانهای برای تصویب تحریمهایی با برچسب «نقض حقوق بشر» علیه ایران فراهم کند. امری که فضای مذاکرات را پیچیدهتر و هزینه تعامل را بیشتر میکند. همچنین در صورت کاهش تأثیر تحریمها بر نرخ ارز و نحوه تأمین کالاهای اساسی، ایران انگیزه بیشتری برای مقاومت کسب خواهد کرد. بدین ترتیب در میان سیاستگذاران آمریکا، این توجیه که تحریمها برای مهار ایران اعمال میشود تضعیف میشود.
در صورتی که گفتگوهای ایران با عربستان و در مرتبه دیگر امارات به نحوی پیش برود که به عادیسازی روابط و گشایش سفارتخانههای طرفین منجر شود، میتواند از میزان لابیگریهای ریاض و ابوظبی در واشنگتن علیه احیای توافق هستهای بکاهد
سناریوهای توقف مذاکرات
در صورتی تداوم توقف مذاکرات، میتوان سه سناریو را محتمل دانست.
بازی جوجه: ایران به گسترش غنیسازی بیش از ۶۰ درصد اقدام میکند. آمریکا تحریمهایی با برچسبهای «ضدتروریسم» یا «نقض حقوق بشر» علیه نهادهای اقتصادی و یا ارگانهای نظامی اِعمال کرده و هر یک در انتظار عقبنشینی دیگری خواهد بود. از این وضعیت میتوان تحت عنوان بازی جوجه نام برد که هر یک از طرفین به دنبال استفاده از ابزارها و افزایش فشار بر طرف مقابل است.
انجماد مذاکرات: طرفین به یک «وضعیت برزخی» عادت میکنند. به این نحو که نه ایران برنامه هستهای خود را گسترش دهد و نه آمریکا متقابلاً به میزان و شدت تحریمها بیفزاید و در عین حال توافقی نیز حاصل نشود. ایالات متحده سعی میکند با ترغیب مشتریان نفت ایران به کاهش خرید از ایران، فشارهای اقتصادی را افزایش دهد.
توافق موقت: ایران و آمریکا آنچه تاکنون در جریان مذاکرات حاصل شده را به طور موقت معیار اقدامات آتی خود قرار میدهند. ایران به تدریج غنیسازی را تا ۲۰ درصد کاهش دهد و در آن سطح نگاه دارد و دولت بایدن نیز ضمن آزادسازی اموال بلوکهشده، معافیتهایی به خریداران نفت ایران ارائه دهد. تهران و واشنگتن تصمیمگیری درباره موارد اختلافی را به زمانی دیگر موکول میکنند.
ایران با متنوعسازی مبادی دریافت کالاهای اساسی و تثبیت نرخ ارز میتواند مسیری مناسب در راستای کاهش اثر تحریمها بگشاید. در عین حال که ضمن استقبال از میانجیگران و گفتگو با آنان، مانع از انزوای دیپلماتیک خود شود
جمعبندی
ایران با متنوعسازی مبادی دریافت کالاهای اساسی و تثبیت نرخ ارز میتواند مسیری مناسب در راستای کاهش اثر تحریمها بگشاید. در عین حال که ضمن استقبال از میانجیگران و گفتگو با آنان، مانع از انزوای دیپلماتیک خود شود. تداوم مذاکرات منطقهای با عربستان و امارات نیز میتواند اهرمهای فشار نومحافظهکاران جمهوریخواه و هسته مرکزی حزب دمکرات علیه ایران را تضعیف کند. یکی از پیشنهادات ایران میتواند حذف برچسب تروریستی از نیروی سنتکام طبق مصوبه مجلس، در قبال حذف سپاه از فهرست مذکور در وزارت خارجه آمریکا باشد. امری که میتواند نشانگر ابتکار عمل دیپلماتیک ایران باشد.