۵ دلیلی که ثابت می کند اندیشکده ها ابزارهای قدرت نرم هستند

مقدمه:

این مطلب که توسط خانم کاتارزینا ریبکا – ایوانسکا از مرکز دیپلماسی عمومی به رشته تحریر درآمده است، بر آن است تا نقش اندیشکده ها در دیپلماسی عمومی را مورد بررسی قرار دهد. از دید نویسنده، پنج دلیل وجود دارد که بازگوکننده اهمیت اندیشکده ها برای قدرت نرم و دیپلماسی عمومی است. در واقع، اندیشکده ها به عنوان بازوی اجرایی بسیاری از کشورها در عرصه رقابت بین المللی دیده می شوند و کشورها از آن ها برای پیشی گرفتن از یکدیگر کمک می گیرند.

 

آنچه با خواندن متن زیر متوجه خواهید شد:

  • اندیشکده ها، شکاف ها و خلی هایی را که دولت ها در عرصه های دیپلماسی و سیاست خارجی خود با آن ها مواجه هستند، پر می نمایند.
  • در عصر ارتباطات و فناوری اطلاعات، اندیشکده ها از ابزارهای تکنولوژیکی نوین برای انجام تحقیقات خود کمک می گیرند. ازاین رو، بسیار سریع تر از دولت ها با تغییرات محیطی هماهنگ می شوند.
  • اندیشکده ها تسهیل کننده برگزاری بسیاری از رویدادهای بین المللی محسوب می شوند.
  • ازآنجایی که اندیشکده ها همواره بر مستقل بودن خویش تاکید می نمایند، در جذب و به کارگیری نخبگان و اندیشه ورزان دیگر کشورها موفق تر از دولت ها عمل می نمایند.

متن ترجمه:

۱.   اندیشکده ها تجزیه وتحلیل و مشاوره و همچنین دلیل بسیاری از تصمیم گیری ها را ارائه می دهند.

حضور کارشناسان اندیشکده ها در وزارت امور خارجه بسیاری از کشورها به گونه ای است که علاوه بر دیپلمات ها، بیشترین تاثیرگذاری و کنشگری را به خود اختصاص می دهند. آن ها به طور مرتب، هر زمان که یک دیدار رسمی اتفاق می افتد یا یک پروژه بزرگ روابط خارجی در حال انجام است، مورد مشورت قرار می گیرند. به عنوان مثال، هنگامی که فدریکا موگرینی، نماینده عالی اتحادیه اروپا و تیم وی در سیاست خارجی – امنیتی مشغول به کار در زمینه استراتژی جهانی اتحادیه اروپا بودند، اندیشکده ها سمینارهای تخصصی را در سراسر اروپا ترتیب می دادند تا تجربیات و تخصص های خود را در زمینه هایی مثل حل مناقشه، همکاری اتحادیه اروپا و ناتو، حمایت از حقوق بشر و تغییرات آب و هوایی به آن ها انتقال دهند. علاوه بر این، کارشناسان اندیشکده ها تجزیه و تحلیل های متناسب و مطلوبی را روی کاغذ ارائه می کنند که اغلب مورد استفاده دولتمردان قرار می گیرد. هر زمان هم که متناسب با اهداف دیپلماسی عمومی باشد، به صورت عمومی منتشر می شود.

۲. اندیشکده ها پلی بین سیاست گذاری و دانشگاه ها ایجاد می کنند.

اندیشکده ها محدودیت های بخش های دولتی و دانشگاه ها را ندارند. ازاین رو، آن ها قادرند تا با صراحت در مورد بسیاری از مسائلی که در جامعه به سختی عنوان می شود، صحبت کنند (به عبارتی خط قرمزی برای عبور ندارند)، و هم چنین سرعت آن ها در انجام تحقیقات بسیار بالاست (مرزهای روش شناختی کمتری دارند). آنچه که آن ها را از منظر دیپلماسی عمومی دارای اهمیت می کند، سهم آنها در رقابت های بین المللی در تاثیرگذاری بر اذهان درخشان ترین دانشجویان، دانشمندان و محققان است. نمایندگان اندیشکده ها شبیه به سفرای کشورهایشان هستند، بالاخص هنگامی که آن ها در دانشگاه ها تدریس یا به عنوان مهمان در آنجا سخنرانی یا در پروژه های تحقیقاتی چند زمینه ای و چند ملیتی دانشگاه ها شرکت می کنند. آن ها هم چنین در کلاس های درس دیگر کشورها بهترین عملکرد را از خود نشان می دهند، زیرا بسیاری از دانشجویان و اساتید را تشویق می کنند که به کشورهایشان بیایند و در سمینارها و پروژه های تحقیقاتی آن ها شرکت کنند.

۳. اندیشکده ها وقایعی را ترتیب می دهند که تصمیم گیران می توانند نظراتشان را امتحان و منتشر کنند.

اگر یک رهبری بخواهد نظراتش را در مورد امنیت بین الملل به اشتراک بگذارد، کنفرانس امنیتی مونیخ که هرساله برگزار می شود، بهترین فرصتی است تا این کار را انجام دهد. به عبارتی، اگر رهبران جهانی بخواهند که در مورد چالش ها یا گفت و گوهای اقتصادی توجهات را به منطقه خودشان جلب کنند، در اجتماع اقتصادی جهانی داووس جمع می شوند و به بحث و گفتگو می پردازند. اندیشکده ها زمینه برگزاری این رویدادها را فراهم می کنند و گاهی اوقات حتی متن سخنرانی بسیاری از سیاستمداران را تنظیم می نمایند.

۴. اندیشکده ها راه های پیش رو دولت ها هستند در نزدیک شدن به حوزه های تجاری و تکنولوژی

اندیشکده ها قادرند که در مقابل انقلاب تکنولوژیکی از خود واکنش نشان بدهند و هم چنین پاسخگوی بسیاری از سؤال هایی باشند که در این حوزه مطرح است. برای مثال، آن ها از هوش مصنوعی در روابط بین الملل معاصر خیلی سریع تر از دولت ها استفاده می کنند. گزارش های مشترکی را در حوزه های تجاری – فناوری تولید می کنند و در انجام پروژه های چندرشته ای مهارت دارند. از آن جایی که دولت ها مجبورند تا ارتباطات داخلی متقابلی با شرکت های حوزه تکنولوژی داشته باشند، اندیشکده ها انواع جدیدی از ارتباط با شرکت های حوزه تکنولوژی را برقرار می کنند که توسط مرزهای ملی به سختی مورد احترام قرار می گیرند. در واقع، اندیشکده ها در این هنگام می توانند نقشی ایفا کنند و وسیله ارتباط میان دولت ها و شرکت های حوزه تکنولوژی باشند.

۵. تعلیم یا آموزش اندیشکده ها

اندیشکده ها آموزش را از طریق گزارش های عمومی، کنفرانس هایی که در مطالب بالا به آن ها اشاره شد، سمینارها و پادکست ها و دیگر شیوه های انتشار اخبار و دانش در روابط بین الملل انجام می دهند. آن ها تنها به دانشجویان آموزش نمی دهند، بلکه به گروه های گسترده ای از جوامع در داخل و خارج از کشور محل اقامتشان نیز آموزش می دهند. در واقع، در عصر گوشی های هوشمند و رسانه های اجتماعی، اندیشکده ها می توانند با عقایدشان در هر زمان و مکانی مورد عرضه قرار بگیرند.

نتیجه گیری

این روزها روابط بین الملل در وضعیت سختی به سر می برد. این رشته خیلی پیچیده است و هیچ پاسخ سیاه وسفید و راحتی در آن وجود ندارد. عموم مردم نسبت به این جهان چندلایه که معمولا به طور غیرمستقیم توسط مقامات رسمی (بالاخص دیپلمات ها) توضیح داده می شود، کسل و بی رغبت شده اند .  این دقیقا همان جایی است که اندیشکده ها مورد احتیاج واقع می شوند. من واقعا بر این باورم که در این زمان که جهان احتیاج حیاتی به دانش، مهارت و کاردانی، تحقیق و توسعه دارد، اهمیت اندیشکده ها افزایش پیدا خواهد کرد. کشورها بر سر آنها با یکدیگر رقابت خواهند کرد: آن ها خواستار اندیشکده های جهانی هستند تا دفاتر یا مراکزی را در شهرهایشان تاسیس نمایند؛ پروژه های تحقیقاتی را بر اساس ابتکارات سیاسی خود اجرا کنند و میزبانی اجماع اندیشکده های بین المللی را بر عهده بگیرند. دولت ها هم چنین بر اساس یک برنامه روزانه، تصمیمات و استراتژی هایشان را با کارشناسان اندیشکده ها مورد مشورت قرار می دهند و هم چنین در سمینارها و پادکست های آن ها شرکت می نمایند. در واقع، اگر کشورها بخواهند در رقابت باقی بمانند و دیپلماسی موفقی را اجرا کنند، این کار را انجام خواهند داد.

دیدگاهتان را بنویسید