می گویند تیم اقتصادی دولت آقای رئیسی هماهنگ و مسلط به امور است.
می گویند تیم اقتصادی آقای رئیسی از همه مشکلات اقتصادی مطلع هستند و حتی درد فشارهای اقتصادی وارده به مردم را هم به خوبی درک می کنند.
می گویند فشارهای اقتصادی و انحرافات بودجه ای سال های گذشته این دولت را مقروض کرده است.
در عین حال که می گویند وضعیت اقتصادی کشور رو به بهبود است و شاخص های اقتصادی که توسط موسسه های پژوهشی و علمی بررسی شده تایید می کند که اقتصاد کشور نسبت به گذشته رشد قابل قبولی داشته اما فهرست گلایه های مردم هم قابل ملاحظه و قابل قبول است که در چند وقت اخیر به راحتی منتشر شده است.
باید توجه داشت که از یک سو افسار گیسختگی تورم و رشد لحظه ای قیمت ها، کمبود برخی اقلام مورد نیاز مردم و از سوی دیگر مشکلات پیش پای تجار برای صادرات و واردات و افزایش بی رویه قاچاق، نوسانات ارزی، تغییر دستورالعمل های مربوط به عوارض صادراتی، تغییر ارز محاسباتی برای تعرفه گمرکی، نابسامانی در نظام پولی و توقف پرداخت تسهیلات، ضعف عملکرد بانک ها برای حضور در بازار سرمایه و نوسانات بورس، بی توجهی به دستورات رئیس جمهور و روی زمین ماندن برخی وعده ها، گرانی کالاهای بی کیفیت و … از جمله مواردی هستند که در فهرست گلایه های مردم و فعالان اقتصادی مطرح می شود و صدای آن به قدری است که گوش را کر و انجام اعمال روزانه را مختل می کند.
دولت می گوید به لطف تدابیر اقتصادی توانسته نقدینگی را تا حدودی کنترل کند و به بخش بیمه ها بیشتر توجه کند و از طرف دیگر واکسیناسیون را به خوبی اجرا کرده و طرح هایی هم برای تامین مسکن دهک های پایین جامعه ارائه کرده و سرمایه گذاری های مناسبی هم در صنعت فولاد و پتروشیمی کشور کلید زده است و همچنین در سیاست خارجی مذاکرات خوبی با کشورهای همسایه داشته و وابستگی بین اقتصاد و برجام را هم از بین برده است و از آنجایی که مدیران لایقی بر سرکار هستند علاوه بر اینکه پاسخگوی مردم هستند زمینه مشارکت مردم در فعالیت های اقتصادی را هم فراهم کرده اند، اما صدای این فعالیت های خوبی دولت کمتر به گوش مردم رسیده است و این شاید به دلیل افزایش فاصله ای دولت و مردم است.
به طور قطع باید بپذیریم وضعیت موجود فرصت های فراوانی را برای بیگانگان، دشمنان و مخالفان دولت فراهم کرده است تا نه تنها بر طبل عدم کارآمدی دولت بزنند، بلکه به نوعی جنگ رسانه ای و شناختی هم علیه دولت راه انداخته اند.
حال در این سه ضلعی گلایه مندی مردم به دولت و سایر قوا، معرفی اقدامات دولت و سایر قوا و جنگ رسانه ای آنها، نمی توان قدرت آنها را نفی کرد زیرا آتش بیار معرکه شده اند.
آیا این مثلث هیچ تدبیری ندارد؟ آیا وقت آن نرسیده که قبول کنیم تناسبی بین کارکردها و تبیین و انعکاس آن وجود ندارد؟ باید پذیرفت امروز دیگر رسانه یک پنجره ای انعکاس دهنده ای خبر نیست، بلکه خود یک وجه قابل ملاحظه و مستقل و یکی از عناصر اصلی موفقیت و توسعه کشور است، اما متاسفانه نه در دولت و نه در مجلس و شهرداری و … وحتی در رسانه ای ملی درک و مفاهمه ای درباره ای رسانه ندارند، در حالی که تیرهای رسانه می تواند جلوتر از اقدامات ذائقه ها را مهیا کند و افراد را به استقبال کارهای در حال انجام بکشاند.
آنچه امروز باید تدبیر کرد باور افزایش قدرت رسانه است، رسانه ای که امروز در ریاست جمهوری و در جاهای دیگر دیده نمی شود. به طور مثال در بخش اقتصادی هلدینگ خلیج فارس و فولاد مبارکه و برخی شرکت های بزرگ سرمایه گذاری توانسته اند زیر بار ابرپروژه های ملی بروند که آثار آنها در آینده برای همه روشن خواهد شد و یا صدها کار در حال انجام دولت که هم اکنون به خوبی تبیین نشده اگر به درستی اطلاع رسانی شود می تواند وجهی از قدرت باشد و سه ضلعی را به سمت اقتدار ملی سمت و سوی دهد. در واقع هرچقدر مردم آگاهی بیشتری نسبت به عملکردها، تدابیر و … داشته باشند به همان اندازه پیوند آنها با نظام و دولت قوی تر می شود.