به علت عدم دستیابی به پیشرفت در مذاکرات وین تلاشهای بایدن برای احیای توافق هستهای با مانع مواجه شد؛ اما حمله روسیه به اوکراین اوضاع را در اروپا تغییر داد و ایده توسل جستن به تهران و هم زیستی با این کشور در زمینه انرژی را مطرح کرد. این ایده به ویژه زمانی مطرح شد که کارشناسان آژانس بین المللی انرژی تایید کردند ایران در صورت لغو تحریمها میتواند یک تامین کننده جایگزین نفت روسیه، یک منبع اضافی و مهم برای تامین گاز و گذرگاهی ترانزیتی به بازارهای جهانی باشد.
جنگ روسیه – اوکراین اورپا را در خصوص اختلال در عرضه گاز طبیعی در مقایسه با نفت خام، بیشتر نگران میکند؛ زیرا پیامدهایی برای خانوادهها و شرکتهایی مانند سازندگان کود و فلز دارد.
حمله روسیه علیه اوکراین به ایران فرصت مبادله گاز و ارائه توانایی خود به عنوان یک شریک اقتصادی برای اروپا را اعطا کرده است.
تمام آنچه ایران اکنون نیاز دارد تا عطش اروپا برای نفت و گاز را فروبنشاند این است که اتحادیه اروپا دولت جو بایدن را برای لغو تحریمها متقاعد کند و بسیج مالی مناسبی را برای تعمیر، نوسازی و گسترش زیرساختهای نفتی این کشور فراهم کند.
اما واقعیت چیز دیگری است برای اینکه ایران بتواند شکاف ایجاد شده از سوی روسیه در بازارهای انرژی را پر کند باید بتواند در مدت زمانی کوتاه صنعت الانجی بزرگتری در مقایسه با قطر ایجاد کند. این امر حتی در یک فضای سرمایهگذاری با جذابیت بیشتر نیز به علت هزینههای زیاد این فرآیند پیچیده امکان پذیر نیست. این امر اروپا را از اعمال تحریم کامل گاز روسیه منع میکند. اروپا همچنین میداند هشتاد درصد گاز طبیعی ایران در داخل مصرف میشود. اروپا همچنین میداند برای اینکه ایران جای روسیه را پر کند به یک روند طولانی مدت سرمایه گذاری و انتقال تکنولوژی نیاز دارد. غرب همچنین میداند حتی اگر ایران بتواند بر مشکلات زیرساختی خود غلبه کند احتمال ندارد روسیه را به چالش بکشد و به منبع اصلی صدور گاز به اروپا تبدیل شود. ایران سعی دارد سهم خود را در باز انرژی جهانی باز پس گیرد و جای پایی برای خود در بازار آسیا بدست آورد بدون اینکه روسیه را عصبانی کند. روسیه نیز به آسانی به ایران اجازه ورود به بازار گاز اروپا را نمیدهد و از تمام ابزارهای خود برای جلوگیری از رهایی این قاره از اتکا به گاز روسیه استفاده خواهد کرد.
همیشه هر گونه بهبود در روابط ایران با غرب منبع نگرانی روسیه بوده است. روسیه نمیخواهد ایران به کشوری اتمی تبدیل شود. همچنین نمیخواهد تحت تحریم قرار داشته باشد. روسیه میترسد توسعه بیشتر برنامه اتمی ایران به درگیری جدیدی در منطقه و در نتیجه حضور بیشتر نظامی آمریکا منجر شود. همچنین اینکه منفعت روسیه در لغو تحریم های ایران و عضویت این کشور در اتحادیه اقتصادی اوراسیا و سازمان همکاریهای شانگهای است. سیاست روسیه به سادگی باقی نگه داشتن بحرانهای قابل کنترل و ایجاد مانع در برابر بهبود روابط بحرانی ایران و غرب است.
روسیه به سیاست خود در قبال ایران به عنوان یک معامله نگاه میکند. به این ترتیب که این کشور ایران را به شرط امتیازدهی حمایت میکند. به عنوان مثال روسیه حمایت خود از ایران در مذاکرات وین را به امضای توافق رژیم حقوقی دریای خزر از سوی ایران ربط داد.
ایران که در گذشته به سهم پنجاه درصدی خود در دریای خزر پافشاری میکرد با دریافت سهمی بیست درصدی سپس سیزده درصدی و بعد یازده درصدی به نفع روسیه طبق اتهامات بسیاری از فعالان سیاسی ایران موافقت کرد.
لازم به ذکر است که روسیه از تلاشهای خود برای تخریب مذاکرات وین بعد از سفر وزیر امور خارجه ایران به مسکو در تاریخ 15 مارس سال جاری دست برداشت؛ اما به نظر میرسد ایران امتیازاتی را برای این مسئله اعطا کرده است.
خلاصه اینکه برجام درصورت احیا شدن گرهای را باز و گره دیگری را منعقد میکند و همچنان تندروها در ایران و مخالفان در تل آویو، واشنگتن و کشورهای عربی خلیج فارس میتوانند در برابر دیپلماسی مانع ایجاد کنند. از سوی دیگر بعید است ایران از سیاست نگاه به شرق با توجه به بیاعتمادی ریشه دار به آمریکا و اروپا دست بردارد.