پیامدهای هشداردهنده تداوم جنگ اوکراین و راهکارهای عقلایی برای پایان دادن به آن

  • یادداشت زیر گزارشی است از مقاله شاراپ. طبعاً مواضع شاراپ نظر اینجانب نیست.
    شاراپ می‌نویسد: زمانی که پوتین اعلام کرد به اوکراین ح.م.له خواهد کرد، هسته اصلی سیاست ایالات متحده آ.م.ر.یکا پیشگیری از این ت.ه.اجم از طریق افزایش هزینه‌های آن برای پوتین بود، مانند تهدید به تنبیه بطور عمده مالی. این تهدیدها شکست خورد و پوتین ح.م.له کرد. آمریکا و متحدان و شرکایش به همان رفتار ادامه دادند و ت.ح.ریم‌های بی‌سابقه‌ای را علیه ر.و.س.یه اعمال کردند، ذخایر بانک مرکزی ر.و.س.یه را مسدود و صدها میلیون دلار به ا.ر.ت.ش اوکراین کمک کردند. سرانجام، شنبه ۲۶ مارس ۲۰۲۲ بایدن در ورشو گفت: «به خاطر خدا، این مرد [پوتین] نمی‌تواند در قدرت بماند.» هر چند کاخ سفید انکار کرد که سیاست ایالات متحده تغییر رژیم در ر.و.س.یه است ولی سخنان بایدن بدان معنا بود که اولویت آ.م.ر.یکا تنبیه پوتین است. این سخنان در فضایی بیان شد که واشنگتن همچنان باید نگران پیامدهای سیاست‌های تغییر رژیم در گذشته باشد؛ سیاست‌هایی که در آغاز مؤثر می‌نمودند ولی،‌ چنانکه تجربه عراق و لیبی و سایر جاها نشان داد، تقریباً هیچگاه به نتیجه مطلوب نینجامیدند.
    معضل عمده کنونی این است که مقاومت شجاعانه اوکراین، حتی در پیوند با فشار بزرگ فزاینده غرب بر مسکو،‌ به شدت نامحتمل است که بر دستاوردهای ن.ظ.امی روسیه فایق آید چه رسد به سرنگون کردن پوتین. بدون نوعی توافق با کرملین بهترین نتیجه احتمالاً ج.ن.گی طولانی و سخت است که بهرروی در نهایت روسیه پیروز خواهد شد. چنین درگیری طولانی خصومت افراطی روسیه و غرب را تثبیت می‌کند و منافع درازمدت ایالات متحده در منطقه و جهان را به مخاطره می‌اندازد.
    اگر ج.ن.گ ماه‌ها به درازا کشد، دستیابی ایالات متحده به اهداف کوتاه یا درازمدتش اگر غیرممکن نشود دشوار خواهد شد. هر چند مصالحه با پوتین، پس از کشتاری که به راه انداخت، ممکن است نامطبوع باشد ولی ایالات متحده باید تلاش کند تا هر چه زودتر راهکاری برای حل مناقشه از طریق مذاکره بیابد.
    پوتین در محاسبه خود اشتباه کرد که گمان ‌برد به پیروزی آسان دست می‌یابد. علاوه بر شجاعت اوکراینی‌ها، سیاست‌های ایالات متحده در این عدم توفیق نقش محوری داشت از جمله ارسال کمک‌های ن.ظ.امی و بسیج بین‌المللی و ت.ح.ریم‌های مالی علیه روسیه. ولی این نبردهای اولیه روسیه بدان معنا نیست که ج.ن.گ را خواهد باخت. بنظر می‌رسد که پوتین از تلاش برای تغییر رژیم به استراتژی تحمیل هزینه روی آورده است. او با ایجاد درد و رنج هر چه بیشتر برای اوکراین می‌خواهد زلنسکی را وادار به پذیرش شروط صلح‌اش از جمله به رسمیت شناختن مناطق دونتسک و لوهانسک در شرق اوکرائین بعنوان دولت‌های مستقل کند. طی هفته‌ها و ماه‌های آتی، ر.و.سیه هنوز نیز می‌تواند پیروزی را، حداقل با یک تعریف، از درون آرواره شکست، برباید. بی‌تردید، این پیروزی و.ح.شیانه، خونین و در نهایت بسیار پرهزینه خواهد بود ولی ا.ر.تش ر.و.سیه،‌ حتی پس از متحمل شدن تلفاتی که بر او وارد آمده، هنوز توانایی دستیابی به این پیروزی را دارد.
    اگر پوتین، پس از کارزاری طولانی و پر ستیز، به صلح منطبق با خواست‌های خود دست یابد، شکست استراتژیک بزرگی است برای ایالات متحده. ج.ن.گ طولانی موجب مرگ و تخریب فاجعه‌بار بیشتر در اوکرائین خواهد شد، جابجایی انبوه جمعیت و مهاجرت را تشدید خواهد کرد که می‌تواند کشورهای همسایه را از پناهندگان اوکرائینی لبریز کند، مصائب انسانی بیافریند و در اتحادیه اروپا بحران سیاسی پدید آورد. مخاطره بزرگ ج.ن.گ روسیه و اوکرائین تقابل مستقیم میان روسیه و ایالات متحده و متحدانش است که در مجموع بیش از ۹۰ درصد س.ل.اح‌های ه.سته‌.ای جهان را در اختیار دارند. این ریسک تا زمانی که ج.ن.گ ادامه یابد همچنان پرمخاطره خواهد بود. بعلاوه، در صورت تداوم ج.ن.گ پیامدهای اقتصادی آن مضاعف خواهد شد و شاید رکود بزرگ جهانشمول را بیافریند. پیامدهای هشداردهنده تداوم ج.ن.گ اوکرائین و راهکارهای عقلایی برای پایان دادن به آن .
    برای پرهیز از این عواقب، ضرور است که ج.ن.گ فی‌الفور از طریق مذاکره پایان یابد. اوکراین و روسیه در مذاکرات دوجانبه پیشرفت‌هایی داشته‌اند بویژه در زمینه امکان بی‌طرف ماندن کی‌يف در آینده. بنظر می‌رسد زلنسکی به پذیرش بی‌طرفی دائم اوکراین و چشم‌پوشی بر بلندپروازی پیوستن به ناتو تمایل دارد. ولی طرفین با موانعی غیرقابل عبور مواجه هستند. مسکو مصر است که اوکرائین بالاجبار دو منطقه دونتسک و لوهانسک را بعنوان دولت‌های مستقل به رسمیت بشناسد. کی‌یف هیچگاه این شرط را نخواهد پذیرفت.
  • واشنگتن می‌تواند به شکستن این بن‌بست کمک کند. ایالات متحده و شرکای اروپایی‌اش می‌توانند از اهرمی که از طریق ت.ح.ریم ایجاد کرده‌اند استفاده کنند برای مجبور کردن مسکو به رها کردن خواست‌های حداکثری‌اش؛ و برخی ت.ح.ریم‌ها را به سود چنان توافق صلحی حذف کنند که از خط قرمز‌های کی‌یف عبور نمی‌کند. این اقدام ممکن است برای واشنگتن خوردن داروی تلخ باشد، زیرا بخشی از فشارهای وارده بر پوتین را بنحوی مؤثر کاهش می‌دهد، ولی گزینه جایگزین به یقین بدتر است. ج.ن.گ طولانی در اوکرائین ممکن است این روند افول و انزوا را سرعت بسیار بخشد، روسیه را به نمونه‌ای عظیم از کره شمالی بدل کند، و به این ترتیب سه هدف اصلی بلندمدت ایالات متحده را مورد تهدید قرار دهد:
    اول، واشنگتن برای دوران پس از ج.ن.گ به ثبات و صلح بلندمدت در اوکراین و سایر مناطق پیرامونی روسیه علاقمند است بنحوی که احتمال وقوع چنین تعارضاتی را در آینده کاهش دهد. تحقق این سیاست، علاوه بر کمک‌های عظیم انسان‌دوستانه و اقتصادی برای ایجاد ثبات در اوکرائین، نیازمند رایزنی با تمامی طرف‌های ذیربط است:‌ ر.و.سیه، اوکرائین، سایر همسایگان ر.و.سیه و غرب. این مذاکرات باید با هدف نیل به توافقی باشد که ریسک ج.ن.گ آینده میان ر.و.س.یه و همسایگانش را به حداقل رساند. این فرایندی طولانی است شبیه به مذاکراتی که به انعقاد منشور هلسینکی انجامید؛ توافق اروپایی سال ۱۹۷۵ که طیفی از مسائل ام.نیتی و انسان‌دوستانه را پوشش می‌داد. ج.ن.گ اوکراین این واقعیت را آشکار کرد که رقابت بر سر نفوذ در این منطقه از کنترل خارج شده است. این جنگ می‌تواند، مثلاً، در بلاروس تکرار شود اگر رهبر بعدی بلاروس بخواهد از آغوش روسیه خارج شود، مگر اینکه برای مدیریت رقابت ژئوپلیتیک و حل مسالمت‌آمیز مناقشات ساختار ام.ن.یتی وجود داشته باشد.
    دوم، هر چند آمریکا و متحدانش باید روسیه را بعنوان مسئول ج.ن.گ پاسخگو بدانند ولی مهم است که از تبدیل ر.و.سیه به یک موجود علیل و نامتعادل و یک تخریب‌گر بین‌المللی اصلاح‌ناپذیر، یا هر دو، اجتناب کنند. این رویه لاجرم نیازمند توازنی دشوار است. احتمالاً باید برخی ت.ح.ریم‌ها و سایر اقدامات تنبیهی علیه ر.و.سیه، به دلیل تجاوزش، باقی بماند اما وارد کردن یک شوک بزرگ اقتصادی می‌تواند این کشور را بی‌ثبات کند و سناریوی کابوس‌گونه دهه ۱۹۹۰، روسیه آشوب‌زده، را بازگرداند. ایالات متحده در آن زمان به این نتیجه رسید که ر.و.سیه ضعیف قادر به کنترل قلمرو و زرادخانه ه.سته‌ا.ی بزرگ خود نیست و تهدیدی خطرناک برای ام.نیت ملی ایالات متحده خواهد بود و آشفتگی در روسیه تعدادی از جمهوری‌های سابق شوروی را در آسیای میانه، که از نظر پیوندهای اقتصادی به شدت وابسته به مسکو مانده بودند، نابود می‌کند.
    سوم، بدیهی است که ت.ها.جم ر.و.سیه او را بسیار بیشتر به چین وابسته می‌کند. ایالات متحده منافع بلندمدتی در پرهیز از پیدایش نظام دوقطبی جهانی دارد. روسیه کاملاً وابسته به چین، و چین مایل به حفظ رژیم پوتین، می‌تواند این دو کشور را به اتحادی بالفعل برای مقابله با ایالات متحده و متحدانش سوق دهد. چنین پیامدی می‌تواند چالش‌های واشنگتن را در رقابت درازمدت با پکن تشدید کند.
    این سه اهداف بلندمدت (دستیابی به ثبات منطقه‌ای، ممانعت از تبدیل روسیه به یک قدرت سرکش بین‌المللی، جلوگیری از پیدایش دوقطبی جدید در جهان) نباید سیاست‌گذاران آ.م.ر.یکا را از تحمیل هزینه‌های ج.ن.گ اوکرائین بر پوتین و رژیم او بازدارد. مذاکره برای صلح در هفته‌های آینده امکان رفع برخی ت.ح.ر.یم‌ها را فراهم می‌آورد و می‌تواند نخستین گام ضرور برای نیل به اهداف سه گانه فوق باشد. در غیراینصورت، تداوم تعارض‌های منطقه‌ای و منفجر شدن اقتصاد روسیه و بی‌نظمی فزاینده جهانی و اتحاد بالفعل میان مسکو و پکن پیامدهای محتمل درازمدت خواهد بود.
    تعداد فزاینده‌ای از تحلیل‌گران و سیاستمداران در واشنگتن از دولت بایدن می‌خواهند که تغییر رژیم در ر.و.سیه را به هدف اصلی آمریکا تبدیل کند. این رویکرد قابل درک است. ولی سیاست رسمی تغییر رژیم، یا حتی تأیید تلویحی آن، می‌تواند برای ایالات متحده و متحدانش، برای اوکرائین و حتی برای مردم روسیه نتیجه معکوس وخیم داشته باشد. استراتژیست‌های روسی مدت‌هاست این نظر را مطرح می‌کنند که تلاش غرب برای سرنگونی دولت روسیه ترکیبی از تهدیدهای حاشیه‌ای و ج.ن.گ اقتصادی و برافروختن ناآرامی‌های داخلی و سرانجام حمله مستقیم نظامی خواهد بود. اگر کرملین به یقین برسد که سیاست ایالات متحده معطوف به تغییر رژیم در روسیه است احتمالاً به پاسخ متقابل شدید دست خواهد زد. بعید است پوتین بدون ج.ن.گ با دشمنان داخلی یا خارجی‌اش سقوط کند. دولت روسیه همچنان قادر است به سرکوب شدید خشونت‌آمیز داخلی و فراتر از آن به تجاوزهای بیشتر در خارج از مرزهایش دست زند حتی بیش از آنچه در ماه‌ گذشته نشان داد.
    حل ماجرا از طریق مذاکره در کوتاه مدت می‌تواند مانع از پیروزی غافلگیرانه پوتین شود و در درازمدت ایالات متحده، که خواستار ثبات و صلح در داخل و در پیرامون اوکرائین است، می‌تواند مطمئن شود که مسکو بهای تجاوزش را خواهد پرداخت بدون آن که در جهان مطرود شود. ک.شتار پوتین خشمی قابل فهم برانگیخته است ولی برای مواجهه با آن به خونسردی نیاز است تا بتوان به این اهداف کوتاه و بلندمدت ایالات متحده دست یافت.
برچسب ها :

دیدگاهتان را بنویسید