طرح هدفمندی بیش از دو دهه است که دغدغهی بسیاری از بزرگان از جمله امام خامنهای بوده است.
هدفمندی توسط حجتالاسلام والمسلمین ربانی رئیس پیشین مرکز خدمات حوزههای علمیه جان تازهای گرفت و توسط حجتالاسلام میرمحمدیان رئیس کنونی این مرکز، اجرایی شد.
هدفمندی طرحی است که مساوات در توزیع خدمات و تسهیلات را به سمت عدالت خدماتی و تسهیلاتی میبرد.
بدین معنا که قرار نیست فردی که هیچ کنش علمی، تبلیغی و اجتماعی ندارد، در کنار فردی قرار بگیرد که روز و شبش، در دغدغه و تکاپو برای اسلام و مسلمین خلاصه شده است.
لذا هدفمندی بیشک باید به بهترین نحو اجرا شود؛ وگرنه موجب اتلاف سرمایهها و همچنین کاهش انگیزهها و تبعات دیگر خواهد شد.
محور اجرای هدفمندی
محور اساسی در اجرای درست این طرح و تحقق عدالت، چیزی نیست جز اشراف آماری بر همه اصناف طلاب؛ از علمآموز و استاد و پژوهشگر گرفته تا مبلّغ و امام جماعت و طلاب جهادی و …. اما براستی دایرهی آماری حوزههای علمیه تا چه حد، غنی و قابل اتکاست؟
آمار طلاب در حال تحصیل
در مورد طلاب در حال تحصیل، تا پایان سطوح عالی، آمارها دقیق و منضبط هستند؛ حتی غیبتها لحاظ میشوند (بررسی اینکه روش حضور و غیاب فعلی درست است یا خیر، مجال دیگری میطلبد؛ در این مجال صحبت از اشراف آماری است)؛
همچنین با تصمیم مرکز مدیریت، طلاب و فضلای درس خارج نیز چندی است با انتخاب «واحد و استاد» روبرو هستند، و از این قشر نیز آماری بسیار حداقلی در دست است.
آمار اساتید و پژوهشگران
اما در مواجهه با دیگر اصناف طلاب و فضلا، به شدت با فقر آماری مواجهیم؛ برای مثال غالب اساتیدِ مشغول به تدریس، فاقد حکم تدریس هستند؛ در نتیجه در هدفمندی آنها «امتیاز استادی» لحاظ نمیشود!
همین معضل در شناسایی و احصای آمار پژوهشگران حوزوی نیز به چشم میخورد.
آمار مبلغین
به مبلغین که میرسیم فاجعهی آماری ملموستر است:
اولا پراکندگی و تکثر نهادهای تبلیغی؛
ثانیا وجود نهادهای خودجوش اعزام مبلّغ که هیچ رسمیتی برای صدور احکام تبلیغی ندارند (گرچه در عملکرد و تأثیر اجتماعی، اگر از نهادهای رسمی بهتر نباشند کمتر نیستند)؛
ثالثا طلاب و فضلایی که بر اساس رسالتی که بر دوش خویش حس میکنند، خودجوش به تبلیغ میپردازند و هیچگاه دنبال رزومهسازی نبودهاند که اساسا وقتش را هم ندارند؛
رابعا مبلغین مجازی که این قشر با وجود حمایتهای جزئی از سوی نهادهای تبلیغی، اما هیچ حکمی برایشان صادر نمیشود و در دایرهی «تبلیغ رسمی» هیچگاه دیده نشده و نمیشوند!!
خامسا ائمه جماعات
کدام نهاد، متکفل آمارگیری از ائمه جماعات است تا آمار این «قشر در خدمت دین» را به مرکز خدمات ارائه دهد یا مرکز خدمات از آن طلب آمار کند؟!!
آمار جهادیها و فعالان اجتماعی
میرسیم به جهادیها و فعالان اجتماعی؛
اگر آمار اساتید و مبلغین، حکایت از فقر دارد، آمار جهادیها، زیر خط فقر است و صحبت از آن حکایت از مصیبت است.
نه نهادی، عهدهدار احصای جهادیهاست؛ نه خلوص و غیرت جهادیها هیچگاه اجازه داده دنبال دست و پا کردن رزومه برای خود باشند.
اما هیچیک از این موارد، از مسؤولیت برنامهریزان هدفمندی نمیکاهد و بهانه نمیشود برای نادیدهگرفتن جهادیها و فعالان اجتماعی.
متصدی آمار
مسؤول مستقیم برای احصای آمار علمی و پژوهشی و حتی فعالیتهای جهادی و اجتماعی «مرکز مدیریت حوزههای علمیه قم، اصفهان و مشهد» هستند که مکلّفند با جدیت تمام دنبال احصای آمار باشند و به صدد جبران کوتاهیهای گذشته برآیند؛ تا عدالت حقیقی محقق شود و این طرح عالی، به تکامل خود نائل شود و ابتر نماند.
در زمینه آمار تبلیغی نیز لازم است نهادهای تبلیغی با همدلی، یک شورای مرکزی ایجاد کنند؛ تا از این پراکندگی آماری و بلاتکلیفی هرچه زودتر نجات یابیم.
در این میان، مرکز خدمات صرفا باید نقش بهرهبرداری از آمار را داشته باشد؛ نه تصدیگری در احصای آمار که خطایی راهبردی و خارج از مأموریت مرکز خدمات است.
سخن آخر
گرچه طرح نوپای هدفمندی، روزهای آغازین خود را میگذراند و طبیعی است هر طرح ابتدایی ممکن است با آزمون و خطاهایی مواجه شود؛ از جمله کم و زیادشدن امتیازات، تغییر دستهبندی امتیازات و …؛ البته بهتر است همه این موارد با تبیین از سوی مرکز خدمات صورت بگیرد تا ابهام و سوءتفاهمی در ذهن طلاب به وجود نیاورد.
همچنین آحاد فرهیختگان و نخبگان و اصحاب فکر باید ایدههای خود را ارائه دهند تا بتوان به رشد هرچه بهتر این طرح کمک کرد.