در سند تحول بنیادین آموزش و پرورش به عنوان یکی از اسناد بالادستی در نظام آموزشی کشور، تربیت یکی از محوریترین واژهها است و بر آن تاکید بسیاری شده است.
همزمان با تأکیدات مقام معظم رهبری، دولت نیز در راستای تحقق نظام تعلیم و تربیت بر اجرای سند تحول اقداماتی را انجام داده است. یکی از این اقدامات تاکید بر واژه و گفتمانی سازی کلمه تربیت است. تربیت در شش ساحت تعریف شده و هر یک ازا آنان کاربردهایی را به همراه دارند.
پیش از این به تعریف چیستی تربیت پرداختیم و به این موضوع اشاره کردیم که تربیت شدن در واقع همان یادگیریهای مفید و نافع برای ما هستند. بر این اساس تربیت اسلامی نیز آن دسته از یادگیریهای نافعی است که از ناحیه دین اسلام معین شده است. یعنی دین برای ما معین کرده است یادگیری چه چیزی برای ما مناسب است یا یادگیری چه چیزی برای ما مناسب نیست. چه چیزی نافع و مفید است و چه چیزی مضر است.
همچنین به این موضوع هم اشاره کردیم که جداسازی آموزش و امور تربیتی کار غیر علمی است؛ جدا کردن آموزش و تربیت کار مربی تربیتی را دشوار میسازد. با جداسازی تعلیم و تربیت از یکدیگر چه در نظریه و چه در عمل اهداف یادگیری دچار از هم گسیختگی میشود؛ یک معلم با جدا دیدن مسئولیتها و وظایف، خودش را صرفاً مسئول انبوه سازی اطلاعات در ذهن کودک میپندارند؛ مربی تربیتی هم ابزارهای تربیتی را از دست میدهد؛ زیرا ما جز یک مسیر واحد برای یادگیری نداریم؛ در حقیقت با جداسازی تعلیم و تربیت اهداف یادگیری دچار از هم گسیختگی میشود.
اکنون میتوانیم تعابیر گوناگون تربیت را بررسی کنیم.
علیرضا رحیمی استاد دانشگاه در گفتگو با خبرنگار مهر در خصوص تعابیر گوناگون تربیت با اشاره به لزوم بررسی تاریخی این تعابیر و نظریههای آن گفت: برای مثال عدهای تصور میکنند تربیت همان عادت دادن است. این دیدگاه ارسطویی با نگاه افلاطونی متضاد است و متأسفانه از قدیم هم جاری بوده است. برخی میگویند تربیت یعنی آماده سازی. یعنی عدهای تربیت را آماده سازی کودکان برای اخذ مسئولیت و کسب حقوق خود در دوره بزرگسالی میدانند.
رحیمی با بیان اینکه تعریف تربیت به معنای آماده سازی با اشکالاتی مواجه است؛ گفت: این تعریف که بچه فقط باید برای آینده آمادگی پیدا کند؛ ممکن است خیلی غلطانداز بوده و به وضعیت فعلی و رشد طبیعی کودک بی توجه باشد.
تفسیر غلط از تربیت به رشد دکانهای پررونق شیادی منجر میشود
این استاد دانشگاه با اشاره به اینکه “برخی از افراد تربیت را پرورش استعدادها تعریف میکنند”. افزود: این تعریف در جامعه ما خیلی مرسوم است. unfolding، آشکارسازی یا فعلیت بخشیدن استعدادها و قوای پنهانی از تعابیری است که ممکن است عمل تربیت را بسیار مخدوش کند. در این تعریف، تربیت به مثابه رشد در نظر گرفته میشود اما نه یک رشد دائمی. بلکه به عنوان یک امر محدود و در محدوده یک هدف معین. در ضمن در این تعریف از تربیت است که دکانهای پررونق شیادی به بهانه استعدادیابی رونق میگیرد که این روزها هم بازارشان سکه است.
رحیمی با بیان اینکه استعدادیابی دانستن تربیت ممکن است دردسر آفرین باشد؛ افزود: این تلقی از تربیت -که آن را مترادف با استعدادیابی ببینیم- از آنجا ممکن است دردسر آفرین باشد که این سوال مطرح میشود که اساساً از کجا میتوانیم بفهمیم کودک در آینده همان شخصی میشود که امروز از خود بروز داده است? و یا اصلاً آیا آن چیزی که کودک از خود بروز داده توانستهایم درست درک کنیم یا خیر؟
استعداد مثل دانهای است که در شرایط طبیعی رشد میکند / استعداد با علاقه هم جهت است
وی در توضیح شرایط بروز استعداد گفت: استعداد مثل دانهای است که در شرایط طبیعی و مناسب و حضور آب و خاک و نور خورشید رشد میکند. کار باغبان این است که شرایط طبیعی را فراهم کند اما این سبک از استعدادیابی که اخیراً مرسوم شده نوعی تعجیل و دستکاری و دخالت بی جهت است.
رحیمی افزود: همانطور که اگر در ساختار دانه و فرآیند رشد آن دست کاری شود؛ ممکن است مناسب نباشد. تربیت صرفاً بر اساس استعدادیابی هم مشکل ساز است. استعدادیابی صحیح به معنای ایجاد زمینههای برابر و عادلانه برای بروز تواناییهای یک شخص است که با علایق وی نیز هم جهت است و این استعدادیابی در صورتی جنبه تربیتی دارد که مسیرش در راستای اراده خود شخص باشد نه اینکه فرد دیگری برای او تصمیم بگیرد و او را هل بدهد. معمولاً در دوران کودکی این موضوع دیده میشود که کودک به خاطر اصرار والدین به کلاسهای مختلف استعدادیابی برده میشود.
این استاد دانشگاه خاطرنشان کرد: تعابیر دیگری نیز برای تربیت مطرح شده است از جمله تشکیل ذهن، و نیز پرورش ذهن. که توضیح آنها زمان فراخی را طلب میکند.