اهداف فاز دوم عملیات نظامی روسیه در اوکراین
بر اساس گزارشهای خبری، روسیه با چهار موشک شهر لویو اوکراین در نزدیکی مرز لهستان را هدف قرار داده است. مقامات محلی اوکراین اعلام کردهاند که دست کم ۶ نفر در این حملات کشته شدهاند.
شهر لویو در ۶۵ کیلومتری مرز مشترک اوکراین با لهستان قرار دارد و از زمان آغاز جنگ تا کنون محل درگیری نبوده است. به همین دلیل میتوان حمله اخیر موشکی روسیه به این شهر مرزی را آغاز فاز جدیدی در منازعه روسیه و اوکراین قلمداد کرد.
اوکراین در اعلام مواضع خود سعی دارد تا این حملات را نتیجه ناکامی روسیه در جبهه کییف و تلاش برای افزایش سطح تنش برای فرار از شکستهای بعدی معرفی کند.
در حالی که مواضع رسمی اعلام شده از سوی روسیه و همچنین شواهد میدانی و روند تحولات نظامی نشان میدهد، نهتنها تعریف ارائه شده از سوی کییف صادق نیست بلکه راهبرد مسکو برای آغاز حملاتی از این دست دقیقا مغایر مواضع اعلام شده از سوی اوکراین است.
مسکو پیش از این به دولتهای غربی هشدار داده بود که ادامه روند مسلحسازی اوکراین در برابر روسیه میتواند «عواقبی غیرقابل پیشبینی برای امنیت منطقهای و بینالمللی بدنبال داشته باشد.» همچنین روسیه به صورت رسمی از «آمریکا و متحدانش» خواسته بود تا این روند را متوقف کنند.
از آنجا که عمده کمکهای نظامی آمریکا و غرب از طریق مرزهای مشترک لهستان با اوکراین ارسال میشود، اقدام روسیه در حمله موشکی به شهر لویو را میتوان گام برداشتن مسکو در مسیر اجرایی نمودن تهدیداتش نسبت به غرب قلمداد کرد.
اطلاعیه وزارت دفاع روسیه درباره این عملیات نیز تاییدکننده قصد مسکو برای تامین همین هدف است، چه، روسیه پس از حمله موشکی به لویو ادعا کرده که یک مرکز پشتیبانی در این شهر و محمولههای بزرگ تسلیحات غربی را که هفته پیش وارد اوکراین شده بود نابود کرده است.
البته غرب نیز تلاش مستمر خود برای پشتیبانی تسلیحاتی از اوکراین را پنهان نمیکند چنانچه یک مقام پنتاگون سهشنبه شب اعلام کرد: آمریکا به صورت شبانهروزی برای رساندن تسلیحات به اوکراین با سرعتی «بیسابقه» تلاش میکند.
روسیه در مجموع دو رویکرد را در نوع رفتار غرب در بحران اوکراین مورد انتقاد جدی قرار داده است. نخست ارسال تسلیحات و دوم جذب نیروهای مزدور خارجی از سوی غرب و اعزام آنها به اوکراین برای مقابله با ارتش روسیه.
بنابر اظهارات مقامات مسکو، غرب دستِکم ۶۸۰۰ نفر را از ۶۳ کشور راهی اوکراین کرده است. در این میان نام کشورهایی نظیر لیبی، افغانستان، آمریکا، کانادا و رومانی و بخشهایی از خاک سوریه که تحت اشغال ترکیه قرار دارد نیز دیده میشود. اما بیشترین این نیروها که طبق ادعای روسیه شامل ۱۷۱۷ نفر میشود از لهستان به این کشور آمدهاند.
گسترش میدان جنگ به مناطق شرقی و مرزهای لهستان در فاز دوم عملیات نطامی روسیه در اوکراین به نوعی تلاش مسکو برای وادارسازی لهستان و سایر دولتهای اروپایی برای پایان دادن به حمایت از اوکراین است.
آمریکا تلاش میکند با کمکهای تسلیحاتی، مالی، اطلاعاتی و اعزام نیروی نظامی به اوکراین زمینه طولانی شدن جنگ و افزایش هزینههای آن برای روسیه را فراهم کند. از نظر غربیها این روند هرچند به ویرانی اوکراین منجر شود، اما میتواند با درگیر کردن روسیه در جنگی فرسایشی، قدرت بازیگری این کشور در منطقه و نظام بینالملل را محدود کند.
مسکو نیز دریافته است که رویکرد اروپا و آمریکا تضعیف روسیه در سطح کلان است و در صورت عقبنشینی از اوکراین با تشدید تحرکات غرب برای تحریم و حتی تجزیه این کشور مواجه خواهد شد، بنابراین جنگ را امری در راستای بقای خود تلقی کرده و با گسترش عملیات نظامی خود سعی دارد از توسعه حوزه نفوذ نظامی آمریکا جلوگیری کند.
به نظر میرسد بحران کنونی اوکراین دارای ماهیتی به مراتب پیچیدهتر از نزاع میان دو کشور همسایه است و اثرات آن نیز فقط به جغرافیای روسیه و اوکراین محدود نیست.