علی معروفی آرانی، فعال فرهنگی و پژوهشگر و منتقد عرصه فرهنگ در تازهترین یادداشت خود به ضرورت معرفی شروح فارسی از متن شریف نهج البلاغه به جهانیان پرداخته است.
این یادداشت را که در اختیار مهر قرار گرفته در ادامه بخوانید؛
مجموعه گرانسنگ نهج البلاغه که گزیدهای است از خطبهها، نامهها و کلمات قصار امیرمومنان امام علی بن ابیطالب (ع)، پس از کلام الله مجید و احادیث نبوی مهمترین و معتمدترین منبع در شناخت اسلام و آموزههای عظیم شریعت است.
متن شریف «نهج البلاغه» که توسط یکی از اثرگذارترین علمای شیعه یعنی سیدرضی در اواحر قرن چهارم هجری گردآوری شد، در اوج فصاحت و بلاغت است و حاوی دانشهای مهمی در دینشناسی. این متن را میتوان هم کتابی برای آداب زندگی فردی از نگاه شرع مقدس اسلام دانست و هم متنی درباره زندگی اجتماعی در مسیر شرع.
آموزههای این متن شریف را نمیتوان به شمارش درآورد. در جای جای خطبههای آن حضرت (ع) میتوان توصیه به دستورات الهی و عمل به مکارم اخلاق و… را مشاهده کرد. همچنین میان نامههای حضرت (ع) نیز متن مهمی چون نامه به سردار مالک اشتر نخعی وجود دارد که مشهور به «عهدنامه مالک اشتر» است. عهد مالک اشتر سفارشنامه نغز و پر مغزی است که امیرمومنان (ع) آن را برای مالک اشتر نخعی نوشت و او را که از سوی آن حضرت به حکومت مصر منصوب شده بود راه و آئین فرمانروایی آموزانید.
این عهد سند بسیار عزیز و شریفی است که از روزگاران دور به دست ما رسیده و نه تنها از ارجمندترین وثایق کهن شیعه و بلکه از گرامیترین اسناد سیاسی تاریخ اسلام است و حتی میتوان مباحث و مبانی دموکراسی را از منظر فقه سیاسی شیعه از این عهدنامه استخراج کرد. در این دستور فراخ و تعلیم کبیر که جامع آرا سیاسی و آئین کشورداری است، ژرفگوییها و نکتههای نغز بسیاری است که آحاد ملت و همچنین حاکمان در هر برهه تاریخی به آن محتاجند. متنی است که هیچگاه کهنه نمیشود و در ظروف «زمان» و «مکان» نمیگنجد.
آداب دموکراسی شیعی و آداب حقوق بشر از منظر شیعه را میتوان از این متن دریافت. جالب اینجاست که قرنها بعد، وقتی حقوقدانان غربی پس از تشکیل سازمان ملل متحد، به درستی اسنادی بالادستی را به عنوان حقوق بشر تدوین کردند، همگان متوجه شدند که نکات مترقی این حقوق در متونی چون عهدنامه مالک اشتر وجود داشته است و تازه آن اسناد به جامعیت نگاه پیشوای شیعیان به مسئله حقوق بشر هم نمیرسد.
برخی از علمای ایرانی در طول تاریخ به شرح نهج البلاغه و شرح نامههای حضرت امیر (ع) از جمله عهدنامه مالک اشتر اقدام کردهاند. زبان این متون بسیار جذاب است و در آنها از نکات و بعضاً حکایتهایی تاریخی استفاده شده که اهمیت بسیاری دارد. این شروح را میتوان به جهانیان معرفی کرد، اما برخی از این شروح متأسفانه حتی در دسترس ایرانیان نیز قرار ندارد. از جمله آنها کتاب «تنبیه الغافلین و تذکره العارفین» اثر ملأ فتحالله کاشانی عالم شیعی عصر شاه طهماسب صفوی است.
«روضه الابرار» اثر ابوالحسن علی بن حسن زوارهای از علمای قرن دهم (معاصر با شاه اسماعیل صفوی) یکی دیگر از شروح مهم فارسی نهج البلاغه است. وی که از شاگردان عالم معروف محقق کرکی بود، پس از پایان تحصیلات خود به هرات رفت، اما پس از به قدرت رسیدن شاه طهماسب به ایران بازگشت و آثار معروف خود را نوشت.
دیگری، شرح فارسی میرزامحمّدباقر بن محمّد بن محمّد نواب لاهیجی، فقیه، حکیم، محدّث و فقیه عالیقدر، از اکابر علمای عهد فتحعلی شاه قاجار است که در دو جلد به مرحله نگارش درآمده است. دیگر متن مهم «منهاج البراعه فی شرح نهج البلاغه» اثر میرزا حبیبالله خویی از علمای شیعه قرن سیزدهم و چهاردهم قمری است. او از شاگردان میرزای شیرازی بود و البته شرحش ناتمام ماند و مرحوم آیتالله حسن زاده آملی یکی از اندیشمندانی بود که این شرح را تکمیل کرد. این شرح به دو زبان فارسی و عربی است.
«الحواشی الضافیة و الموازین الوافیة» شرح فارسی مختصری است بر نهج البلاغه به قلم سیدنعمت الله جزایری از علمای مشهور قرون یازدهم و دوازهم هجری. او از شاگردان چهرههای مشهوری چون علامه مجلسی، آقا جمال خونساری، شیخ حر عاملی و فیض کاشانی بود و شرحش ساده است و مطابق با زبان عوام.
اما شرح پارسی ملأ محمدصالح روغنی قزوینی از نهج البلاغه نیز اهمیت بسیاری دارد. ملأ محمدصالح از دانشمندان مشهور ایرانی قرن یازده و ابتدای قرن ۱۲ هجری است. او شاگرد میرداماد و ملأ خلیل قزوینی بوده و در فلسفه و تاریخ و ادبیات مهارت ویژه داشت. به همین دلیل نیز شرحش ویژگیهای برجستهای از نظر ادبیت فارسی دارد. ملأ محمدصالح بعدها به شرح عهدنامه مالک اشتر نیز اقدام کرد و آن را برای شاه عباس دوم نگاشت. این شرح به تصحیح علی فاضلی توسط انتشارات دانشگاه مفید قم منتشر شد.
اما عهدنامه مالک اشتر نیز به عنوان متنی مجزا بارها مورد شرح قرار گرفته است و بسیاری از این شروح نیز به زبان شیوا و زیبای پارسی است. یکی از مهمترین این شروح شرح محمد بن حسین بن علی نقی همدانی است که با عنوان «هدایات الحسام فی عجائب الهدیات للحکام» شهرت دارد. این متن تفصیلیترین شرح پارسی عهدنامه مالک اشتر است و در عصر حاضر نیز با تصحیح علیرضا هزار در سال ۱۳۸۱ منتشر شد و دیگر هرگز رنگ تجدید چاپ را به خود ندید. مصحح به انتهای کتاب ترجمه منظوم احمد وقار بن میرزا کوچک وصال بن محمد شفیع (۱۲۳۲ – ۱۲۹۸ ق) از عهدنامه مالک اشتر با عنوان «رموز الاماره» افزوده است.
«هدایات الحسام فی عجائب الهدیات للحکام» ویژگیهای بسیاری دارد که مصحح کتاب در مقدمه خود به آن اشاره کرده است. نخستین ویژگی آن نثر روانش است. نثری که نگارنده در به سامان کردن و طراحی هندسه شرحنامه خود به کار گرفته، نگارشی است فخیم، روشمند، محکم و در عین حال لطیف. شیوایی و سلاست قلم محمدحسین بن علی نقی همدانی در جای جای کتاب خواننده را در فضای فراخ ژرف گوییهای هدایات، رها و سبکبال مینشاند و شهد فهم و هضم معانی و مفاهیم بلند کتاب را در کام وی سخاوتمندانه میچشاند.
دیگر ویژگی تقسیم و تبویبِ نیکوی کتاب است. نویسنده عهدنامه را به پارهها و جرعههای کوچک تقسیم کرده و یکان یکان آن را با ظرافت تمام، گشوده و شرح میکند. همین نکته هدایات در میان اقران خود سرآمد کرده و دانش افشانیهای آن را فزونی بخشیده است. سومین ویژگی استفاده و اشاره به نکتههای ادبی است. محمدحسین همدانی در شرح خود هرگاه در کلام مبارک علوی و یا آیات کریمات خداوندی و نیز دیگر روایات، نکتهای ادبی یا لغوی برجستهای میبیند، آن را از کف نمیدهد. گشودن بخشها و فصلهای جداگانه ویژگی بعدی است. شرحنگار همدانی آن هنگام که تبیین و گشایش مطالب را نیازمند بحثهای تفصیلی ببیند، فرشهای جدید بر کرانه گفتههای خویش میگستراند. این مباحث استطرادی بیشتر صبغه اخلاقی، فقهی و تفسیری دارند. «بیان معنی ورع و تقوی»، «حقیقت، درجات و رتبههای آن»، «صفات قاضی»، «امور مربوط به وزارت» و «توبه، انواع و شروط آن» عناوین برخی از این مباحث است.
ویژگی دیگر استفاده بسیار از احادیث است. نگارنده در تفسیر کلام امیرمومنان (ع) و شرح آن بسیار از روایات و اخبار بهره میگیرد. وی گاهی تمام متن عربی روایت را بدون برگردان آورده و گاهی فقط پارسی شده حدیث و گاهی نیز هر دو را. ویژگی ششم در استفاده از حکایات بسیار و اقوال حکماست. چنانکه در مقدمه کتابش آورده هدف او از این شرح نگاری به دست دادن «کتابی در آداب حکومت، مشتمل بر قواعد متقنه و قوانین محکمه» است که در آن از «پارهای از ضمائم و اضافات از حکایات و بیانات که بعضی نفع عمومی دارد و بعضی اختصاص به خواص» بهره و مدد گرفته است. از این روست که داستانهای نغز و دلنشین متناسب با مفاد عهدنامه و نیز ذکر گفتههای حکیمانه کسانی چون خواجه نصیرالدین طوسی، افلاطون، ارسطو، هرمس، فضل ذوالریاستین، جمشید، فرعون، هوشنگ و… و همچنین شعرهایی از پارسی سرایان بنام، در جای جای کتاب نمود دارد. خلاصه اینکه در این شرح پیام حضرت امیر (ع) به روشنی مطرح شده و به مخاطب انتقال داده میشود.
شروح فارسی دیگر نیز هم بر نهج البلاغه و هم بر عهدنامه مالک اشتر وجود دارد. همانطور که اشاره شد ضرورت دارد این شروح در کشورهایی که زبان فارسی رایج است یا در کشورهایی که مراکز تحقیقاتی در زمینه زبان فارسی وجود دارد، منتشر شده و در دسترس علاقهمندان قرار گیرد. همچنین برای آشنایی هرچه بیشتر فرهنگدوستان دیگر کشورها با فرهنگ و ادبیات ایرانی – اسلامی این متون به زبانهای دیگر نیز ترجمه و منتشر شوند. نمایندگان فرهنگی رسمی ایران در دیگر کشورها میتوانند این وظیفه مهم را بر عهده بگیرند.