به گزارش اکونومیست، چندین هفته است که اقتصاددانان با شور و شوقی میان خود و وزرای آقای شولتز در مورد عواقب احتمالی ممنوعیت واردات انرژی روسیه به بحث و بررسی پرداختهاند. دولت و گروههای لابی صنعتی و اندیشکدههای نزدیک به آن یا اتحادیههای کارگری، استدلال میکنند که این ممنوعیت منجر به بیکاری بالا، فقر گسترده و رکود خواهد شد. اما برخی از اقتصاددانان مستقل و همچنین تعدادی از سیاستمداران اپوزیسیون اصرار دارند که عواقب آن اگر هم قابل توجه باشد، قابل کنترل خواهد بود.
این بحث ممکن است همچنان هم مطرح باشد. روز سیام مارچ، روبرت هایک وزیر اقتصاد و آب و هوای آلمان، مرحله اول یک طرح اضطراری را برای مدیریت عرضه گاز در صورتی که روسیه مسیرهای انتقال گاز را متوقف کند، فعال کرد. روسیه تهدید میکند که به زودی دست به چنین اقدامی خواهد زد چرا که آلمان و سایر اعضای گروه هفت از پذیرش درخواست آنها مبنی بر اینکه کشورهای غیرمتحد برای واردات گاز به جای یورو یا دلار که تحریمها استفاده از آن را برای روسیه سخت کرده است، روبل پرداخت کنند، خودداری کردهاند.
اما اگر گاز همچنان جریان داشته باشد، بحث در مورد اخلاقی بودن خرید آن نیز ادامه خواهد یافت. آلمان ماهانه حدود ۱.۸ میلیارد یورو (۲ میلیارد دلار) گاز، نفت و زغال سنگ روسیه وارد میکند و از این طریق به تامین مالی جنگ ولادیمیر پوتین در اوکراین کمک میکند. آقای شولتز میگوید توقف این امر بیشتر از روسیه به آلمان اسیب میزند حتی اگر سایر دولتهای اروپایی هم خواستار تحریم شوند. در هفته گذشته اندیشکده imk نزدیک به اتحادیههای کارگری آلمان، مطالعهای منتشر کرد که از این ارزیابی دولت آلمان حمایت میکند. این سازمان میگوید توقف واردات انرژی از روسیه باعث رکود اقتصادی عمیق میشود و تولید ناخالص داخلی بیش از ۶ درصد کاهش مییابد، حتی اگر تامین کنندگان جایگزین بتوانند نیمی از گاز عرضه شده توسط روسیه را جبران کنند. البته نکته اینجاست که اینها برآوردهای تقریبی است. سباستین دالین از imk هشدار میدهد که توقف واردات گاز به طور جدی غیرممکن است.
همچنین در مطالعه imk به مساله توافق نادر با لابیهای صنعتی مانند انجمن صنایع آلمان پرداخته شده است. در اوایل ماه مارچ، زیگفرید راسورم رییس انجمن صنایع آلمان هشدار داد که صبحت در مورد تحریم اتحادیه اروپا بر انرژی روسیه «بازی با آتش» است و بیشتر از کشور متجاوز به اتحادیه اروپا آسیب میزند. غول شیمیایی بسف basf آلمان هم در این باره اعلام کرد که اگر عرضه گاز این شرکت به نصف کاهش یابد، باید تولید را در بزرگترین کارخانه مواد شیمیایی جهان در لودویگشافن که حدود ۴۰ هزار نفر در آن مشغول به کار هستند، متوقف کرد. صدها هزار شغل مرتبط نیز در معرض خطر مشابهی قرار دارند. مارتین برودرمولر رییس بسف در روز بیست و ششم مارچ به سرمایهگذاران خبر داد که هیچ راهی وجود ندارد تا بتوان گاز روسیه را در کوتاه مدت جایگزین کرد.
این ارزیابیهای بدبینانه با موسسه تحقیقات اقتصادی آلمان در تناقض بوده و یک مقاله کاری است که توسط گروهی از اقتصاددانان آلمانی و بینالمللی نوشته و توسط ifo منتشر شده است. این مقاله نشان میدهد که اگر صادرات انرژی روسیه در کوتاه مدت متوقف شود، تولید ناخالص داخلی آلمان به ۳ درصد خواهد رسید که به میزان قابل توجهی کمتر از کاهش ۴.۵ درصدی تولید ناخالص داخلی آلمان در سال ۲۰۲۰ است که آلمان توانست آن را پشت سر بگذارد.
موریتز شولاریک که یکی از نویسندگان این مقاله است میگوید: مشکل بزرگ ما در آلمان گاز است. از دست دادن نفت و زغال سنگ روسیه میتواند به راحتی مدیریت شود چرا که میتوان آن را با واردات از کشورهای دیگر جایگزین کرد. اما آلمان تقریبا نیمی از گاز خود را از روسیه دریافت میکند. افزایش واردات گاز از کشورهای دیگر، جایگزینی برق حاصل از زغال سنگ یا انرژی هستهای به جای انرژی گازسوز و پر کردن مجدد انبارها در تابستان تنها میتواند ۷۰ درصد از آن را جبران کند.
سوال اصلی این است که صنعت آلمان چگونه از پس این بحران گازی برخواهد آمد؟ همه بر سر این موضوع متفق القولند که یافتن جایگزینهای سریع برای گاز در فرآیندهای صنعتی کاری دشوار است. با این حال بنجامین مول یکی دیگر از نویسندگان این مقاله خاطرنشان میکند که در طول جنگ جهانی دوم اقتصاد آمریکا توانایی شگفت انگیزی برای انطباق با کمبودهای مشابه نشان داد. هنگامی که در سال ۱۹۴۰، فرانکلین روزولت رییس جمهوری آمریکا از شرکتهای آمریکایی خواست ۵۰ هزار هواپیمای جنگنده در سال تولید کنند، اقتصاددانان درخواست او را دیوانه وار ارزیابی کردند، زیرا تولید سالانه هواپیما برای ارتش در سال ۱۹۳۹ کمتر از ۳ هزار هواپیما بود و تا پایان جنگ آمریکا سالانه ۳۰۰ هزار جنگنده تولید میکرد.