اخیرا رئیس جمهور مصر “عبدالفتاح السیسی” میزبان نشستی با حضور “نفتالی بنت” نخست وزیر رژیم صهیونیستی و “محمد بن زاید آل نهیان” ولیعهد امارات در شهر بندری شرمالشیخ بود. در این راستا، تحلیل های مختلفی در مورد مسائل مورد بحث از سوی رهبران مذکور در جریان نشست شرم الشیخ مطرح شده است. عده ای بر این باورند که “جنگ اوکراین” و تبعات اقتصادیِ قابل توجه آن بر مصر(چه از حیث جذب توریست های روسی و اوکراینی و چه تضعیف روند واردات گندم و روغن خوراکی از سوی مصر از روسیه و اوکراین و افزایش قابل توجه توجه قیمت محصولات خوراکی و بویژه کاهش 14 درصدی ارزش پول ملی مصر در مدت زمانی کوتاه)، محور اصلی رایزنی های اخیر در شرم الشیخ بوده و دولت مصر به نوعی سعی داشته تا متحدان بیشتری را جهت مخاطب قرار دادن مشکلات اقتصادی خود که می توانند در ادامه راه چالش های اجتماعی و اعتراضات گسترده ای را نیز علیه آن برانگیزند، به سمت خود جلب کند.
برخی دیگر بر این باورند که طرف های حاضر در مذاکرات شرم الشیخ به نوعی جهت ایجاد ثبات در بازار انرژی و توسعه همکاری های خود در این زمینه، مخصوصا در بحبوحه ایجاد نوسان های قابل توجه در بازار انرژی جهان(که تا حد زیادی ناشی از جنگ اوکراین است)، بر آن هستند تا از منافع خود حراست کنند.
با این همه، اغلبِ جریان های رسانه ای غربی و متحدان منطقه ای آن ها، تاکید داشته اند که دستورکار اصلی این نشست، قریب الوقوع بودنِ امضای توافق هسته ای جدید میان ایران و غرب در چهارچوب “مذاکرات وین” و درعین حال، بررسی راه های مختلف از سوی کشورهای حاضر در نشست شرم الشیخ جهت مقابله با اوجگیری قابل توجهِ نفوذ منطقه ای ایران است.
در این راستا، “خبرگزاری رویترز” در گزارشی به طور خاص اشاره دارد که قدرت گیری فزاینده ایران در منطقه خاورمیانه در مدت اخیر که به طور خاص در قالب رقابت های آن با آمریکا و متحدان منطقه ای اش نظیر اسرائیل و کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس خود را نشان داده، تا حد زیادی رهبران اسرائیل، امارات و مصر را هراسان کرده و همین مساله زمینه را جهت برگزاری نشست شرم الشیخ فراهم کرده است. از این منظر، بر اساس آنچه خبرگزاری رویترز بیان می کند، نشست شرم الشیخ را بایستی به نوعی واکنشی مستقیم به قدرت گیری ایران در منطقه خاورمیانه ارزیابی کرد. از این رو، به هیچ وجه نمی توان آن را یک ابتکارِ فعال دانست.
*گزارش خبرگزاری رویترز از نشست سه جانبه شرم الشیخ و تحلیل آن به مثابه جلوه ای عینی از انفعال طرفهایِ حاضر در این نشست در برابرِ اوج گیری قدرت منطقه ای ایران
“نیویورک تایمز” نیز در گزارشی ضمن پرداختن به نشست سه جانبه روسای رژیم صهیونیستی، امارات و مصر، به طور خاص به این نکته اشاره می کند که کشورهای حاضر در نشست شرم الشیخ که همگی از متحدان نزدیکِ آمریکا هستند، شدیدا از نوع عملکردِ دولت بایدن و سیاست خارجی آن در قبال منطقه خاورمیانه ناراضی هستند و معتقدند که همزمان با کاهش تعهدات دولت بایدن در این منطقه و در عین حال بالا رفتن احتمال امضای یک توافق اتمی میان ایران و غرب که می تواند منابع مالی زیادی را در اختیار ایران قرار دهد و در عین حال حمایتهای تهران از متحدانش در منطقه را نیز افزایش دهد، این دسته از بازیگران به شیوه ای هراسان و با نگرانی های فراوان، به دنبال تطابق دادنِ خود با شرایط جدید و مقابله با قدرت گیری روزافزونِ ایران هستند. نیویورک تایمز به طور خاص به قدرت نمایی های اخیر ایران در قالب حمله موشکی به اربیل(هدف قرار دادن یکی از مقرهای جاسوسی موساد) و همچنین حملات موشکی و پهپادی حوثی های یمنی به اهدافی در امارات و عربستان و همچنین حمله سایبری گسترده ایران به زیرساخت های حیاتیِ رژیم صهیونیستی اشاره می کند و این رویه های ایران را که پس از اتخاذ دوره ای از “سیاست صبر استراتژیک” از سوی آن عملیاتی شده اند، به مثابه سیگنال هایی مستقیم و نگران کننده برای کشورهای حاضر در نشست شرم الشیخ ارزیابی کرده است.
*مقاله “نیویورک تایمز” با محوریت نشست شرم الشیخ و تاکید بر اینکه ناامیدی کشورهای حاضر در این نشست از حمایت های واشینگتن از خود و در عین حال احتمال بالای امضای توافق اتمی جدید میان ایران و غرب که در نوع خود می تواند منابع مالی قابل توجهی را در اختیار تهران قرار دهد، همه و همه موجب شده اند تا بازیگران منطقه ایِ مخالف ایران، اتحادسازی علیه این کشور را جهت مهار و تحدید نفوذ تهران در دستورکار خود قرار دهند.
در این راستا، مدتی قبل نیز “خبرگزاری تی آر تی وورلد” ترکیه در مقاله ای با عنوان “فصل جدید رقابت های منطقه ای ایران و ترکیه”، به طور خاص به این نکته اشاره می کند که قدرت گیری فزاینده ایران در منطقه خاورمیانه موجب شده تا شماری از بازیگران منطقه ای نظیر امارات متحده عربی، اسرائیل و عربستان سعودی، تا حد زیادی توسعه روابط با ترکیه و اتحاد با آن را جهت مهار ایران در دستورکار قرار دهند. بر اساس مقاله “تی آر تی وورلد”، این دسته از بازیگران منطقه ای به این دلیل به سمت ترکیه متمایل شده اند زیرا این کشور تنها بازیگری است که در حوزه های خاص نظیر سوریه، عراق و آذربایجان(در جوار مرزهای ایران)، تا حدی از نفوذ برخوردار است و می تواند در برابر دستورکارهای ایران و نفوذ آن، چالش هایی را ایجاد کند. نکته جالب اینکه این مقاله نیز به صراحت از انفعال بازیگرانِ منطقه ای در برابر ایران و قدرت منطقه ای آن سخن می گوید و تاکید دارد که آن ها در شرایط کنونی، اتحادسازی و نَه ایستادن در برابر ایران به صورت انفرادی را تنها راه حل جهت مواجهه با قدرت و نفوذ ایران ارزیابی می کنند.
*مقاله خبرگزاری تی آر تی وورلد و تاکید بر تلاش های برخی بازیگران منطقه ای نظیر امارات، رژیم صهیونیستی و عربستان جهت اتحاد با ترکیه جهت مهار و مقابله با نفوذ روزافزونِ منطقه ای ایران. مساله ای که به نوعی جلوه ای جدید از آن را می توان در قالب نشست شرم الشیخ مصر نیز مشاهده کرد.
به طور کلی می توان گفت نشست شرم الشیخ بیش از آنکه نمودی از ابتکار فعال برخی بازیگران منطقه ای در مواجهه با مسال امنیتی و اقتصادی خاورمیانه باشد، عملا نمودی عینی از انفعال آن ها در برابر اوج گیری قابل توجه قدرت منطقه ای ایران است. مساله ای که روندهای دیگر منطقه ای نظیر توسعه روابط ترکیه و امارات، ترکیه و عربستان، و رژیم صهیونیستی و ترکیه نیز به نوعی نمودهایی از آن است. البته که این روند در چهارچوبی کلان حاکی از وقوع تغییرات قابل توجه در چشم اندازهای آتی سیاسی و ژئوپلیتیک منطقه خاورمیانه نیز است.