فاجعه‌ای در سکوت!

توضیح دنیای تحلیل:
حکومت مستبد یمن با خیزش مردم این کشور در سال ۲۰۱۱ دچار تزلزل شد. این اعتراضات حدود یک سال به طول انجامید، علی عبدالله صالح به عربستان گریخت و منصور هادی به‌عنوان رئیس دولت انتقالی به قدرت رسید؛ اما در دوران تصدی او شرایط تغییری نکرد؛ مقامات ناکارآمد حکومت سابق همچنان مناصب حکومتی را در دست داشتند؛ گویی فساد با حکومت درهم تنیده بود؛ سرانجام با افزایش قیمت گازوئیل مردم مجدداً به خیابان‌ها آمدند؛ جنبش انصارالله رهبری اعتراضات را برعهده گرفت. با بیان طرح تشکیل شش اقلیم در یمن از طرف منصورهادی و طرفدارانش، انصارالله و حزب کنگره ملی این طرح را مقدمه‌ای برای تجزیه یمن دانستند و با آن مخالفت کردند. منصور هادی استعفا داد و گریخت. با فشار ریاض، خالد بحاح_ نخست وزیر_ نیز استعفا کرد. عربستان سعودی مخالف توافق یمنی_یمنی بود و هست. و در همین راستا این کشور با درخواست منصورهادی مستعفی به یمن حمله کرد؛ اما علت این جنگ تحمیلی علیه یمن چه‌بود؟
موقعیت استراتژیک و ژئوپلیتیک و بعد ایدئولوژیک یمن، اهمیت این کشور را در منطقه و جهان نمایان می‌کند. اشراف این کشور به خلیج عدن، اشراف بر تنگه باب‌المندب(اتصال خلیج فارس به اقیانوس هند و دریای مدیترانه)، اشراف بر آبراه حساس دریای سرخ (مسیر حرکت نفت‌کش‌ها) و تسلط بر کوه استراتژیک مران از جمله ویژگی‌های ژئوپلیتیک این کشور است. درواقع همه می‌دانند تحول در یمن به معنای تحول در کل شبه جزیره است. عربستان برای تامین امنیت خود همواره خواهان حکومت همراه با خود در قسمت جنوبی است. شاید برخی علت اصلی ورود عربستان به جنگ را مسائل مذهبی بدانند؛ برخی دیگر بر موقعیت استراتژیک یمن تاکید کنند، اما دلیل ورود عربستان، امارات و دیگر کشورهای ائتلاف در این جنگ تک بعدی نبوده و نیست.
کشور یمن و عربستان سعودی دارای مجاورت جغرافیایی هستند این درحالی است که از نظر ایدئولوژیک کاملاً متفاوتند و نیت‌‌های تهاجمی نسبت به هم دارند؛ علاوه‌بر آن نزدیکی ایران و یمن به نگرانی عربستان سعودی دامن زده است.
همان‌طور که انتظار می‌رود در این نبرد آمریکا از متحد قدیمی خود حمایت می‌کند. هر دو حزب جمهوری‌خواه و دموکرات در این موضوع هم‌نظر بوده و حوثی‌ها را عامل ادامه جنگ می‌دانند. این کشور می‌داند وجود ضلع دیگری در کنار ایران و محور مقاومت آن هم در جزیره عربستان قطعاً موازنه قدرت منطقه‌ای را تغییر خواهد داد. دولت ترامپ با طرح و به امضا رساندن پیمان ابراهیم در چند کشور عربی می‌دانست که عربستان سعودی نقطه ثقلی برای رسیدن به نتیجه دلخواه است و وجود کشور عربی مخالف این طرح، پیمان را با عواقبی مانند کندی مواجه خواهد کرد. بایدن نیز که در دوران رقابت‌های انتخاباتی بر دیپلماسی برای حل مسئله یمن تاکید می‌کرد، کمترین تمایلی برای پایان دادن به جنگ ندارد؛ یکی از دلایل این عدم تمایل درآمدی است که با فروش سلاح به کشورهای ائتلاف به دست می‌آورد. خطر حملات پهپادی و موشکی یمن با حمله به امارات بیش از پیش مورد توجه قرار گرفت زیرا نیروهای حو.ثی امکان ح.مله به مواضع رژیم صهیونیستی را در سال‌های آینده خواهند. قدرت پهپادی و موشکی یمن نه تنها پیمان ابراهیم بلکه رژیم صهیونیستی را با تهدیدهای جدی‌تر چون حمله به مواضع این رژیم مواجه کرده است.
همان‌طور که در متن مطالعه خواهید کرد شرایط انسانی در یمن روز‌به‌روز سخت‌تر می‌شود. این در حالی است که کشورهای قدرتمند سکوت کرده‌اند و سازمان ملل هر از چند گاهی به دلیل شرایط موجود در یمن ابراز تاسف می‌کند. این سازمان در یک پارادوکس عملی، نام عربستان را از لیست سیاه خارج کرده است.
میسا شجاع الدین بدون در نظر گرفتن ابعاد استراتژیک و ایدئولوژیک این جنگ، تنها به شرایط بغرنج اقتصادی موجود در ی.م.ن می‌پردازد. او در بخشی از تحلیل به اخراج کارگران ی.م.نی از عربستان اعتراض می‌کند و از کشورهای قدرتمند می‌خواهد عربستان و امارات را مجبور به پذیرش کارگران ی.م.نی کنند، اما فراموش کرده است که حضور این کارگران در عربستان می‌تواند یک تهدید داخلی محسوب شوند چون این گروه با اقلیت ناراضی شیعه در عربستان نزدیکی ایدئوژیک دارند و به دلیل مقاومت ی.م.نی‌ها دربرابر عربستان سعودی، گستره موضوع‌های مشترک این دو گروه افزایش یافته است.
جنگ ی.م.ن – ناگوارترین فاجعه انسانی در جهان- هر روز گسترده‌تر می‌شود. دلیل آن نیز واکنش نومیدکننده دنیا نسبت به استفاده از کثیف‌ترین ابزار ج.ن.گی یعنی گرسنگی است.
مدت کوتاهی پس از آغاز جنگ یمن در سال 2015 سازمان ملل ‌متحده ج.ن.گ یمن را یکی از بزرگترین بحران‌های بشردوستانه اعلام کرد و یکی از گسترده‌ترین کمپین‌ها را برای واکنش تشکیل داد. یمن مثال خوبی برای نشان دادن این موضوع است که چگونه کمک‌های انسان‌دوستانه به جای بهبود شرایط می‌تواند به‌عنوان بخشی از اقتصاد ج.ن.گ بر وخامت اوضاع بیفزایند. ی.م.ن کشور فقیری است این کشور پیش از ج.ن.گ نیز با سوءتغذیه و ناامنی غذایی دست‌وپنجه نرم می‌کرد؛ ج.ن.گ تنها دلیل بحران جاری نیست بلکه حاصل عملکرد طرف‌های درگیر ج.ن.گ است. معدود افرادی در طرف‌های درگیر ج.ن.گ ثروتمند هستند که نشان می‌دهد، مشکل اصلی کمبود منابع نیست بلکه این موضوع حاصل فساد و سوءمدیریت است.
شبه ن.ظامیان حوثی مناطق شمالی پرجمعیت را کنترل می‌کنند و دولت ی.م.ن سایر مناطق را اداره می‌کند. به همین دلیل ح.وثی‌ها و مناطق تحت کنترل آن‌ها بیشترین کمک را دریافت می‌کنند و مناطق دیگر سهم ناچیزی از این کمک‌ها دارند.کمک‌های بشردوستانه منبع مالی کلیدی برای یکی از طرف‌های درگیر ج.ن.گ است؛ برای مثال سازمان ملل متحد در سال 2019 حداقل 9.8 میلیون رای تامین برنامه تغذیه مدارس به حوثی‌ها پرداخت کرد که با اصل بی‌طرفی و استقلال کمک‌‌های بشردوستانه در تضاد است. تنها ح.وثی‌ها گناهکار نیستند. ج.ن.گ اقتصادی از طریق همه طرف‌ها بر شهروندان ی.م.نی تحمیل شده است. ائتلاف دو دولت ثرومند عربی، عربستان سعودی و امارات متحده عربی، از زمان شروع ج.ن.گ در سال 2015 برای کاهش فاجعه انسانی در ی.م.ن هیچ فعالیتی انجام نداده است.
میلیون‌ها دلار برای خرید س.لاح هزینه شد تا کشور را تخریب کند؛ اما هیچ هزینه‌ای برای بازسازی مناطق تخریب شده‌ که تحت کنترل دولت ی.م.ن و متحدان آن است، پرداخت نشده است. هفت سال از زمانی که دولت ی.م.ن ائتلاف نیروهای حوثی را از جنوب کشور اخراج کرد می‌گذرد؛ شهر اصلی و پایتخت موقت عدن با کمبود برق مواجه است؛ درحالی‌که با چند میلیون دلار می‌توان نیروگاه‌ها را تامین و این مشکل را حل کرد.
عربستان سعودی برای تشدید مشکلات اقتصادی ی.م.ن در چند ماه اخیر به بهانه ملی کردن نیروی کار یا تهدید امنیتی نامعلوم دستور تخلیه همه دانشگاهیان و کارگران ی.م.نی را از منطقه جنوبی پادشاهی صادر کرد. عربستان به دلیل خشم کمپین‌های رسانه‌ای و شکایت سازمان‌های غیردولتی به سازمان ملل که علت شرمساری آن‌ها شد، تاحدودی عقب‌نشینی کرد. هدف از این اقدام، صنایعی مانند جواهرسازی بود که بیشتر به نیروی کار ی.م.نی متکی است. از ابتدای ج.ن.گ، هزاران نیروی کار ی.م/نی از عربستان بازگشتند و اخیراً عربستان سعودی قانونی تصویب کرد که بر اساس آن، نباید در هیچ موسسه یا نهادی به جز موسسات کوچک بیش از 25 درصد کارگر ی.م/نی مشغول به کار باشد؛ درحالی که این میزان برای کارگران بنگلادشی و هندی 40 درصد در نظر گرفته شده است.
برخلاف ج.ن.گ سوریه که سوری‌ها به کشورهای همسایه، اردن و لبنان، پناهنده شدند؛ دو همسایه ثروتمند یمن یعنی عربستان و عمان قانون پناهندگی ندارند به همین دلیل است که این کشورها از پناهندگان استقبال نمی‌کنند؛ آن‌ها حتی کارگران ی.م.نی را مانند کارگران آسیایی نمی‌پذیرند.
بر اساس تعهدات سیاسی و اخلاقی ریاض و باتوجه به ج.ن.گی که عربستان در ی.م.ن برپاکرده است، انتظار می‌رفت که کارگران ی.م.نی از این مسئله مستثنی باشند؛ از ی.م.نی‌ها در کشورهای حاشیه خلیج فارس استقبال نمی‌شود؛ این درحالی است که بسیاری از این کشورها به‌صورت مستقیم یا غیرمستقیم در ج.ن.گ یمن دخالت دارند. اخراج کارگران ی.م.نی بیش از پیش اقتصاد ی.م.ن را تضعیف کرده است زیرا این کارگران با ارسال وجوه تنها منبع تامین ارز خارجی این کشور در طول ج.ن.گ و به‌ویژه پس از توقف صادرات نفت و گاز بودند. ج.ن.گ جاری حقوق صدها هزار کارمند دولتی ی.م.ن را کاهش داده و زندگی میلیون‌ها ‌ نفر را تحت تاثیر قرار داده‌است. بیشتر این کارگران در صنعا زندگی می‌کنند، پس از انتقال بانک مرکزی از صنعا به عدن در سال 2016، دولت نتوانست به وعده‌های خود در خصوص پرداخت حقوق کارمندان عمل کند. همه تلاش‌ها برای از سرگیری پرداخت حقوق شکست خورد زیرا اکنون ح.وثی‌ها بر بخشی از نهادهای جمع‌آوری درآمد دولت تسلط دارند. دولت اعلام کرد که نمی‌تواند همه حقوق‌ها را پرداخت کند زیرا تمام درآمد را دریافت نمی‌کند. با این حال این دولت صدها نفر را در پست‌ مشاور منصوب کرده است؛ اغلب این افراد خارج از ی.م.ن زندگی می‌کنند و درحالی که هیچ کاری انجام نمی‌دهند، دستمزدهای گزاف دریافت می‌کنند. حوثی‌ها مالیات و عوارض متعددی بر مردم نواحی تحت کنترل خود وضع می‌کنند و درآمدهای جمع شده از این طریق صرف ج.ن.گ و اداره دولت می‌شود.
بیشتر ی.م.نی‌ها بسیار فقیر و نیازمند هستند و بسیاری از آن‌ها با یک وعده غذا در روز آن هم اگر پیدا کنند، زندگی می‌کنند. فساد در دولت ی.م.ن افزایش یافته است. بیشتر دولتمردان خارج از ی.م.ن زندگی می‌کنند و املاکی خارج از این کشور، خصوصاً در مصر و ترکیه خریداری کرده‌اند. تقریباً شبیه این اتفاق در مناطق تحت کنترل ح.وثی‌ها رخ داده است؛ قیمت خانه در این مناطق شش برابر شده است. املاک و مستغلات تنها راه سرمایه‌گذاری مطمئن است زیرا انتقال پول به خارج از ی.م.ن چالش‌برانگیز است و پول رایج بسیار ناپایدار است. از سال 2017 ارزش پول رایج ی.م.ن به سرعت کاهش یافت. در سال گذشته ارزش ریال ی.م.ن در ا.م.ر.یکا از 1000 دلار به 1700 دلار تنزل کرد.
دولت و ائتلاف معتقدند که اگر مردم فقیرتر شودند، این موضوع انگیزه‌ای برای آن‌ها خواهد بود تا علیه ح.وثی‌ها شورش کنند. یکی از رهبران ارشد ح.وثی که مایل است ناشناس بمایند به من گفت که فقر به آرمان آن‌ها کمک کرده است. وقتی مردم گرسنه شدند فقط دو راه داشتند: ج.نگیدن با ما یا مقصر دانستن ائتلاف. ج.ن.گ اقتصادی ی.م.ن بزرگترین قاتل مردم این کشور است. بر اساس برنامه جهانی غذا حدود 16 میلیون با ناامنی غذایی مواجه هستند و بیش از دو میلیون کودک نیازمند درمان سوءتغذیه حاد هستند. جامعه بین‌الملل به جای این‌که وجدان خود را با تزریق پول بدون نظارت آرام کند، می‌تواند اقدامات گسترده‌تری برای توقف ج.ن.گ اقتصادی انجام دهد.
رهبران غربی باید علاوه‌بر ارزیابی و نظارت بر تقسیم کمک‌های بشردوستانه باید به کشورهای عربی خلیج فارس به خصوص عربستان سعودی فشار بیاورند تا مهاجران ی.م.نی بیشتری را بپذیرند و سیاست‌های ترجیحی را برای کارگران ی.م.نی در نظر بگیرند. علاوه بر این طرف‌های درگیر برای بازسازی مناطق نسبتاً باثبات کشور هزینه کند.
بن‌بست سیاسی و تشدید عملیات‌ ن.ظامی را نمی‌توان از وضعیت اقتصادی جدا دانست. ج.ن.گ یمن منجر به مرگ 233000 نفر شده است. 131000 نفر به دلیل پیامدهایی که حاصل از ج.ن.گ مانند سوءتغذیه کشته شدند. این ج.ن.گ منجر به جذب نیروهای نظامی‌ای شد که چاره‌ای جز ورود به این عرصه را نداشتند و این ج.ن.گ میلیون‌ها یمنی با رنج غیرقابل تحملی مواجه کرده است. در ماه مه 2019 طرف‌های درگیر ج.ن.گ آخرین مذاکرات اقتصادی را با میانجیگری سازمان ملل در کشور اردن برگزار کردند. این مذاکرات هرچه زودتر باید از سرگرفته شود و بانک مرکزی این کشور یکپارچه شود، حقوق کارمندان دولت پرداخت شده و از سقوط ارزش ریال ی.م.ن جلوگیری شود.

دیدگاهتان را بنویسید