کشتار وحشیانه رژیم صهیونیستی در طول 2 سال در غزه و بازتاب آن در جوامع غربی موج جدیدی از حمایت از فلسطین را در سرتاسر جهان ایجاد کرد و فشار افکار عمومی موجب شد که برخی دولتهای غربی به منظور سفیدسازی خود به رسمیت شناختن فلسطین را در دستور کار قرار دهند، با این وجود آینده این مسئله همچنان در هالهای از ابهام قرار دارد.
به گزارش خبرنگار بینالملل ایسکانیوز، در پی کشتار بیرحمانه مردم غزه به دست رژیم صهیونیستی اخیرا موج جدیدی از به رسمیت شناختن فلسطین توسط کشورهای اروپای غربی شامل انگلیس، فرانسه و پرتغال (پس از اعلام به رسمیت شناختن این کشور توسط نروژ، ایرلند، اسپانیا و اسلوونی از 2013) آغاز شده است. در کنار کشورهای فوق کانادا و استرالیا نیز در ماه سپتامبر به این فهرست پیوستند. این موج اگرچه مشروعیت فلسطین را تائید میکند اما به نظر میرسد در واقع تلاشی برای کنترل خشم عمومی ملتها نسبت به نسلکشی وحشیانه مردم غزه توسط رژیم صهیونیستی است. بنابراین این اقدام علیرغم اینکه یک اقدام قانونی بینالمللی است و ابزارهای دیپلماتیک بیشتری را در اختیار فلسطین قرار میدهد در اصل تغییر چشمگیری در موضعگیریهای بینالمللی به دنبال نخواهد داشت.
بیشتر بخوانید:
احتمال اشغال بخشهای بزرگی از غزه توسط رژیم صهیونیستی/ پادشاهیهای خلیج فارس با نسلکشی غزه و «اتحاد مخفی» ضدایرانی همسو هستند
جلسات و آمارهای مجمع عمومی سازمان ملل
جلسه مجمع عمومی سازمان ملل متحد در ۱۲ سپتامبر ۲۰۲۵ شاهد قطعنامهای بود که بیانیه نیویورک برای راهحل دو دولتی را با ۱۴۲ رأی موافق، ۱۰ رأی مخالف و ۱۲ رأی ممتنع تأیید کرده است. این امر منجر به مجموعهای از به رسمیت شناختنها توسط چندین کشور از جمله فرانسه، انگلیس، کانادا و استرالیا، در طول اجلاسی است که در ۲۲ سپتامبر ۲۰۲۵ به عنوان بخشی از هشتادمین جلسه مجمع عمومی سازمان ملل متحد برگزار شد. در 22 سپتامبر ۲۰۲۵ کنفرانسی در مورد حل و فصل مسالمتآمیز مسئله فلسطین به عنوان بخشی از هشتادمین جلسه مجمع عمومی سازمان ملل متحد برگزار شد.
استانداردهای دوگانه کشورهای غربی در به رسمیت شناختن فلسطین
پس از گذشت 37 سال از انتشار بیانیه استقلال فلسطین توسط سازمان آزادی بخش فلسطین در 1988 و به رسمیت شناخته شدن آن توسط موجی از کشورهای آسیایی و افریقایی، از سال 2013 موج جدیدی از کشورهای غربی و از درون بلوک سنتی حامی رژیم صهیونیستی در به رسمیت شناختن کشور فلسطین اعلام حضور کرده است. این روند با پیوستن انگلیس، فرانسه، کانادا و سایر کشورها به کشورهایی که فلسطین را به رسمیت میشناسند در روزهای اخیر سرعت گرفته است. این موج اگرچه در ظاهر گامی در جهت مخالفت با رژیم اشغالگر برداشته است اما در واقع برای ترمیم وجهه سیاستمداران غربی در برابر فشار عمومی داخلی حاصل از صحنههای دلخراش جنگ در غزه حرکت نموده است.
از سویی دیگر این به رسمیت شناختن مشروط بر برخی شروط سیاسی اعلام شده توسط فرانسه و انگلیس در راستای کمک به اهداف رژیم صهیونیستی مانند حذف حماس بوده است که در طولانی مدت موجب اشغال کامل فلسطین بدست رژیم خواهد شد. بنابراین این اقدام اگرچه در ظاهر در جهت بهبود وجهه سیاستمداران غربی در رابطه با مواضع ایشان نسبت به مردم غزه صورت گرفته است اما شروط سیاسی اعلام شده نشان میدهد این اقدام در پس پرده با نیت خلعسلاح مقاومت غزه در برابر جنایات رژیم صهیونیستی برنامهریزی شده است. مشهود است کشورهای غربی علیرغم اعلام حمایت از حقوق بشر در غزه نسبت به تحریم عملکرد تروریستی رژیم و برداشتن گام عملی جهت پایان دادن به کشتار مردم غزه سکوت کردهاند و با اعمال شروط سیاسی ضد فلسطینی در واقع مسیر به رسمیت شناختن فلسطین را وارونه سپری میکنند.
علاوه بر این به نظر میرسد فرانسه و عربستان با حمایت از برگزاری اجلاس سازمان ملل و تصویب راهحل دو دولتی در یک پوشش سیاسی بینالمللی و بدون اراده سیاسیِ عملی در جهت دستیابی به اهداف منطقهای خود در غرب آسیا اقدام نمودهاند. تصویب راهحل دو دولتی مسیر عادیسازی رابطه با رژیم را برای عربستان هموار میکند که جایگاه منطقهای عربستان را تحکیم و از سرگیری روابط سیاسی را مشروع جلوه خواهد داد.
جنبه مثبت این اقدام
علیرغم موارد ذکر شده نسبت به نیات و اهداف کشورهای غربی که اخیرا موضع موافق خود را در رابطه با به رسمیت شناختن کشور فلسطین اعلام نمودهاند این به رسمیت شناختن از منظر دیپلماتیک موجب بیشتر شدن انزوای سیاسی رژیم صهیونیستی در عرصه روابط بینالمللی است چرا که تایید مشروعیت کشور فلسطین از جانب کشورهای غربی میتواند مسیرهای قانونی بیشتری برای پیگیری اهداف اقتصادی و سیاسی فلسطین فراهم نماید. این امر که انگلیس و فرانسه از اعضای ثابت شورای امنیت سازمان ملل هستند؛ موافقت این اعضا در کنار چین و روسیه دارای اهمیت است. اما همچنان به نظر میرسد هر گونه توافق سیاسی مشروط بر خلعسلاح مقاومت غزه و نتیجتاً ناپایدار خواهد بود.
یک مسیر سیاسی ناپایدار
علیرغم در نظر گرفتن جنبه های مثبت دیپلماتیک در رابطه با اعلام مشروعیت فلسطین توسط کشورهای غربی به نظر میرسد آنچه اتفاق افتاده نوعی گفتمان سیاسی دارای محدودیتهای عملی است که تاکید بر شروط ضد مقاومت غزه منتج به نادیده گرفته شدن اولویتهایی مانند توقف نسلکشی در غزه و به رسمیت شناختن حقوق واقعی فلسطینیان شده است. به نظر میرسد هرگونه تحرک دیپلماتیک در آینده تنها در راستای پذیرش شروط ضد فلسطینی خواهد بود و هرگام سیاسی به نوعی خود را خنثی خواهد نمود.
نمایش ترامپ در اجلاس شرمالشیخ
گردهمآیی سران کشورهای غربی، اردن، ترکیه و سایر کشورها در اجلاس شرمالشیخ در مصر گواه دیگری بر این مدعاست که طرح مساله توافق نهایی برای توقف جنگ در غزه و به رسمیت شناختن فلسطین به نحوی در جهت معرفی ترامپ به عنوان منجی صلح جهان و آرامسازی جو مشوش کشورهای غربی و متقاعد نمودن معترضان نسبت به همدستی سران این کشورها در نسلکشی مردم غزه صورت گرفته است. زیرا عدم حضور نمایندگان واقعی مردم غزه در این اجلاس که بتوانند بطور صریح و قدرتمند از حقوق ملت فلسطین دفاع نمایند نقطه ضعفی غیر قابل چشمپوشی است که نمایش ترامپ برای سفیدنمایی غرب در جنایات صورت گرفته در غزه را تکمیل میکند.

