در عصر امروز شبکه های مجازی محبوبیت فراوانی به دست آورده اند و کارکردشان از صرف برقراری ارتباط و سرگرمی فراتر رفته است. شبکه های اجتماعی می توانند از طریق شناخت تمایلات کاربران بر روی تصمیمات آن ها تاثیر بگذارند و به این ترتیب باعث ایجاد تحولات و تغییرات اجتماعی شوند. این موضوع در دهه اخیر نیز سابقه داشته است و در دو دوره انتخابات آمریکا تلاش شده است تا با داده های گرد اوری شده از شبکه اجتماعی فیس بوک، رای شهروندان به سمت و سوی مشخصی سوق داده شود. این اتفاقات اهمیت کلان داده های فضای مجازی را می رساند. همچنین اهمیت این داده ها برای سیاست گذاران بسیار بالا است و آن ها می توانند از این ابزار برای حکمرانی استفاده کنند.
ضرورت و اهداف پژوهش
امروزه دولت های کشورهای مختلف سعی می کنند که به کمک ابزارهای گوناگون فاصله خود را با مردم کم کنند و مشارکت آن ها را در امور مختلف حکمرانی افزایش دهند. این موضوع مزایای بسیاری دارد که از آن ها می توان به ایجاد اعتماد عمومی و تحکیم سرمایه اجتماعی اشاره کرد. امروزه شبکه های اجتماعی نقش غیرقابل انکاری را در زندگی مردم ایفا می کنند و تغییرات بسیاری را در ارتباطات به وجود آورده اند. شبکه های اجتماعی یکی از ابزارهایی هستند که می توان از طریق آن ها میزان مشارکت اجتماعی را افزایش داد یا افکار عمومی را به سمت خاصی جهت داد. با توجه به اهمیت این موضوع در این پژوهش سعی شده است که اولا موضوع کلان داده ها و ارتباط آن با شبکه اجتماعی فیس بوک تبیین شود و در گام بعدی تجربه های استفاده از کلان داده برای تحولات اجتماعی بررسی شود. در پایان در زمینه استفاده از کلان داده ها برای تحکیم سرمایه اجتماعی نیز پیشنهاداتی ارائه می شود.
تاثیر شبکه اجتماعی بر سرمایه اجتماعی حاکمیت
مقوله پیچیده سرمایه اجتماعی با گسترش ضریب نفوذ شبکه های اجتماعی مجازی پیچیده تر شده است. دولت ها تلاش می کنند که فضای مجازی را تبدیل به عرصه تحت سیطره خود کنند و جلوی تخریب اعتماد اجتماعی نسبت به دولت در آن را بگیرند. در این حالت فضای مجازی می تواند به عنوان سکویی برای رشد روابط بین دولت و مردم مورد بررسی قرار بگیرد. یکی از راه های اثرگذاری بر سرمایه اجتماعی حاکمیتی در کنار روش های متداولی همچون شفافیت و پاسخ گویی مسئولان استفاده از شبکه های اجتماعی است. امروزه در حکمرانی سعی می شود که رفتار شهروندان به سمت و سوی مشخصی هدایت شود، بدون آن که افراد از این تاثیرگذاری آگاه باشند. در این روش که به آن سقلمه زدن یا معماری انتخاب گفته می شود، تلاش می شود که افراد بدون قانون گذاری و ایجاد ممنوعیت ها انتخاب درستی را انجام دهند. شرکت هایی همچون فیس بوک و گوگل شرکت هایی هستند که از کلان داده ها استفاده می کنند و بر روی تحولات اجتماعی و به خصوص انتخابات در کشورهای مختلف تاثیر می گذارند. چنین اتفاقی نیز بارها تجربه شده است. در چنین شرایطی بهتر است که حکمرانی اجتماعی به اشکال داده بنیاد حرکت کند که در آن هم سیاستگذاران و هم شهروندان بر بستری متفاوت به تصمیم گیری و مشارکت اقدام می کنند.
پیشتازی فیسبوک در مداخله اجتماعی از طریق کلان داده ها
از تجارب تاریخی استفاده از کلان داده ها برای تغییرات اجتماعی می توان به نقش آفرینی فیس بوک در انتخابات کنگره ایالات متحده در سال ۲۰۱۰ و انتخابات ریاست جمهوری در سال ۲۰۱۶ اشاره کرد. فیس بوک در انتخابات سال ۲۰۱۰ کنگره آمریکا به صورت تصادفی برای ۶۱ میلیون نفر از کاربران پیام های سیاسی خاصی را نشان داد تا بر روی رفتار رای دهندگان تاثیر بگذارد، همچنین در این پیام ها آمده بود که آن را برای دوستان خود هم بفرستند. نتایج نشان می دهند که کسانی از طرف دوستشان به انتخابات دعوت شده بودند، به انتخابات اقبال بیشتری نشان داده اند. از دیگر نتایج این اتفاق آن است که شبکه روابط افراد بسیار موثرتر از اطلاع رسانی صرف به آن ها است.
از نمونه دیگری که کلان داده یک شبکه اجتماعی باعث تغییرات اجتماعی شده است، می توان به همکاری فیس بوک با موسسه کمبریج آنالیتکا برای انتخابات سال ۲۰۱۶ اشاره کرد. در این انتخابات شرکت کمریج آنالتیکا به استخدام دونالد ترامپ در آمد. این شرکت در زمینه جمع آوری و پردازش داده های سیاسی فعالیت می کرد. این شرکت توانست، از طریق فیس بوک به اطلاعات خصوصی بیش از ۵۰ میلیون نفر از کاربران دسترسی پیدا کند و با دسترسی به این اطلاعات شخصیت رای دهندگان آمریکایی را شناسایی کرد تا بتواند بر روی رفتار آن ها تاثیر بگذارد. پس از آنالیز داده ها پیام هایی برای کاربران ارسال شد تا رای آنان را به دونالد ترامپ جذب کند و همین طور از مشارکت گروه های طرفدار هیلاری کلینتون بکاهد که بیشتر شامل لیبرال های سفیدپوست و زنان حوان و آفریکایی-آمریکایی بودند.
مزیت این روش تبلیغاتی نسبت به روش های سنتی این است که دیگر نیاز به روش های پرهزینه و وقت گیری مثل مراجعه به خانه ها، سخنرانی های عمومی، ارسال نامه و پخش اوراق تبلیغاتی نیست. همچنین در کل می توان گفت که سهم تبلیغات فضای مجازی در سال های اخیر افزایش پیدا کرده است و به نظر می رسد که در آینده نیز به این افزایش روزافزون ادامه دهد. آمارها هم نشان می دهد که در انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۲۰ آمریکا فضای دیجیتال بر تلویزیون برتری پیدا کرد. در حالی که نامزدان ریاست جمهوری برای تبلیغات خود در تلویزیون حدود ۱۱ میلیون دلار هزینه کرده بودند، این مقدار برای تبلیغات در فیس بوک و گوگل حدود ۶۰ میلیارد دلار بود.
توجه به شبکه های اجتماعی در ایران نیز اهمیت فراوانی دارد، چرا که مطابق با برآوردها اکثر مردم ایران به شبکه های اجتماعی اعتماد دارند و همین طور مطابق با اظهارات مسئولان از نظر جمعیتی ۹۸ درصد روستاییان و ۱۰۰ درصد شهروندان ایرانی به اینترنت دسترسی دارند و همچنین اقتصاد ایران نیز در مسیر تحول دیجیتالی است. در بخش بعدی به نکاتی پرداخته می شود که سیاست گذاران می توانند از طریق آن از داده های فضای مجازی در جهت حکمرانی مطلوب استفاده کنند.
چگونه می توان از شبکه های اجتماعی در راستای حکمرانی مطلوب استفاده کرد؟
هر چند که کاربران از شبکه های اجتماعی بیشتر برای ارتباطات روزمره، سرگرمی و اطلاع از اخبار استفاده می کنند اما همین شبکه های اجتماعی می توانند منبعی برای شناخت روحیات و خلقیات کاربران باشند. متخصصان علوم داده می توانند به کمک داده های این شبکه ها راهبردهای کابردی را برای حاکمیت پیشنهاد کنند. سیاست گذاران نیز با کمک این داده ها می توانند به درک درستی از ابعاد مختلف فرهنگی و اجتماعی جامعه خود برسند. در این قسمت پیشنهاداتی برای استفاده مطلوب از این داده ها ارائه می شود:
-
پیمایش های ملی باید مبتنی بر موقعیت و کنش های واقعی مردم طراحی شوند و همین طور اعتبار روش های علوم اجتماعی محاسباتی در شبکه های مجازی با روش های سنتی در میدان شهرها و روستاها به صورت تطبیقی مطالعه شود.
-
برای پدیده های مختلف اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی زیرساخت سامانه های برخط وضعیت شناسی ایجاد شود.
-
سامانه های برخط اطلاعات واقعی و مجازی به یکدیگر متصل شوند و از آن ها در نهادهای تصمیم گیر استفاده شود.
-
برای انجام مطالعات روان شناختی به اقتضائات بومی و فرهنگی جامعه ایرانی توجه شود و از آن ها در تعریف پروژه های نظرسنجی آینده استفاده شود.
-
می توان از ظرفیت مشارکت مردمی برای حل مسائل اجتماعی در بستر شبکه های اجتماعی استفاده کرد. این اتفاق باعث می شود که اعتماد و سرمایه اجتماعی افزایش پیدا کند.